بازخوانی تاریخی تابناک

واقعه 17 شهریور چگونه به وجود آمد؟

17 شهریور امروز در جامعه ما تداعیگر یک واقعه غم انگیز و یک میدان در مناطق مرکزی تهران است . گذر سال های طولانی از آن واقعه باعث شده است که ابهامات در علل بروز این واقعه و ابعاد آن به فراموشی سپرده شود و یا از اهمیت آن کاسته گردد. اما نباید 17 شهریور را فراموش کرد.
کد خبر: ۱۲۵۸۱۷۲
|
۱۷ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۴:۵۴ 07 September 2024
|
3481 بازدید
|
۱

به گزارش تابناک، 17 شهریور واقعه ای است که در آن روز نه تنها تهران که ایران و حتی جهان را شوکه کرد. میشل فوکو فیلسوف، جامعه شناس و روزنامه نگار شهیر فرانسوی در 25 شهریور یعنی حدود یک هفته بعد از این واقعه و احتمالا تحت تاثیر آن به تهران آمد، کشته های این واقعه را 4 هزار نفر توصیف کرده است البته آمار او بعدها مورد خدشه واقع شد اما نشان می دهد که او تحت تاثیر فضای ملتهب و خشمگین جامعه ایران قرار گرفته بود.

فوکو در سلسله مقالاتی ، مشاهداتش در ایران را روایت کرد او از یک نکته متعجب بود و آن خشم انباشته جامعه ایران از شخص شاه و حاکمیت پهلوی بود.

اما چرا این اتفاق افتاد و چرا مردم در 17 شهریور درمیدان شهدا تجمع کردند؟

تظاهرات 17 شهریور یک اتفاق متفاوت از روزهای قبل و بعد از خود نبود. در آن روزها، تظاهرات ها و تجمعات زیادی در شهرهای مختلف برگزار می شد و کشور در التهاب بود. اما 17 شهریور به دلیل حجم بالای کشته ها و سرکوب شدیدی که در آن اتفاق افتاد ، تبدیل به یک نقطه عطف در تاریخ انقلاب اسلامی شده است.

17 شهریور چگونه به وجود آمد؟

تصویری جالب از سرکوب تظاهرات 17 شهریور این تصاویر در جهان انعکاس ویژه ای داشت

به نظر می رسد تظاهرات 17 شهریور از دو سو یک اتفاقی ناگزیر بود، از سویی خشم مردم از حاکمیت شاهنشاهی به مرز غیر قابل کنترلی رسیده بود و نمی شد انتظار داشت که مردم آرام باشد و از سوی دیگر ، شاه و حاکمیت شاهنشاهی هم نمی توانست از راه سرکوب مخالفان خود ، برگردد. شاه از 42 تصمیم به سرکوب تمامی مخالفان خود گرفته بود و تصمیم به عدول از این رویه، دشوار و قانع کننده نبود هر چند که شاه بعدها در نطق تلویزیونی خود در 15 آبان یعنی حدود دو ماه بعد از 17 شهریور به این نقطه رسید اما دیگر دیر شده بود.

چرا مردم از حکومت خشمگین بودند؟

مردم ایران همواره در طول تاریخ طرفدار مظلوم بوده اند ماجرای خشم مردم از حکومت به حوادث سال قبل یعنی 56 بر می گشت و مقاله ای که فردی به نام رشیدی مطلق که هویت واقعی او هیچگاه بر ملا نشد، در روزنامه اطلاعات علیه امام خمینی چاپ کرد.

17 شهریور چگونه به وجود آمد؟

تصویری عجیب از کشتار مردم در روز 17 شهریور

امام خمینی در آن زمان یک مرجع تقلید معترض بود که به دستور شاه تبعید شده است او در آن زمان مظلومانه و بالاجبار به کشوری دیگر تبعید شده بود. آن مقاله که در تاریخ 17 دی 1356 یعنی حدود 8 ماه قبل از 17 شهریور منتشر شد، خشم محافل مذهبی و روحانیون را برانگیخت. روحانیون در شهرهای مختلف بر منابر لب به اعتراض گشودند و اجتماعات اعتراضی مردم آغاز شد. این تظاهرات ها که با سرکوب های حاکمیت همراه بود آرام آرام خشم مردم را بیشتر و بیشتر کرد. اما این تنها علت بروز نارضایتی ها نبود.

