کامیار محسنین مدیر برنامهریزی و ارتباطات بینالملل سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر به ارایه توضیحاتی درباره ادغام این رویداد در بخش ملی جشنواره فجر پرداخت.
کامیار محسنین مدیر برنامهریزی و ارتباطات بینالملل سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر در گفتگو با خبرنگار مهر درباره فرآیند جداسازی بخش ملی و بینالملل جشنواره فیلم فجر و تصمیم به ادغام مجدد آن گفت: متاسفانه تفکیک و ادغام در این سالها تبدیل شده است به اقدامی برای نمایش عزم انقلابی و ایجاد تحول بنیادی. زمانی، یکی از صاحبنظرانی که هم در فلسفه و هم در معارف اسلامی زبانزد است، به شوخی میگفت به نظر میرسد مسئولان فقط به همان آغاز مقدمات و درس فک و ادغام بسنده کردهاند و همین یک تمهید را به کار میبندند. حقیقت امر، در زمانی که بحث انفکاک جشنواره جهانی و جشنواره ملی مطرح شد، این سوال مطرح بود که دلیل این شتابزدگی برای جدایی ۲ بخش جشنواره، بدون هیچ مطالعه و طرح و برنامه جامع، چیست؟ بعد از نتایج نه چندان خوشایند در برگزاری دوره اول جدایی، خوشبختانه، خیلی زود، به همت دبیران خوشفکر و نوآور و همکاری مدیران جشنواره، این نقیصه مرتفع شد و جشنواره جهانی فجر با طراحی بخشهایی مختلف با تمرکز بر سینمای جهان (به معنی نظری آن، یعنی سینما منهای جریانهای مسلط)، سینمای منطقه (با توجهی ویژه در بخش جلوه گاه شرق و بازار فیلم)، سینمای ایران (در بازار فیلم) و آموزش (در بخشهای کارگاهی، دانشگاهی و دارالفنون) توانست اثرگذاری خود را برای بسیاری از مجامع بینالمللی و چهرههای موثر سینمای جهان به اثبات برساند. اخذ درجه الف، یعنی به رسمیت شناخته شدن از سوی فیاپف در مقام یکی از پانزده رویداد رقابتی عمومی سینمای جهان، یکی از دستاوردهایی محسوب میشود که در بازسازی جشنواره تحقق پیدا کرد.
میگفتند پیوستن به «فیاپف» محال است
وی افزود: جالب است حتی در زمانی که مذاکرات و بحثهای فنی به شکل جدی با فیاپف پیگیری میشد، همه میگفتند که پیگیری چنین موضوعی محال است و جالبتر آنکه در زمانی که این امر مسجل شد، برخی ترجیح دادند چشم به روی حقیقت ببندند و این دستاورد را انکار کنند. انکارکنندگان عمدتاً به ۲ گروه تقسیم شدند؛ گروهی منتسب به مخالفان دولت قبلی که بالطبع، اغراضی سیاسی هم داشتند و نمیدانستند سازمان سینمایی، در ادوار اخیر، عنایت چندانی به جشنواره جهانی نداشته است و گروه دیگری که دلباخته سینمای جریان مسلط بودند و تصور میکردند جشنواره باید خلا اکران فیلمهای محبوب خارجی ایشان را جبران کند.
محسنین بیان کرد: در واقع، در این ادوار، جشنواره با پرهیز از خرید حقوق فیلمهای خارجی و مذاکره و اخذ توافق نمایش جشنوارهای با اطلاعرسانی کامل درباره نحوه نمایش، به روند معمول رویدادهای معتبر بینالمللی، با پخشکنندگان و یا تهیهکنندگان فیلمها به تفاهم میرسید و به این ترتیب، یکی دیگر از اموری که برخی انجام آن را غیرممکن میدانستند، در بعد عملیاتی به انجام رسید. نتیجه این اعتمادسازی و توجه ویژه به سینماهای نوظهور ملی و استعدادهای غیرقابل انکار سینمایی، باعث شد که به تدریج شرکتهای بیشتری نسبت به مشارکت در فجر ابراز تمایل کنند. این روند، در دو سال اخیر، چنان رشد تصاعدی داشت که دو کمپانی بزرگ آمریکایی هم باب مذاکره و درخواست حضور آثار را با جشنواره جهانی گشودند. البته چون برخلاف روال معمول و خودنمایانه این روزها در کشور، در تمام نقاط جهان، امکان انتشار عمومی مذاکرات و توافقات میان طرفین، مگر به نص صریح تفاهم نامه، موجود نیست، اسناد تنها به مبادی ذیربط قابل ارائه خواهد بود.
