علم امام، بحث دشوار حدیثی است که از زوایای گوناگون جای بحث و گفت و گو دارد. آیا امام همه چیز را می داند؟ چه لزومی دارد همه چیز را بداند؟ راه یا راههای به دست آوردن دانش امام چیست؟ ایا امام علی(ع) میدانست با رفتن به مسجد در آن سپیده دم ماه رمضان به شهادت میرسد؟ ایا امام رضا می دانست که انگور یا انار مسموم است؟ اگر می دانستند، رفتارشان اقدام به خودکشی به شمار نمیآید؟
پاسخ دادن به همه این پرسشها و دیگر سؤال های مربوط به علم امام، کتاب های مفصّلی را می طلبد که دانشمندان شیعه در بستر تاریخ آنها را نوشته اند؛ اما آنچه بسیار فشرده در این جا باید گفت این است که: ضرورت گستردگی دانش امام رضا(ع): از آنجا که وظیفه اصلی امام، «هدایت انسان» است، این امر مستلزم آگاهی وی از تمام ابعاد وجودی - درونی و برونی- انسان و زوایای پنهان و آشکار هستی است، تا بتواند آدمی را به چشمه خوشبختی هر دو سرا برساند. او باید از همه مسائلی که برای رسیدن بشر به این هدف لازم است، آگاه باشد. به همین خاطر، امام در هر عصری، دانشمندترین فرد آن روزگار است.
آنچه پیامبر از راه جبرئیل و از خداوند فرا گرفته بود، به امام علی و ایشان به امام حسن و ... هر کدام از آنان در پایان عمر خویش به امام بعد از خود می آموختند. بیشتر آموخته های پیامبر به امام علی، به خط امام، نخست در کتابی به نام «کتاب علی» جمع آوری شده که هر امام به امام بعد از خود سپرد و اینک در اختیار امام زمان(عج) است.
قرآن که انواع علوم در آن هست و امام با درون و برون آن آشنایی کامل دارد. ارتباط با غیب و الهامات خداوندی به قلب آنان. فرشتگان که بر آنها فرود می یایند و مطالب مورد نیازشان را به آنان آموزش می دهند، می آموزانند. (لازم به یادآوری است، هر کس که فرشته به وی نازل می شود، لزوماً پیامبر نیست؛ مانند حضرت مریم(س) که فرشته بر او فرود آمد؛ در حالی که او پیامبر نبود.)
آگاهی از اصل تحریف نشده و دست نخورده کتاب های آسمانی پیامبران پیشین.
جعفر و جامه و مصحف فاطمه(س) که نزد آنان است.
آیت و روایات بسیاری نیز گویای گستردگی دانش امامان است. (برخی از این احادیث، از طریق اهل سنت نیز نقل شده است.)
اطلاع امام از نحوه شهادت خویش، دست کم دو پاسخ را میتوان به طور بسیار چکیده مطرح کرد که به خاطر ظرافت بحث، مستلزم دقت بسیاری است.
الف- تمام چهارده معصوم، با وجود علم گستردهشان به زوایای پنهان گفتارها، رفتارها و رخدادها، موظف به رعایت ظاهر بودند، به گونه ای که گویا مانند همه مردم کوچه و بازار، از دانش غیبی بی بهرهاند.
مثلاً اگر شاکی و متهم به سرقتی را برای قضاوت نزد رسول خدا(ص) یا یکی از چهارده معصوم(ع) می آوردند، با اینکه آنها می دانستند که متهم واقعاً دزد هست یا خیر، اما – همان طور که پیامبر خود در حدیثی فرمود- موظف به رعایت احکام ظاهری قضایی اسلام بودند؛ یعنی اگر شاکی می توانست سارق بودن متهم را ثابت کند، سرقت ثابت می شد و سارق مجازات، در غیر این صورت، سارق رها میشد
البته تذکر دو نکته ضروری است: در موارد بسیار اندکی، به خاطر اهمیت قضیه، چهارده معصوم(ع) ناگزیر به استفاده از این دانش غیبی خود میشدند.
و امام زمان(عج) پس از ظهور، حکم به واقعیت مسائل و رخدادها خواهد کرد.