تبعات سخت و ویرانگر بیماری هلندی

یکی دیگر از مشکلاتی که مردم را عصبانی کرده بود شرایط بد اقتصادی کشور بود، از سال 1355 ، تورم و رکود ناشی از بیماری هلندی اقتصاد ایران را دچار مشکل و شرایط اقتصادی را سخت کرده بود. طبق آمارهای رسمی شاخص تورم از 2.6 در سال های قبل به حدود 25 در سال های 55 تا 57 رسید و این در نارضایتی مردم نقش مهمی داشت. و بسیاری از اعتصابات کارگری در آن سال ها منشاء اقتصادی داشت.

17 شهریور چگونه به وجود آمد؟

یکی از معروف ترین عکس ها از آن روز

فضای باز سیاسی

تصور کنید که جامعه ایران چقدر تحت تاثیر شرایط اقتصادی بد و نیز برخی رفتارهای سرکوب گرانه حاکمیت، چقدر ملتهب است حالا در این شرایط، شاه تحت تاثیر تغییراتی که در نظام بین الملل در حال وقوع بود مجبور شد کمی فضای سرکوب را تلطیف کند.

در واقع یکی از علت های وقوع 17 شهریور که برونداد خشم مردم بود، به باور من در آن سوی آبها اتفاق افتاد. در 30 دی 1355 ، جیمی کارتر دمکرات در حالی در انتخابات پیروز شد که گفته می شود شاه ایران طرفدار رقیب او «جرالد فورد» جمهوری خواه بود و حتی به کمپین انتخاباتی او کمک هایی هم کرده بود.

17 شهریور چگونه به وجود آمد؟

قرار بود جمشید آموزگار فضای باز سیاسی ایجاد کند اما موفق نشد

در 10 دی 56 کارتر به ایران سفر کرد و به شاه ایران اطمینان داد که آمریکا متحد ایران خواهد ماند اما گرایش های کارتر به حقوق بشر، باعث شد که شاه هم تا حدودی فضای سیاسی را باز کند.  به همین دلیل از سال 56 در ایران فضای اختناق سیاسی تا حدودی کاهش یافته بود و فعالیت های برخی روشنفکران و مخالفان شاه با مدارا و رواداری حاکمیت، تحمل می شد. انتظار می رفت فضای باز سیاسی خشم عمومی را کم کند اما نتیجه عکس بود و همین باعث شد که میزان شورش ها و اعتراضات در کشور گسترش یابد.

شاه برای این که نشان دهد همه چیز تغییر کرده تا مردم آرام شوند، در 16 مرداد 1356 ، امیرعباس هویدا که سال های متمادی نخست وزیر کشور بود را کنار گذاشت و جمشید آموزگار نخست وزیر شد او شعاری که برای دولتش انتخاب کرده بود «فضای باز سیاسی» بود. گفته می شود آموزگار همچنین به دنبال آن بود که جلوی تورم و رکود اقتصادی را هم بگیرد و شرایط اقتصادی کشور را بسامان کند. اما آتش زیر خاکستر انقلاب ایران آنقدر قوی و پرحرارت بود که تلاش های آموزگار هم نتوانست مشکل را حل کند.

 فاجعه سینما رکس آبادان

با وجود گذشت چند ماه از اعلام فضای باز سیاسی، به یک باره اتفاقی همه چیز را برای شاه بدتر کرد، در 28 مرداد 1357 یعنی به فاصله 20 روز قبل از 17 شهریور، فاجعه سینما رکس آبادان روی داد و طی آن صدها هموطن در آبادان در یک سینما گرفتار آتش شده و جان باختند. در جامعه آن روز، این فاجعه به پای حاکمیت نوشته شد و خشم عمومی را برانگیخت. هر چند دولت نقش خود در این فاجعه را انکار کرد اما این انکار را مردم هیچ گاه باور نکردند. اعتبار حکومت پهلوی فرو ریخته بود و تقریبا هم نمی شد جلوی خشم عمومی را گرفت.

