اکنون چند ماهی است که جناب آقای مهندس چمران به عنوان رئیس و عضو شورای شهر تهران در جلسات شورای شهر و شهرداری تهران امکان حضور و فعالیت به دلیل عدم توانایی جسمی و حال نامساعدشان را ندارند.
این موضوع بر اساس شنیده ها تا جایی پیش رفته است که شهردار و اعضای شورای شهر دیگر حتی بصورت تلفنی هم امکان برقراری تماس با رئیس پارلمان شهری کلان شهر تهران را ندارند و گاها از سوی اطرافیانشان با جمله لطفا دیگر برای امورات شورا تماس نگیرید مواجه شده اند....
فارغ از قانون شکنی صورت گرفته مبنی بر خارج شدن فردی که بیش از ۵ جلسه در جلسات شورا حاضر نشود و غیبت های بسیار زیاد ایشان که قانونا ایشان را از عضویت در شورا منعزل می نماید، بحث در خصوص اقای چمران و حفظ شخصیت علمی و اجتماعی ایشان از سر دلسوزی صورت می گیرد.
جناب آقای مهندس چمران بهرحال اکنون به جهت سبقه سیاسی و به جهت محبوبیت قبلی می توانست دو کار را انجام دهد تا در سپهر سیاست ایران برای همیشه ماندگار و در بین اصولگرایان نیز محبوب باقی بماند:
اول : در زمان انتخاب لیست شورای شهر تهران با توجه به توصیه بسیاری از دلسوزان و فعالان اصولگرا نقش پدرانه وشیخوخیت را حفظ می کرد و تا جایگاه چمران بودن خود را به سطح منازعات درون حزبی تنزل نمیداد و با توجه به شرایط جسمی که قطعا اطبا اطلاع داده بودند وارد رقابت انتخابات نمی شد و جایگاه معنوی و متمایزخود را پاس می داشت .
دوم : ای کاش چمران پس از انتخابات شورای شهر وقتی که ضعف جسمی و کسالت شان امکان رسیدگی به اموراتی که مردم به او سپرده بودند را نداشت به جای اصرار بر سلامتی و انکار بیماری و گوش دادن به مشاوران کار نا بلد و تن دادن به پخش کلیپ از سلامتی خود و تدوام غیبت های مکرر ایشان از حضور در جلسات شورا، به صورت رسمی و در راستای همراهی با مردم از شورای اسلامی شهر تهران کناره گیری میکردند.
به هر حال این رویه ای غلط در بین ما اصول گراها است که نه بیماری و نه کهولت سن و نه ناتوانی بدنی در رسیدگی به وظایف، باعث ساقط شدن احساس تکلیف در عزیزان نمی شود اما جای تعجب اینجاست که بیست عضو شورای شهر تهران هم چشم بر این مهم بسته اند و در حالیکه بخش عمده تاثیرگذاری شورا و اختیارات این نهاد وابسته به تحرک رییس شوراست همچنان جلسات بدون ریاست شورا ادامه می یابد ، موضوعی که کم کم در حال تبدیل شدن به سوال رسانه ها و از دست رفتن سرمایه اجتماعی نظیر مهندس چمران خواهد شد.
هرچه هست به نظر بنده استعفای چمران در این شرایط می تواند نه فقط یک استعفای ساده بلکه یک درس مدیریتی برای همه باشد که ما تا جایی ناچار به ادای تکلیف هستیم که برای آن توان فکری جسمی و وقت گذاری داشته باشیم و اعتماد و رای مردم که با نیت خدمت و کار برای رفع مشکلات شهر به ما داده شده گروگان اشتیاق برای ماندن در پست و صندلی ریاست نشود.
بنظر می رسد آقای مهندس چمران برای حفظ شان خود و سبقه خانوادگیش و نام شهید بزرگوار دکتر چمران لازم است اقدام جدی نمایند و بجای ضایع کردن حق الناس تصمیم جدی بگیرند و خود را در بین اذهان برای همیشه خوشنام نمایند و التزام خود را به قانون و نظر نخبگان و افکار عمومی در عمل نشان دهند.