جستجو با تصاویری از روزهای انقلاب آغاز میشود. فیلمها و عکسهایی از سال پرهیاهوی ۵۷ که نادری کوشیده در استفاده از آنها خلاقیت به خرج بدهد. فیلم بیشتر در تقطیع پلانها و مونتاژ خلاقانه صدا و تصویر، ظرافتهایی را نمایان میکند و میکوشد از رپورتاژهای معمول تلویزیونی فاصله بگیرد. مهمترین و به یادماندنیترینش هم استفاده از عکسهای سیاه و سفید مکانهای عمومی و مغازههای تعطیل است که نادری رویشان صدای شلیک گلوله گذاشته است؛ تمهیدی که در عین سادگی، هنرمندانه است. جستجو فیلمی است مبتنی بر مونتاژ و نادری هم در زمان نمایش فیلمش بر تأثیری که از فیلمهای دوران انقلاب شوروی و آثار سینماگرانی چون پودفکین و آیزنشتاین گرفته اشاره کرده است؛ محصولات سینمایی رئالیسم سوسیالیستی که برای خلق مفهوم بیش از هر چیز بر مونتاژ تکیه داشت. فیلم بعد از مقدمهای که شامل تصاویر دوران انقلاب است تم جستجو را در پیش میگیرد و در گفتوگو با بازماندگان شهدا، مسئولان بهشتزهرا، پزشکی قانونی و راننده کامیونهایی که کارشان حمل زباله است به پیگیری سرنوشت مفقودان میپردازد. فیلم به تلخی این جستوجوی تراژیک را تا رسیدن به مکانهای دفن زباله در اطراف شهر ادامه میدهد و به این نتیجه میرسد که پیکر تعدادی از شهدا بهصورت دستهجمعی در همین محلهای گردآوری زباله دفن شده است. در بخشهای گفتوگو با خانواده مفقودان کنار اندوه و انتظار، گاهی امید هم هست. و عدهای میگویند همچنان منتظر بازگشت عزیزانشان هستند. فیلم اما به این امیدها و آرزوها پاسخ مثبتی نمیدهد.
جستجو که بعدها با ساخته شدن فیلم «جستجو ۲»، با تمی مشابه و این بار درباره جنگ، جستجو یک نامیده شد، جزو فیلمهای مهم امیر نادری ارزیابی نمیشود. از معدود بازخوردهای مطبوعاتی فیلم در سال ۵۹ نقدی است که هوشنگ گلمکانی در ماهنامه جهانگرد نوشت و غلام حیدری هم در مجموعه معرفی و نقد فیلمهای امیر نادری آن را بازچاپ کرد. نقدی نوشته شده توسط یکی از دوستداران نادری که جستجو را فیلمی ضعیف و دور از انتظار از سازنده «تنگنا» میداند: اگر این فیلم امضای امیر نادری را نداشت و اگر نادری چند فیلم ارزشمند و ماندنی ـ همچون «تنگنا»ـ در پرونده نداشت، میشد از «جستجو» هم مانند بسیاری از برنامههای تلویزیون آسان گذشت و نادیدهاش گرفت. اما نام نادری تأمل و درنگ طلب میکند؛ تأملی که در پایان تأسف برمیانگیزد.
برخلاف گزارشهای تصویری بیمایه و سهلالوصولی که تنها واقعهنگاری ژورنالیستی از انقلاب کردهاند، جستجو روایتی متفاوت از انقلاب ایران است که به موضوعی کمتر مورد توجه، از دیدگاهی تازه نظر میدوزد. نبود این ویژگی، همان نقصان فیلمهای درباره انقلاب است که در هر فرصتی به ضرورتش اشاره کردهایم. نادری، جستجو را درباره شهیدان گمنام انقلاب ساخته است؛ درباره خیل گمشدگانی که بسیاری از آنها سرب داغ بر بدنشان نشست و در میان زبالهها دفن شدند، به دریاچه قم ریخته شدند یا به عنوان ناشناس، در بهشتزهرا دفنشان کردند و بازماندگان بسیاری از آنها، هنوز هم چشم به راهشان دارند. علاوه بر آنکه نادری موضوعی بکر را انتخاب کرده، منابع او برای استناد بخشیدن به جستجویش، کافی و در خور موضوع است؛ اما همه اینها در پرداخت به هرز رفته است. ایراد مهم فیلم، آن است که بیش از اندازه کش آمد و موضوع و موادی که حداکثر میتوانسته دستمایه یک فیلم خوب نیمساعته باشد تا حدود یک ساعت و نیم به درازا کشیده شده که حاصلش جز ملال و تکرار نیست: مدام تصویر طولانی آدمهای ساکت که به دوربین زل زدهاند؛ مدام تصویر طولانی آدمهایی که در خرابهها و در گورستان جستوجو میکنند و مدام تصویرهای طولانی و تکراری دیگر، که از حیث آرایش صحنهها به فیلمهای بیضایی میماند و از جهت درازا، به فیلمهای شهیدثالث!