حکومت شاه برای رهایی از التهاب ترسناکی که در جامعه ایجاد شده بود تلاش کرد که فضای کشور را عوض کند و به همین دلیل در تاریخ 5 شهریور 1357  نخست وزیر که جمشید آموزگار بود استیضاح و برکنار شده و متعاقبا جعفر شریف امامی که فرزند یک روحانی بود، مامور تشکیل کابینه شد او نام دولت خود را "دولت آشتی ملی" گذاشت و قرار بود که با شعارهایی التهابات ایجاد شده در جامعه را فرونشاند.

اولین روز دولت شریف امامی مصادف با 22 ماه رمضان بود. او نمی دانست که چه اتفاقاتی پیش روی نظام پهلوی است والا شاید قبول نمی کرد که در مسند نخست وزیری بنشیند. کشتی نظام پهلوی در حال غرق شدن بود و ژست های تغییر و آشتی هم جواب نمی داد.

با این حال شریف امامی به واسطه نزدیکی نسبی اش به روحانیت فکر می کرد که می تواند جامعه مذهبی ایران را تا حدودی آرام کند. او شخصا با برخی روحانیون که تصور می کرد می تواند با کمک آنها فضا را آرام کند تماس می گرفت به عنوان مثال یحیی نوری که نقش مهمی در 17 شهریور داشت در گفتگویی که با یکی از رسانه ها داشت گفت شریف امامی در همان روزهای ابتدای نخست وزیری اش با او تماس گرفت و خواستار آرامش فضا شد.

17 شهریور چگونه به وجود آمد؟

جعفر شریف امامی می خواست آشتی ملی ایجاد کند اما کارش به سرکوب کشید

گفتیم که شریف امامی با هدف آرام سازی جامعه مذهبی آمده بود در نتیجه در برابر خواسته های مذهبی ها هم انعطاف بیشتری نشان می داد و همین باعث شد که با برگزاری مراسم عید فطر دکتر مفتح در تپه های قیطریه موافقت شود و این اشتباه بزرگی بود که حاکمیت پهلوی مرتکب شد. دکتر مفتح که آن زمان امام جماعت مسجد قبا در خیابان شریعتی بود از دولت درخواست کرد که نماز عید فطر که مقارن با 13 شهریور بود، را به دلیل کمبود جا در تپه های قیطریه که آن زمان خالی از خانه های امروزی بود برگزار کند. مقامات امنیتی شهر تهران و ساواک با تاکید بر کنترل جمعیت و ندادن شعار علیه حاکمیت موافقت کردند و دکتر مفتح، دکتر بهشتی و دکتر باهنر این ضمانت را دادند.

در دوشنبه  13 شهریور مراسم نماز عید فطر به امامت آیت الله مفتح با شکوه خاصی در تپه های قیطریه برگزار شد و سپس و با اعلام ختم جلسه از مردم خواسته شد که متفرق شوند. تضمین کنندگان تا همین جا تضمین کرده بودند اما باقی ماجرا دیگر به آنها ربطی نداشت، مردمی که به سمت خیابان های جنوب تهران سرازیر شده بودند آرام آرام شعارهایی علیه حاکمیت سر دادند و جمعیتی متشکل شده و شروع به راهپیمایی و تظاهرات کردند.

در خیابان شریعتی نیروی های امنیتی و انتظامی برخورد شدیدی نکردند و صرفا مانع حرکت مردم در خیابان شریعتی (خیابان کورش سابق) شدند. مردم از خیابان میرداماد به سمت خیابان ولیعصر (ولیعهد) حرکت کرده و تا میدان ولیعصر در حالی که شعار میدادند رفتند بعد در حالی که جمعیت بیشتر و بیشتر هم می شد راهپیمایان تا میدان آزادی (شهیاد) رفت. در آن روز نیروی های شهربانی و سایر نیروهای حاضر با مردم درگیر نشدند و همین باعث شد که مردم برای تظاهرات بعدی آماده شوند. جمعیت حاضر در این تظاهرات را ساواک 60 هزار نفر تخمین زده بود در حالی که برخی رسانه ها آن را میلیونی توصیف کردند. جالب است که برخی ناظران خارجی هم آن را در سرعت گرفتن رویدادهای منتهی به انقلاب بسیار مهم ارزیابی کرده اند.  