مدیر برنامهریزی و ارتباطات بینالملل جشنواره جهانی فیلم فجر اظهار کرد: این دستاوردها بر پایه طرحها و تلاشهای رضا میرکریمی و مشاوران، مدیران و همکارانش بسط پیدا کرد و در دوره دبیری محمد مهدی عسگرپور در جریان مذاکرات نهایی با سازمانهای بینالمللی به ثمر نشست. حسن قضیه هم این بود که فارغ از بازیهای جناحی، گروهی از طیفهای فکری مختلف، با نیتی واحد گرد هم آمدند؛ تثبیت رویدادی جهانی در داخل کشور که اعتباری همسنگ با موفقیتهای سینمای ایران در خارج از کشور داشته باشد. به این ترتیب، در این ادوار، سه مدیر پیشین بینالملل بنیاد سینمایی فارابی، یعنی علیرضا شجاع نوری، نادر طالبزاده و امیر اسفندیاری، تجارب خود را در ابعاد مختلف جشنواره به کار بستند. بالطبع امیر اسفندیاری که در مقام رئیس امور بینالملل و سپس معاون دبیر جشنواره جهانی در دفتر جشنواره مستقر شد، گفتنیهای بسیاری در خصوص این تصمیمگیری خواهد داشت چون در طول این مدت، بسیاری از امور زیرنظر ایشان انجام شد.
محسنین مطرح کرد: ادغام به بهانه بازگشت به ساختار موفق قبلی، بدون آگاهی از برنامههای کنونی و میزان توفیق آنها، از جریان مذاکرات بینالمللی و پیشرفت آنها و مهمتر از همه، از راهکارها و چالشهای آینده، برای کسانی که در این حوزه فعالیت داشتهاند، کمی غیر واقعی به نظر میرسد. به ویژه آنکه از زمان ثبت جشنواره در زمره جشنوارههای رقابتی عمومی فیاپف، اخباری غیررسمی درباره مخالفت جشنوارههایی مشخص و نامه پراکنی سینماگرانی معین به دستاندرکاران منتقل شد. امروز با تبلیغات و سرمایهگذاریهای بیانتها بر برخی جشنوارههای خاص میتوان دید که اقداماتی وسیع از سوی دیگران آغاز شده است. هر گونه، اهمال از سوی جشنواره جهانی این اعتبار کسب شده را به راحتی به هدر میدهد.
بحث تخصصی را تبدیل به کریخوانی نکنیم
وی درباره انحلال جشنواره جهانی فیلم فجر توضیح داد: با شناختی که از مسئولان امروز و در جریان همکاری در برگزاری جشنوارههای سینمایی وجود دارد، به شخصه تمایلی ندارم که باور کنم موضوع انحلال در کار باشد. احیاناً تعدادی از کسانی که در جریان مذاکرات بینالمللی نبودهاند و در بخشهای دیگر جشنواره جهانی مشغول به کار بودهاند، اطلاعاتی نادرست را به هیات مسئول ارائه کردهاند که البته این قضیه با توجه به سوابق، مسبوق به سابقه هم هست. در این میان، کسانی در حاشیه گود نشستهاند و میخواهند بحثی تخصصی را به کری خوانیها و رجزخوانیهای قرمز و آبی تبدیل کنند. بحث اصلی این است که کسانی که از نظریههای جشنوارهها هیچ نمیدانند و اگر به هر دلیلی، در جشنواره و یا بازاری شرکت کردهاند، یک مذاکره تخصصی انجام ندادهاند، در این تصمیمگیری تخصصی، نمیبایست محلی از اعراب داشته باشند و به همین دلیل، خود را به آب و آتش میزنند که شاید با جنجال آفرینی، از سوی اردوگاههای خاص سیاسی، دستخوش جدیدی دریافت کنند. بهتر است در عوض اظهارنظرهای هیجان آلود، هیات تصمیم گیرنده جلساتی را با مسئولان و مذاکره کنندگان جشنواره برگزار کند و بر اساس اطلاعاتی بی پایه و غیرواقعی، تصمیمی اتخاذ نکند.