به علاوه آن سمبلسازی آغاز فیلم (که بهتر است اسمش را سمبلکاری بگذاریم) از فیلمسازی چون نادری، بعید و تأسفآور است: چسباندن چند تکه تصویر سیمخاردار و مشت و جمعیت ـ که یعنی ایجاز در نمایش اختناق و ظلم و اعتراض و انقلاب ـ فیالواقع کار هشت میلیمتریهای خانگی است. بویژه وقتی که نادری، به زیبایی در همین فیلم با نمایش مغازههای بسته و بازارهای خلوت و گذاشتن صدای گلولههایی از دور بر آن، روزهای اعتصاب و انقلاب را تداعی میکند، این همه سادهانگاری و سطحینگری تأسف بهبار میآورد.
واقعیت این است که نادری پس از «تنگسیر» به دلایلی که دست کم قسمتهایی از آن بر ما پوشیده است، لحن عوض کرد و شیوهای سوای «خداحافظ رفیق»، تنگنا، تنگسیر و «سازدهنی» در پیش گرفت که به رغم آشنایی زمینهها و گنجیدنشان در همان فضای مألوف آثار نادری، صمیمیت پرداخت فیلمهای گذشته او را ندارد. انتظار و مرثیه در این رده قرار دارند و جستجو ادامه چرخش نادری است؛ اما با همه تخفیفها و توجیهها، این فیلم آخری برای کسی که به سینمای امیر نادری دل بسته است، توصیفی در حد «وحشتناک» یا «فاجعه» طلب میکند!
فیلم در مجموعه آثار امیر نادری ارتباط معناداری با کارنامه پر فراز و نشیبش دارد. جستجو شاید زیادی طولانی باشد و شاید عنصر تکرار در آن کمی توی ذوق بزند ولی بعد از گذشت این همه سال میتوان گفت که سندی است تصویری از یک واقعه مهم تاریخی از منظر کارگردانی که کوشیده مسئلهای را طرح و به آن پاسخ دهد. در زمان ساخت فیلم، در مورد رخدادهای دوران انقلاب بیشتر لحن حماسی مورد توجه قرار میگرفت و جستجو نشانی از حماسه به همراه ندارد. مستند اندوهناکی است که میکوشد ابعاد حادثه را در قالبی که سلیقه و پسند نادری در آن سالها بوده به تصویر بکشد.
کارگردان: امیر نادری
پژوهشگر: امیر نادری
فیلمبردار: بهرام مولایی
تدوینگر: فریدون خوشابافرد
صدابردار: نظامالدین کیایی
مشاور: کیوان کامرانی
دستیار فیلمبردار: علیاللهیاری
دستیار کارگردان: رضا ظهیری
افکت: محمد محمدی، حسین لنگرودی
مدیر تهیه: اکبر جلالی
تهیهکننده: امیر نادری
تهیه شده در: سازمان رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی ایران
حادثه در جمعه خونین شروع شد، جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷، زمانی که حادثه تلخ و خونین در میدان ژاله بهوقوع پیوست. پیکر بسیاری از شهدای ۱۷ شهریور به خانوادههایشان تحویل داده نشد. در مورد تعداد شهدا آمارهای ضدو نقیضی منتشر شد و آنچه مشخص بود مفقود شدن تعدادی از این شهدا بود. زنان، مردان، مادران، پدران و فرزندان، بهدنبال گمشدههای خود میگشتند، اما نشانههایی از آنها وجود نداشت.امیر نادری در این فیلم بهدنبال این گمشدگان میرود.نتیجه این جستوجو اما، دلسردکننده است.
فیلم «جستجو» در چندین فستیوال بینالمللی به نمایش درآمد. میان مستندهایی که درباره انقلاب ساخته شده این ساخته امیر نادری در جشنوارههای مهمی حاضر بوده است.
برنده جایزه انجمن مبارزان ضدفاشیست از جشنواره جهانی کارلوویواری ۱۳۵۹
شرکت در جشنواره فیلم کن ۱۳۵۹
شرکت در جشنواره فیلم نانت ۱۳۵۹
شرکت در جشنواره فیلم تسالونیکی ۱۳۶۱
نمایش در سینما اتوپیا (فرانسه) ۱۳۶۵
شرکت در جشنواره فیلم پزارو ۱۳۶۹