عدم برخورد با این تظاهرات باعث شد که حضرت امام هم در بیانیه ای از نیروهای نظامی که به مردم حمله نکردند، تشکر کرده و از آنها بخواهد که دست از سرکوب بردارند و به مردم ملحق شوند. امام در بیانیه خود از مردم خواست به تظاهرات های خود ادامه داده و مطمئن باشند که پیروزی نزدیک است.

در روزهای بعد تظاهرات های دیگری در تهران و سایر شهرها هم برگزار شد به شکلی که در 16 شهریور یک راهپیمایی عظیم دیگر برگزار شد و طبق برآوردها نیم میلیون تظاهر کننده در آن شرکت کردند. همان طور که گفتیم علت استقبال مردم از تظاهرات ها، التهاباتی بود که در جامعه از ماه های قبل ایجاد شده بود و زمینه برای تظاهرات فراهم بود.

به نظر می رسد با تظاهرات روز 16 شهریور حکومت به این نتیجه رسید که مماشات نسبی با تظاهرکننده ها را باید کنار بگذارد به همین دلیل همان روز غلامعلی اویسی که نماد سرکوب بود، در جلسه شورای امنیت کشور به فرمانداری نظامی تهران و حومه منصوب شد و اویسی هم بلافاصله در تهران و 11 شهر دیگر اعلام حکومت نظامی کرد.

اما مردم در روز 17 شهریور طبق قراری که در تظاهرات قبلی گذاشته بودند در میدان شهدا (ژاله) تجمع کردند. شاید هیچ کس تصور نمی کرد که چه اتفاقی می افتد. حضور نظامیان با گارد نظامی و اخطارهای فرماندهان از طریق بلندگو به مردم حاضر در میدان نشان می داد که خبری از برخورد ملایم با تظاهر کنندگان نیست.

چه کسانی 17 شهریور فراخوان تظاهرات داده بودند؟

نظریه غالب این است که مردم در 16 شهریور با خودشان قرار تظاهرات فردا یعنی 17 شهریور در میدان ژاله را داده بودند اما برخی میگویند یک روحانی به نام یحیی نوری فراخوان این تظاهرات را داده بود.

یحیی نوری که بود؟

یحیی نصیری معروف به علامه یحیی نوری، از روحانیون نامدار و مبارز شرق تهران در زمان پهلوی است او حسینیه و جلسه تفسیری در حوالی میدان ژاله داشت و اتفاقا آن جمعه سیاه یعنی 17 شهریور هم طبق معمول جلسه تفسیرش هر جمعه ، قرار بود برگزار شود. او در گفتگویش با یکی از پایگاه های خبری درباره آن روز می گوید که مریض احوال بود اما به او خبر می دهند که شاگردانش در جلوی حسینیه منتظرند که جلسه برپا شود. او می گوید صبح روز 17 شهریور مرحوم امامی کاشانی با او تماس گرفته و گفته بود که حکومت نظامی برپا شده است. بخشی از مصاحبه او به این شرح است :

من در آن ایام دچار عارضه قلبی بودم و سعی می‌کردم که حتی‌المقدور از اضطراب بپرهیزم و در سکون بسر ببرم. نخستین کسی که صبح روز جمعه به من زنگ زد و خبر برقراری حکومت نظامی را به اطلاع من رساند، آقای امامی کاشانی حفظه‌الله بود. ایشان پرسید: شما با وجود حکومت نظامی، می‌خواهید چکار کنید و سرنوشت تجمعات شما چه خواهد شد... من در پاسخ ایشان عرض کردم: ... ما منتظر شرایط و اوضاع می‌مانیم تا ببینیم چه می‌شود...  آنچه مسلم است این که ما نمی‌خواهیم کار خاصی بکنیم. ما‌‌ همان تجمع درسی همیشگی‌مان را داریم که قاعدتا نباید ممنوع باشد. ... وقتی ساعت، هفت صبح را نشان داد، از حسینیه با من تماس گرفتند که جمعیت انبوهی در آنجا گرد آمده‌اند و منتظر استماع سخنرانی شما هستند...