بنابراین، در حدیث نیز آمده است: «اذا شاؤوا اعلموا»؛ یعنی آنان هرگاه اراده میکردند چیزی را بدانند، آن را می دانستند؛ نه این که در همه جا و همه شرایط از همه چیز اطلاع داشتند. این احتمال وجود دارد که امام رضا(ع) لحظهای که انار یا انگور را در دهان خویش میگذاشتند، توجه به سمی بودن آن نداشتند، زیرا این موضوع از دانش غیبی است و گفتیم که آنان در شرایط معمولی از این دانش استفاده نمیکردند؛ چنان که گویی فاقد آن هستند. پس از فرو دادن چند دانه از انگور یا انار، احساس سوزش در درون خود کردند و فهمیدند که مسموم شدهاند؛ آن گاه رو به مأمون کردند و فرمودند: «به مقصودت رسیدی.» یا «میروم همان جایی که مرا فرستادی.» (در نوشیدن شیر یا آب زهرآگین توسط امام مجتبی نیز این احتمال قابل طرح است)
ب- مواردی که در ظاهر، امامان، آزادانه به سوی مرگ خویش گام برمی داشتند، به نظر میرسید که آزادی است؛ اما در حقیقت این مرگ تحمیلی بر آنها بود. مثلاً امام علی میدانست که پیمانه عمر وی در 19 رمضان سال چهلم هجری لبریز میشود؛ همچنین است اطلاع امام حسین(ع) از پایان عمرش در روز عاشورا و امام هشتم در بیست و نهم صفر. آنان اگر شیوهای را که در تاریخ رخ داده است نمی پذیرفتند (مثلاً امام علی(ع) به مسجد و امام حسین(ع) به کربلا نمیرفت و رضا(ع) انگور یا انار را نمیخورد) همین مرگ با شیوهای دیگر بر آنان فرود می آمد (البته قاتلان آنها، با اختیار کامل پذیرفته بودند که قاتل آنان شوند).
بنابراین، آنها نیز با جان و دل این شهادت را – که خواست معشوقشان (خداوند) بود- پذیرفتند. ظاهراً در همین موضوع انار یا انگور خوردن امام هشتم است که حضرت پس از نپذیرفتن خوردن میوه مسموم، از طرف مأمون تهدید شد که: «اگر نخوری، تو را می کشم.»
اشکالی که ممکن است در این جا به ذهن برسد این که در این صورت، پس مبارزات آنان با سرکشان زمان خویش و ایستادگی برای دفاع از بنیان مذهب تا پای جان، در حالی که می دانستند مرگشان هنوز فرا نرسیده است، چه ارزشی دارد؟ پس امام علی(ع) که این همه در جبهه ها حماسه می آفرید و با دشمنان نیرومند و خطرناکش جنگ تن به تن می کرد، ارزشی ندارد، زیرا می دانست که زمان مرگش فرا نرسیده است و چشم از جهان فرو بستنش، پس از سالها در مسجد کوفه و به دست ابن ملجم خواهد بود!»
پاسخ مختصر چنین است: هرچند در ابتدا، مطلب همان است که آنان از زمان مرگ خویش آگاه بودند، فراموش نکنیم که شیعه دیدگاهی را باور دارد به نام «بدا» (بدا یکی از مباحث عمیق و جنجالی است) که بر این اساس امکان دارد پروردگار به دلایلی، زمان شهادت آنان را تغییر و زودتر قرار دهد، پس، آنها هر لحظه احتمال شهادت و مرگ خویش را میدادند و مبارزات و رزمهایشان بسی ارجمند است.
بار دیگر یادآوری میکنیم که هم بحث «علم امام و پیامبر(ص)» و هم موضوع بدا، مبحثی دشوار و از ابعاد گوناگون قابل پژوهش است. دانشمندان شیعی در طول تاریخ به طور گسترده ای به طرح این بحث و پاسخ اشکالات وارد بر آن پرداخته اند.
علاقهمندان برای مطالعه بیشتر میتوانند به منابع زیر مراجعه کنند:
بررسیهای اسلامی، علامه طباطبائی، ج ۲، مقاله «علم امام»
صد درس امامت، عراقچی همدانی، بخش «علم امام».
علم امام و پیامبر در قرآن، مؤسسه در راه حق.
پیام قرآن، ایة الله مکارم شیرازی و دیگران، ج ۹، بحث «علم امام».
تشییع نمادین پیکر امام رضا (ع) بر دوش زنان مشهدی
همه سال همزمان با سالروز شهادت امام رضا(ع) جمعی از زنان مشهد یاد و خاطره زنان محله نوغان را با تشییع پیکر مطهر امام هشتم گرامی میدارند. برخی معتقدند زنان محله نوغان در سال ۲۰۳ هجری قمری و در روز شهادت امام رضا(ع)، مهریههای خود را بخشیدند و از همسرانشان اجازه گرفتند تا در تشییع پیکر امام رضا (ع) شرکت کنند. حال، همه ساله زنان مشهدی به رسم زنان محله نوغان، پیکری نمادین از امام هشتم را به یاد این بانوان، تشییع میکنند.