به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، کم نیستند پزشکانی که جان بر کف، همه چیزشان را برای نجات جان مردم گذاشتهاند و برخی نیز در جنگ با کرونا، جان خود را از دست دادهاند.
اول شهریورماه، مصادف با زادروز بوعلی سینا، روز پزشک نامگذاری شده است. به مناسبت این روز، پای صحبت دکتر فرهمند کلانتری مسئول بخش ICU بیمارستان رازی اهواز، نشستیم. پزشکی که با ویزیت ۱۶ هزار بیمار مبتلا به کرونا و اینتوبه کردن یک هزار و ۲۰۰ نفر، بین همرشتههای خود رکورددار است. از او به عنوان فرشته نجات زنان باردار مبتلا به کرونا یاد میشود.
این متخصص بیهوشی و ICU با اشاره به تجربه رسیدگی به مادران باردار مبتلا به کرونا و نجات جان این بیماران در شرایط دشوار بیماری گفت: تعداد مادران باردار که از مرگ حتمی نجات پیدا کردهاند زیاد بوده است البته این کار توسط تلاش همه همکاران انجام شد اما با توجه به اینکه پزشکان متخصص این رشته بسیار کم هستند و حتی دستیار تخصصی نداریم، کار پزشکان این حیطه بیشتر نمایان شد و به همین میزان کار ما چندین برابر و بیشتر دیده شد.
کلانتری افزود: متاسفانه بیماران دیگری نیز داشتیم که در کمتر از ۲۴ ساعت دچار درگیری ریوی و حمله التهابی شدند و فوت کردند. تعداد زیادی از مادران باردار هم پس از به دنیا آوردن نوزادشان از بین رفتند.
وی روایت زنده ماندن معجزهآسای یک زن باردار مبتلا به کرونا را این گونه تعریف کرد: در حالی که پنج شبانه روز کشیک بودم، زن بارداری که پس از ۱۰ سال پس از زایمان اول، باردار شده بود در بیمارستان بستری شد.
وی ادامه داد: این شرایط در حالی بود که من یک نفر در مقابل ۱۵۷ بیمار بودم و نهایتا ۲۰ دقیقه خوابم میبرد و بعد باید بالای سر بیمار میرفتم. در این بحبوحه، این مادر باردار دچار افت اکسیژن شد و باید مداخله میکردیم.
بیمارانی که اینتوبه میشوند هم زنده میمانند
این متخصص بیهوشی و ICU با اشاره به اختلاف نظر پزشکان در خصوص اینتوبیشن بیماران گفت: در عموم جامعه القا شده که بیماری که لولهگذاری میشود دیگر برنمیگردد اما در خصوص این مادر باردار باید کاری میکردیم که هم از نظر علمی و قانونی جواب دهیم و هم بیمار نجات یابد.
کلانتری افزود: ساعت ۱۱ شب اکسیژن بیمار در حال افت بود. وقت تنگ بود و شرایط به گونهای رقم خورد که دیگر میدانستیم حتما جنین آسیب خواهد دید یا زنده نمیماند و مادر نیز در معرض خطر بود اما خانواده با اینتوبه بیمار مخالف بودند و فکر میکردند دیگر برنمیگردد. نظر اکثر همکاران اینتوبه کردن بیمار بود و در نهایت در ساعت یک شب بیمار اینتوبه شد.
این متخصص بیهوشی و ICU ادامه داد: زمان نداشتیم و بیمار در حال ایست قلبی – تنفسی بود و اگر طول میکشید حتما جنین از بین میرفت یا دچار آسیب میشد بنابراین بیمار لولهگذاری شد و در این حین با صحنههای سختی مواجه شدیم؛ التماسهای همسر وی و نگرانی و نگاه گریان پرستاران، کار را سختتر کرده بود.