یحیی نوری در ادامه به جمعیت انبوه حاضر در میدان ژاله رفت و مردم را دعوت به آرامش کرد ...

17 شهریور چگونه به وجود آمد؟

یحیی نوری که گفته می شود نقش مهمی در 17 شهریور داشت

ما از طریق کوچۀ قائن، به ژاله داخل شدیم و بی‌درنگ به سمت بانک ملی حرکت کردیم. ناگهان در این حال مشاهده کردیم که تمامی مسلسل بدستانی که در خیابان صف کشیده بودند و اسلحه‌هایشان غیر از تیربارهای متعارف بود، با یک فرمان که از طریق بلندگو به آن‌ها داده شد، مسلسل‌هایشان را به سمت ما نشانه رفتند. وقتی این صحنه را که با صدای برخورد پوتین‌های سربازان به زمین، همزمان بود، مشاهده کردم. برای چند ثانیه به من حالت تزلزل دست داد و به خودم گفتم: بروم جلو یا بازگردم؟ احساس کردم که برگشتن دیگر صلاح نیست و احتمالا چه جلو بروم چه بازگردم، شلیک خواهند کرد؛ لذا ترجیح دادم که در حال پیشروی تیر بخورم. ...  وقتی به سی قدمی جمعیت رسیدم، فریاد صلوات مردم همراه با گریه و شور و هیجان آن‌ها به گوشم رسید... با حرکت دست و سر به مردم سلام دادم و آن‌ها را به آرامش و سکون و نشستن بر کفت خیابان دعوت کردم و گفتم: «من بلندگویی در اختیار ندارم. بنابراین باید سکوت شما بلندگوی من شود تا بتوانم بخشی از مسائل را برای شما بازگو کنم.»

 او در ادامه می گوید که در سخنان خود نظامیان را موعظه کرده است که این مردم تظاهر کننده دشمن آنها نیستند و سلاح ها و تجهیزاتی که در دست دارند از جیب این مردم تهیه شده است :

لحن گفتار من طوری بود که مردم به جای گفتن «صحیح است» از ته دل می‌گریستند و به نظامیان گفتم «اگر شما نظامیان عزیز، بنا دارید که با دشمن بجنگید، هم چنانکه وجود این سلاح‌ها، در میان دستان با کفایت شما همین را اقتضا می‌کند، باید دشمن خود را بشناسید. دشمنان شما، مقیم ایران زمین نیستند. این جماعتی که هم اینک در میدان گرد آمده‌اند، دشمن شما نیستند. من، دشمن شما نیستم. دشمن شما و ما، ‌اسراییل است، امریکاست، فرانسه است، انگلستان است و شوروی است.... اگر قرار است کسی در این میان کشته شود؛ کسی که از شما مسبب این تجمعات و تظاهرات است، این منم که باید کشته شوم! من آماده‌ام تا مرا بکشید! بعد دست‌هایم را از دو سو باز کردم. گفتم: این شما و این سینۀ من! در این لحظه، جمعیت تحملش را از دست داد و فریاد زن و مرد برخاست که هر یک داوطلب شهادت شدند. یکی می‌گفت: مرا بکشید! دیگری صدایش را بلند می‌کرد: مرا بکشید، مردم یک صدا می‌گفتند: ‌ما را بکشید! در نخستین دقایقی که من در حال گفت‌وگو با مردم و سربازان بودم سربازی در مقابل من ایستاده و اسلحه‌اش را دقیقا به سمت من نشانه رفته بود. به تدریج که صحبت‌های من ادامه یافت، تفنگ آن سرباز به تدریج پایین آمد. کم‌کم قنداق اسلحه را بر زمین گذاشتند... سرانجام عرض کردم: آقایان و خانم‌ها! امروز درس همیشگی ما که تحت عنوان تفسیر قرآن با شما داشتیم، تعطیل است و همین مقدار که اسلام و مقاومت در مسیر اسلام گفتیم، کافی است، تا جمعۀ بعد، همگی شما را به خدا می‌سپارم.

