به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه ۲۱ بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که انتظارها از مذاکرات وین، جان باختن ۱۱۶ بیمار کرونایی در یک روز و هشدار انفجار اومیکرونی و رونمایی از موشک خیبرشکن با برد ۱۴۵۰ کیلومتر در جشن ۴۳ سالگی انقلاب در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای امروز روزنامهها را مرور میکنیم:
امیر عربی، چشمپزشک طی یادداشتی با عنوان دو سالگی یک زندگی جدید در شرق نوشت: دو سال از ورود رسمی کرونا به کشورمان میگذرد. اولین مورد رسمی کرونا در ایران طبق اسناد سازمان جهانی بهداشت مربوط به ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ مصادف با ۱۹ فوریه ۲۰۲۰ است. اگرچه طبق مقالات داخلی اولین مورد یک آقای ۷۵ ساله بوده که در تاریخ هفتم فوریه با علایم کووید در یکی از مراکز بستری شد. وقتی ورود رسمی کووید به ایران با وجود ثبت و گزارشهای قابل پیگیری دارای تناقض است، خدا به داد ورود غیررسمی آن برسد. در واقع شروع غیررسمی کرونا برای هرکس زمان متفاوتی دارد، چراکه هرکداممان در همان حوالی دی و بهمن سال ۹۸ یک سرماخوردگی شدید را در یکی از دوستان و بستگان به خاطر میآوریم که الان اعتقاد داریم همان کرونا بوده است. بعضی حتی از این هم عقبتر میروند و کسالتهای دوران کودکی خود را به حساب کرونا میگذارند. وقتی کرونا وارد ایران شد، بعضی چیزها مثل الان نبود. مثلا تعطیلی حرمت داشت و مدرسهنرفتن هنوز آرزو بود. امتحان ترس داشت و مترو معبد کارمندان بود. بیآرتی حال و هوای رفاقتی داشت و مهم نبود چقدر در آن پرس میشدید. هوایی را که جمعی نفس میکشیدند، جمعی دیگر راه میرفتند و بغل میکردند. دماغ و دهن هنوز جزء صورت بود و در تصمیمگیریهای مربوط به زیبایی دخیل بود.
هنوز پژو ۲۰۶ تیپ ۵ قیمت حدود هشتاد و اندی میلیون تومان داشت، دلار نهایتا ۱۵ هزار تومان معامله میشد و طبق گزارشی، خط فقر یک خانوار شهری ۳.۲ نفره دومیلیونو ۷۲۰ هزار تومان بود. اهالی زیر خط فقر در اقلیت بودند و حس غربت داشتند. هنوز سرطان و بیماریهای قلبی و تصادفات جادهای سه علت اصلی مرگ بودند و فقط سال به سال جایشان را در صدر جدول مرگومیر عوض میکردند. پزشکان غیرلاکچری و پرستاران زحمتکش سایهنشین بودند و کسی فکر نمیکرد مرگ در خانهشان را بزند. در عرصه بینالمللی هم ترامپ هنوز حساب توییترش را داشت و بایدن هرجا دلش میخواست راحت چرت میزد. دختران افغان به کلاسهای هفتم و هشتم و نهم میرفتند و خاطرات مادرانشان از حکومت طالبان را کابوس میدیدند. البته بعضی چیزها هم مثل الان بود. مثلا هوای تهران در شرایط ناسالم برای گروههای پرخطر بود و ماسکهای فیلتردار سپر بلای شهروندان جاندوست در برابر دود ماشینها بود. طبق اعلام تلویزیون، پرتقال شب عید توسط دولت تأمین شده بود و در پی تکذیب افزایش قیمت آجیل، مردم مطمئن بودند آجیل شب عید گران میشود. یک جایی یک عدهای بر سر میز مذاکره بودند، حالا با یک صندلی بیشتر یا کمتر. گویی جنگ کرونا پایانی ندارد. پایان این قصه باز است، مثل قصههای فرهادی و «قهرمان» قصه در زندان روزمرگی گیر افتاده است. طبق اخبار واصله از نسلهای قبل، تلخترین روز جنگ روز آتشبس آن است، چراکه در خلأ پساجنگ، در یک لحظه همه دلشان برای روزهای قبل از جنگ و آنهایی که دیگر نیستند تنگ میشود. همه میگویند خدا را شکر که تمام شد، ولی کاش اصلا شروع نمیشد. پس از گذشت دو سال، دیگر هر روز مبارزه با کرونا روز پایان جنگ شده و هر روز دلمان برای دو سال قبل تنگ میشود. برای روزهایی که باورمان نمیشد روزی آرزویمان شوند.