کلانتری بیان کرد: پس از لولهگذاری، بیمار به بیهوشی مصنوعی رفت و نفسش را گرفتیم تا به دستگاه متصل شود اما هر کاری کردیم دستگاه جوابگو نبود و به بیمار متصل نمیشد. این ماجرا ۱۵ تا ۲۰ دقیقه طول کشید. در این شرایط تنها راه این است که به بیمار تنفس دستی بدهیم. ۲۵ دقیقه این کار را در شرایطی که پنج روز نخوابیده بودم انجام دادم تا بیمار ایست قلبی نکند. در نهایت پس از این مدت، حدود ساعت ۲ صبح سطح اکسیژن بالا رفت و بیمار حالت پایدار پیدا کرد.
این متخصص بیهوشی و ICU ادامه داد: انجام این اقدامات تا رسیدن بیمار به حالت پایدار ۴۵ دقیقه طول کشید و بعد هم رفتم تا کمی استراحت کنم اما بلافاصله با من تماس گرفتند که بیمار بیقرار شده و لوله را از دهان خارج کرده و اکسیژن خون مجددا افت پیدا کرده است اما این دفعه، اکسیژن بیمار صفر شد و بیمار در حال مرگ بود.
وی گفت: باز هم لولهگذاری و عملیات تهویه با دست و دستگاه انجام شد. داروهای شدید خوابآور و بیهوشی نیز برای بیمار استفاده کردیم تا ریلکس شود و دستگاه را تحمل کند.
این متخصص بیهوشی و ICU افزود: بعد از چند روز بیمار به هوش آمد و از دستگاه جدا شد و خوشبختانه سطح اکسیژن بیمار پایین نیامد. بیمار را معاینه کردم و جنین سالم بود. سه هفته پیش نیز گفتند فرزندشان سالم به دنیا آمده است. این خبرها خستگی را از تنم خارج میکند.
وی گفت: زن ۳۵ سالهای پس از ۱۱ سال و با روشهای کمک بارداری، باردار شده بود اما به کرونا مبتلا شد بنابراین عمل سزارین انجام شد و بچهاش به دنیا آمد. وقتی این بیمار به بیمارستان رازی اعزام شد تمام تلاشمان را کردیم تا کار بیمار به لولهگذاری نکشد اما شرایط این گونه رقم نخورد و بیمار اینتوبه شد.
کلانتری ادامه داد: خانواده این بیمار نیز فکر میکردند بیمار دیگر برنمیگردد اما بعد از دو هفته کم کم بیمار از دستگاه جدا شد. در این مدت، روزانه بیمار را دو تا سه بار ویزیت میکردم و او مدام بچهاش "امیرعلی" را صدا میکرد.
این متخصص بیهوشی و ICU بیان کرد: التماسهای این مادر برای دیدن فرزندش دل آدم را به درد میآورد و برای اینکه وی را آرام کنیم، با همسرش تماس تصویری برقرار کردیم و برای اولین بار نوزادی که پس از ۱۱ سال انتظار به دنیا آمده بود را دید. نجات این مادر نیز جزو معجزات بود.
کلانتری گفت: یک مادر باردار ۲۶ ساله با درگیری ریوی زیاد و اکسیژن خون پایین در بیمارستان بستری بود اما حال عمومی بدی نداشت. موعد زایمان فرا رسید و برای پیشگیری از تشدید بیماری، تصمیم گرفته شد بیمار زایمان طبیعی داشته باشد اما زایمان پیشرفت نداشت و بیمار دچار ایست قلبی شد و چارهای جز سزارین نداشتیم بنابراین لولهگذاری انجام و بیمار سزارین شد.
وی افزود: این مادر نیم ساعت قبل از این شرایط، با همسرش در مورد رنگ اتاق فرزنداشان و تخت نوزاد صحبت میکردند و همسرش تعجب کرده بود که چه شد ناگهان ورق برگشت و این شرایط رخ داد.
این متخصص بیهوشی و ICU گفت: پس از سزارین، بیمار چند روزی در ICU بستری شد اما توان تنفسی خود به خود نداشت. او روی کاغذ خواستههایش را مینوشت؛ "همیشه در زندگی تنها بودم. کنارم باشید و من را تنها نگذارید". اما در مدت دو سه روز ریههایش دچار عوارض شد و فوت کرد. این یکی از صحنههایی بود که هیچ وقت فراموش نمیکنم.