مدیر برنامهریزی و ارتباطات بینالملل جشنواره جهانی فیلم فجر درباره سرانجام پیوستن به فیاپف با ادغام ۲ جشنواره اظهار کرد: حقیقت امر اینکه در جریان مذاکرات فنی در سال دوم، نتیجه مورد نظر حاصل شد. پس در آغاز سال سوم، مشکلی به جز تاریخ برگزاری موجود نبود. با توجه به تاریخ برگزاری سایر جشنوارههایی که پیش از فجر در فیاپف ثبت شدهاند و زمان برگزاری نشستهای عمومی، بازههای بسیار محدودی برای برگزاری جشنواره جهانی در چارچوب توافقات با فیاپف وجود داشت. نامه رسمی فیاپف هم نشان میدهد که به شرط برگزاری در این بازه زمانی، فجر در رده مورد نظر ثبت شده است. هر گونه درخواست برای تغییر تاریخ برگزاری در سالهای اول عضویت، در شرایط بینالمللی امروز، تمهیدی هوشمندانه به نظر نمیرسد. واقعاً وضعیت پیچیده و دشوار میشود. از یک طرف، توافق مجدد بر سر تاریخ برگزاری به معنای آغاز دوباره مذاکرات خواهد بود، از طرف دیگر، به هر حال باید اذعان کرد جشنوارههایی با بودجههای کلان و پشتیبانی بینالمللی در منطقه هستند که پس از ورود فجر به جمع جشنوارههای الف، مترصد هر فرصتی برای خودنمایی هستند. بودجه تحقق پیدا نکرده جشنواره جهانی فجر را به ارز تبدیل کنید تا ببینید در میان جشنوارههایی که در منطقه، جوایز صد هزار دلاری به برندگان اهدا میکنند، در چه وضعیتی قرار داریم. یکی از چیزهایی که جشنواره ما را متمایز میکند، پشتوانهای غیرقابل انکار است به نام سینمای نوین ایران. یکی دیگر، گروهی کم نظیر از مشاوران انتخاب است که در حوزه سینمای جهان مطالعه میکنند و هر تحولی در سینماهای ملی در نقاط مختلف دنیا را مورد بررسی قرار میدهند. البته مهمتر از همه، برنامههایی که دبیر، معاون دبیر و گروه مدیران طراحی میکنند، به تصویب میرسانند و علیرغم تمام کمبودها، تحقق میبخشند.
وی ادامه داد: به واسطه همین داراییها و تواناییها، جشنواره میتواند میزبان گروهی از سینماگران کم نظیر در کارگاههای آموزشی باشد وگرنه بودجهای که مخالفان مدام درباره آن حرف میزنند، کفاف چنین اقداماتی را نمیدهد که جشنواره جهانی را تا سطح جشنوارهای ممتاز در فیاپف ارتقا دهد. بالطبع تنزل مقام جشنواره جهانی به بخشی جانبی در کنار جشنواره ملی، مانعی بزرگ برای اقداماتی گسترده در بخشهای مختلف خواهد بود.
محسنین در پایان درباره اینکه آیا تصمیمگیران ادغام مجدد بخش ملی و بینالمللی فجر، مشورتی با مدیران جشنواره جهانی داشتهاند یا نه، بیان کرد: تا جایی که بنده اطلاع دارم با دبیر، معاون دبیر و حلقه اصلی مذاکرهکنندگان، هیچ تماسی حاصل نشده است یعنی اصولاً کلیه کسانی که اطلاعاتی دارند و میتوانند در جریان مذاکرات آینده راهگشا باشند، طرف مشورت نبودهاند. به هر حال باید گفت این نوع تصمیم سازی هم هیچ شباهتی به سوابق همکاری با مسئولان فعلی سازمان سینمایی ندارد.