پیمان مولوی در سرمقاله امروز ابتکار با عنوان مغالطههایی که اقتصاد ایران را بلعیده است نوشت: در طول تاریخ مغالطهگران همواره وجود داشته و در همه ابعاد در حال مغالطه بودهاند، گاهی در سیاست و گاهی در اقتصاد و فرهنگ و …
در اقتصاد، اما مغالطهگرانی که عنان اقتصاد در دستشان باشد و یا در قامت مشاوران دولتها باشند میتوانند بحرانهایی عظیم ایجاد کنند و با این مغالطهها سرنوشت ملتها و کشورها را به خطر بیندازند.
در ایران نیز کم از این مغالطهها نداریم، مغالطههایی که وضعیت اقتصاد این روز را برای ما به ارمغان آورده است. در این نوشتار به اختصار به چند مورد اشاره میشود.
اول: صادرات ایجاد ثروت میکند و واردات بد است
بزرگترین مغالطه در تاریخ اقتصاد ایران همین جلوگیری از واردات با هدف تولید داخل و ایجاد توهم ثروت آفرینی از طریق صرفا صادرات در کشور است، شاید این نوشته به نظر شما غیرعادی و حتی غیر قابل دفاع باشد، اما بگذارید توضیح دهم، وقتی کشوری محصولی را دارد و آن را صادر میکند یعنی در آن محصول مزیتی را داراست و وقتی اقدام به واردات میکند یعنی دیگران آن محصول را گرچه خود او نیز میتواند تولید کند، اما با کیفیت (حتما) و قیمت کمتری تولید مینمایند! این یک اصل اقتصادی است، اما خروجی این امر ثروتمند شدن مردمان آن کشور است چرا که میتوانند محصولی با کیفیتتر و به لحاظ قیمت پایینتر را بخرند و پولی برای خود پس انداز کنند.
مثلاً در صنعت خودرو، هر ایرانی میتواند امروز خودروهای روز دنیا را به قیمت تولیدات ضعیف داخلی بخرد که استهلاک کمتری دارند و کیفیت بالاتری و البته حتی می. توانند از دم قسط خرید کنند به جای شرکت در سیرک قرعهکشی خودروسازان داخلی، با این کار پولی در جیبشان باقی میماند که میتوانند در جایی دیگر نیازی دیگر را برطرف کنند. تازه از داشتن خودرو هیبریدی نیز میتوانند صرفه جویی در پول بنزین را هم داشته باشند! اما در اصل چه روی میدهد؟ خودرویی گرانتر، بیکیفیتتر و بدون شرایط را میخرد و … .
دوم: تحریمها نعمت است
خیلی این جمله را شنیدهایم، اما من میخواهم از دید فنی به این قضیه نگاه کنم تا ببینیم از دیدگاه تامین مالی و سرمایه گذاری این امر صحت دارد و یا مغالطهای خطرناک است. در دنیای امروز و نه ۱۰۰ سال بعد نظام اقتصادی و سرمایه گذاری و مالی جهان مبتنی بر ریسک و بازده اداره و مدیریت میشود. در این سیستم شما شرکتهای رتبه بندی اعتباری بینالمللی را دارید که کشورها و شرکتها را رتبه بندی میکنند و به آنها درجه ریسک میدهند به این ترتیب است: AAA ,AA ,A BBB ,BB ,B ,CCC ,CC ,C ,D که در آن AAA بهترین و D بدترین رتبه اعتباری است، حال چه اهمیتی دارد؟ هرچه رتبه اعتباری شما بهتر دسترسی به منابع مالی بینالمللی ارزانتر و راحتتر است بر این اساس ساختار سرمایه شما هزینه سرمایه کمتری دارد و قدرت رقابت شما بالاتر. ایران به سبب تحریمها امروز رتبهاش CCC است یعنی ضعیفترین و این یعنی اوج ریسک و عدم دسترسی به منابع! حال تحریمها هم برداشته شود با توجه به ریسکهای روی اقتصاد تا ۲ سال دیگر تازه میرسیم به BB و هنوز در درجه عدم سرمایه گذاری Non-InvestmenLeve- تازه در این شرایط نیز هزینههای تامین مالی بالاست و سرمایه گذاران دنبال نرخ بازده بیشتری هستند!