وی در مورد حال روحی خود و دیگر نیروهای کادر درمان پس از دیدن این صحنهها، گفت: زمانی که یک مادر از بین میرود، کل خانواده متلاشی میشود. دیدن چنین صحنههایی، بسیار در روحیه کادر درمان تاثیر گذاشته است. کار به جایی رسیده که دچار یک سری علائم روحی شدهام. در این خصوص با همکاران روانپزشک صحبت کردم و متوجه شدند دیدن این صحنهها آثار بدی در من بر جا گذاشته است.
وی ادامه داد: بسیاری اوقات زمانی که فرصتی برای استراحت پیش میآمد همه این صحنهها در خواب تکرار میشد. مثلا یک مادر باردار در بخش بستری و ایست قلبی کرده بود اما فرزندانش در هوای سرد در حیاط بیمارستان زیر چادر مادربزرگ بودند و به دویدن من به سمت ICU نگاه میکردند. متوجه شدند که مادرشان بدحال شده و با نگاهشان منتظر جواب بودند. این صحنه را هیچ وقت فراموش نمیکنم. وقتی در حال احیای بیمار بودم چهره این دو کودک و مادربزرگشان از جلوی چشمم نمیرفت و نمی دانستم باید چه جوابی به آنها بدهم و چه بگویم.
کلانتری گفت: از نظر روحی همه نیروهای کادر درمان آسیب دیدهاند اما با توجه به اینکه ما مدت بیشتری در این حوزه کار کردهایم و در ICU با بیماران بدحال سر و کار داریم، شاید من صحنههای بدتری دیده باشم.
وی افزود: نجات یک بیمار خیلی به ما انگیزه میدهد اما زمانی که میبینیم تخت بیماری که چند ساعت قبل با ما شوخی میکرد خالی شده و بیمار فوت کرده است، ما را شوکه میکند.
این متخصص بیهوشی و ICU گفت: متاسفانه بیماری کووید - ۱۹ چینن عوارضی دارد و در این موج، عوارض شدیدتر و صحنههای بسیار دلخراشتر و وحشتناک دیدهایم.
وی افزود: در حال حاضر به مراتب تعداد زنان باردار مبتلا به کرونا در بیمارستان رازی اهواز بسیار بیشتر و حداقل چهار تا پنج برابر شده است به گونهای که در یکی از روزها، ۲۸ زن باردار در اورژانس در انتظار ICU داشتیم. استرس و عذاب پیدا کردن یک تخت برای این بیماران، بسیار زیاد است.
وی گفت: از هفته گذشته تاکنون به جز دو سه مورد که متاسفانه بیمار فوت شد و تخت خالی شد، در بیمارستان رازی اهواز تخت ICU خالی نشده است.
کلانتری با ابراز تعجب از بیملاحظگی و بیتفاوتی مردم، بیان کرد: این حجم عادیانگاری، توجیهپذیر نیست. نمیدانم چه چیزی موجب شده که برخی افراد فکر میکنند به کرونا مبتلا نمیشوند. هر کدام از افراد بدون ماسک، ناقل بیماری و قاتل هستند.
وی با اشاره به خطر ۸۰ تا ۹۰ درصدی انتقال بیماری در اینتوبیشن، گفت: با وجود تزریق واکسن چند بار علامتدار شدم اما به دلیل اینکه پزشکان متخصص این رشته کم هستند حتی در زمان علامتدار بودن، تا جایی که میتوانستم کار کردم اما ماه گذشته کل خانوادهام درگیر کرونا شدند. دو پسر دو سال و نیمه دارم که به کرونا مبتلا شدند و علائم بسیار شدیدی داشتند. خیلی عذاب کشیدند اما به خیر گذشت.
کلانتری افزود: آن چیزی که من را بسیار عذاب داد این بود که پس از گذشت یک هفته از ابتلای فرزندانم به کووید – ۱۹ توانستم آنها را ببینم و در طول این مدت تلفنی دارو برای آنها تجویز کردم که بابت این شرایط عذاب وجدان دارم.