او سپس به خانه رفت اما بعد از مدتی مردم حاضر در میدان ژاله با تیر مستقیم نیروهای نظامی میدان به خاک و خون کشیده می شوند. حسینیه و خانه یحیی نوری هم در همان روز مورد حمله نیروهای نظامی قرار گرفته و یحیی نوری به همراه تعدادی از همراهانش هم دستگیر شدند.

تعداد کشته های 17 شهریور

درباره تعداد کشته های واقعه 17 شهریور بحث های داغی هنوز هم در جریان است. دولت ایران در آن روز تعداد کشته ها را 87 نفر اعلام کرد، و اسامی ثبت شده در کتیبه ای که هم اکنون در مقابل شهرداری منطقه 12 در میدان ژاله قرار دارد همین حدود اسم را نشان می دهد اما تعداد کشته ها از سوی شاهدان عینی خیلی خیلی بیشتر از این توصیف می شود به طوری که تا هفت هزار نفر کشته هم ذکر شده است.

17 شهریور چگونه به وجود آمد؟

محمدرضا عبداللهی دانش آموزی که در آن روز در میدان ژآله شهید شد

یحیی نوری در همان مصاحبه خود می گوید حداقل 500 نفر از شاگردانش در آن روز به شهادت رسیده اند اما به هر حال اسامی دقیقی از سوی کسانی که کشته ها را بیشتر اعلام می کنند ذکر نشده است. شاید یکی از دلایل اختلاف نظر در تعداد کشته ها، لحاظ نکردن آمار مفقودین و یا شهادت زخمی های این حادثه باشد.

اما با این همه ، حتی اگر فرض کنیم که در 17 شهریور در میدان ژاله ، 87 نفر کشته شده باشند باز هم این آمار از میزان سبعیت و وحشی گری حاکمیت پهلوی کم نمی کند. چطور می شود که یک حاکمیت به خود اجازه دهد در میدان کوچکی مثل میدان ژاله، به مردمی که بدون سلاح و مسالمت جویانه تجمع کرده اند چنان تیراندازی کند که طبق آمار خودش هم 87 نفر در میدان درجا کشته شوند و 120 نفر هم زخمی.

17 شهریور چگونه به وجود آمد؟

فاطمه نوروزیان از شهدای 17 شهریور

این که در میان مردم آن زمان شایع شده بود که چندین هزار نفر کشته شده اند خیلی عجیب نیست و ریشه در خشم عمومی و بی اعتمادی که به حاکمیت آن زمان  شکل گرفته بود، دارد.

17 شهریور چگونه به وجود آمد؟

محبوبه دانش آشتیانی دختر دانش آموز در 17 شهریور شهید شد

درک شرایط حاکم بر کشور در آستانه قیام 17 شهریور برای جوانان امروزی شاید خیلی سخت باشد. اما خوب است یک بار دیگر میدان شهدای امروز و ابعاد آن را یک بار ببینیم و تصور کنیم که چطور در این میدان توانستند حتی به روایت خودشان 87 نفر را بکشند و امروز هم مدعی شوند که آمار کشته هایشان چند هزار نبوده است!

17 شهریور چگونه به وجود آمد؟

حسین غلامی دانش آموزی که در 17 شهریور شهید شد

سرکوب تظاهرات مردم در 17 شهریور بر خلاف تصوری که شاه داشت، از شورش ها و تظاهرات ها کم نکرد و حتی به آن افزود و تتمه اعتبار حاکمیت مستقر را به باد داد.

اشتراک گذاری
تور تابستان ۱۴۰۳
بلیط هواپیما
برچسب ها
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۸
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۰۰ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۷
یاد شهدای انقلاب شکوهمند ایرانیان برای آزادی و استقلال و جمهوری گرامی باد
برچسب منتخب
# دولت چهاردهم # اسماعیل هنیه # مسعود پزشکیان
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
پاسخ های رئیس جمهور پزشکیان در اولین نشست خبری را چطور ارزیابی می کنید؟