در پروژههای نفتی، پتروشیمی و معدنی این یعنی هزینه تمام شده بالاتر و قدرت رقابت کمتر، مثلا قطر رتبه اعتباری اش. AA+ است و امارات. AA چین رتبه اعتباری A دارد و روسیه. BBB و آلمان AAA مغالطههایی از این دست اقتصاد ایران را بلعیده اند و این امر نیازمند توجه مجدد دارد.
مهدی نصیری، تحلیلگر مسائل سیاسی طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: امروز مذاکره مستقیم با آمریکا قطعا یک گام به پیش است و باید از آن استقبال کرد و اکنون نباید به سرزنش کسانی پرداخت که مطلقا مذاکره با آمریکا را به معنای بیغیرتی و یا بیاطلاعی از سیاست میدانستند و به دولت روحانی اجازه ندادند که همین تصمیم را با تیم مذاکره کننده حرفهای و زبده خود به پیش ببرد، هر چند لازم است به تحلیل ریشهها و زمینههایی پرداخت که منجر به اتخاذ یک تصمیم زیانبار در سیاستورزی شد و سالها منافع ملی را به گروگان گرفت. آنچه بیش از همه جای تحلیل و موشکافی دارد، برداشتهای گزینشی و یک سویه عقیدتی و ایدئولوژیک است که در تمام این سالها به عنوان سند منع مذاکره در تریبونها مطرح میشد و این در حالی بود که این نوع استکبار و ظلم ستیزی مطلق که امکان هر گونه مذاکره را سلب میکرد، هیچ پشتوانه قابل اعتنایی ندارد. فرعون که مدعی انا ربکم الاعلی بود و به جنایاتی سهمگین برای بقای حکومت خود دست میزد، شاخصترین مستکبر تاریخ بشریت است، اما وقتی خداوند موسی و هارون را برای مقابله با فرعون برانگیخت، اولین توصیهاش به آنها مذاکره نرم با او بود به این امید که این مستکبر بدون درگیری متحول و سر بهراه شود.
امام علی (ع) برای پیشگیری از جنگها، با مخالفان مسلح خود مذاکره میکرد. در جنگ صفین بر اساس رای اکثریت لشگریان خود تن به مذاکره و حکمیت با معاویه داد، هر چند شخصا آن را قبول نداشت و در عمل هم به زیان او تمام شد. تمام تلاش امامان بر تقیه و جلوگیری از درگیری بیحاصل با مستکبران اموی و عباسی بود و حتی امام رضا (ع) از سر جبر و اکراه و برای حفظ جان خود و شیعیانش، به ولایتعهدی مامون عباسی تن میدهد و عاشورایی دوم را خلق نمیکند. البته مخالفت با مستکبران ظالم و متجاوز به حقوق انسانها وظیفهای عقلی است و توصیه دین در راستای تایید همین فرمان عقل است، اما عقل و دین چنین مخالفتی را مشروط به قواعد و ضوابطی کردهاند که از جمله آنها نتیجه بخش بودن و در جهت منافع ملی قرار داشتن و مهمتر از همه رضایت مردم است و کسی حق تحمیل هیچ جنگ و نبرد و تحریمی را بر مردم بدون رضایت آنها ندارد حتی اگر این نبرد، نبرد سعادتمندانه امام حسین (ع) و یزید باشد و از همینرو بود که در شب عاشورا امام فرمود چراغها را خاموش کنید تا هر که مایل به شرکت در این نبرد نیست، اردوگاه را ترک کند. اکنون باید اصلاح یک راهبرد اشتباه را به فال نیک گرفت و درخواست کرد که نهادهای بالادستی اقدام به طراحی سیاست خارجیای هوشمندانه و متوازن و مرتبط با همه قدرتهای جهانی در جهت تامین منافع ملی نمایند و کشور را از گردنهای تند و زیانبار عبور دهند.