به گزارش «تابناک»، ابوالقاسم طالبی کارگردان سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره ویژگیهای زندهیاد نادر طالبزاده، تأکید کرد: نادر این اواخر به این نتیجه رسیده بود که باید خودش تبدیل به یک رسانه شود. کمااینکه واقعاً یک رسانه شده بود. هم او به خوبی شناخت پیدا کرده بود و هم دنیای غیر او را شناخته بود. نادر طالبزاده یک «رسانه» بود. زمانی شاید به رسانههای دیگر احتیاج داشت اما بعد از تولید و اجرای برنامه «عصر» خودش تبدیل به یک رسانه شد.
وی افزود: یادگارهای بسیاری از نادر طالبزاده باقی مانده است. خودش زمانی به من میگفت حدود ۲۰۰ ساعت فیلم ضبطشده است جبهههای جنگ دارد که هنوز نگاتیو است و تبدیل نشده است. او کارهای بسیاری کرد که نتایج آن همچنان باقی مانده است. مورد هجومهای سنگینی هم قرار داشت. ناگهان هزاران کامنت علیه او از ریاض منتشر میشود که مدعی میشوند نادر با مردم نبود! بالاخره همه این موارد را دیده و همچنان هم میبینیم. با وجود این موارد نادر هنوز نمرده است و او هنوز هست.
طالبی درباره عدم حضور نادر طالبزاده در مسئولیتهای کلیدی و مدیریتی در صداوسیما هم گفت: نادر خودش علاقهای به این سمتها نداشت. نادر در عرصه رسانه و فعالیتهای رسانهای قویتر از یک «مدیر» عمل میکرد و این واقعیتی بود که خودش هم به آن رسیده بود. به همین دلیل هم خودش انتخاب کرد که مدیریت را نپذیرد. نادر هر جایی احساس خلا میکرد، آنجا حاضر میشد و عرصه مدیریت هم هیچگاه خالی نیست! در زمینه مدیریت همیشه ما شاهد صف مدعیان هستیم و همه میخواهند مدیر شوند. اما نادر طالبزاده در جاهایی حاضر بود که حالا که رفته است متوجه خواهیم شد که خالی خواهد ماند.
وی افزود: من معتقدم که نادر طالبزاده یک «شهید» است، هم به دلیل مسیری که انتخاب کرده بود و هم به دلیل اینکه مقابل کسانی ایستاده بود که از هیچ فرصتی برای زدن او دریغ نمیکردند.
ریزشها و رویشهای جریان فیلمسازی انقلاب
این کارگردان سینما و تلویزیون درباره بروز برخی جبههبندیهای جدید در میان فیلمسازان مرتبط با جبهه انقلاب و نگرانی بابت برخی مرزبندیهای جدید در این حوزه هم گفت: اختلاف همواره وجود دارد و حتی در یک خانواده هم میتوان شاهد اختلافاتی بود. موقعی ممکن است شما در خانواده با پدر یا برادرتان هم قهر کنید اما این دلیل نمیشود که پدری و برادری آنها را منکر شوید. اختلاف سلیقه همواره وجود دارد اما این به معنای اختلافات مبنایی نیست. همه ما درباره مبانی انقلاب اسلامی و مرجعیت تفکر حضرت امام (ره) بهعنوان بنیانگذار این انقلاب و نظریه ولایت فقیه ایشان که مشکلی با هم نداریم. آنهایی که با این مبانی دچار اختلاف میشوند را باید جزو «ریزشها» بهحساب بیاورید.
وی افزود: این یک نفر با ریش و ظاهر انقلابی به صحنه میآید و دو فیلم انقلابی هم میسازد اما بعد میبیند در این جبهه خبری نیست و میرود داستانش متفاوت است. کمااینکه برخلاف آنچه میگویند اینها مدام دارند میخورند، واقعیت این است که در جبهه انقلاب هیچ خبری نیست. خود من ۳۴ سال است ساکن اکباتان هستم و نتوانستهام خانهام را جابهجا کنم. عدهای فکر میکنند در این جبهه بخوربخور است، به میدان میآیند و وقتی میبینند خبری نیست، تازه به آن سوی دیگر میروند و تازه میفهمند که آنجا چه خبر است؛ جایزه خارج از کشور دارند، دلار دارند، بنیاد فارابی به سفر میبردشان، مهمان تورها میشوند، همه خبرها آنجاست!
طالبی ادامه داد: شما تصور کن یک فیلم بسازی که ۱۰ هزار دلار جایزه از یک جشنواره بگیرد، این مبلغ به ریال چقدر میشود؟ بعد رایت همان فیلم را چندین شبکه خارجی میخرند و هر کدام آنها هم ۱۰ هزار دلار میدهند. این پولها چه میشود؟ چنین فیلمسازی میگوید من چرا وارد جبهه انقلاب شوم و هرکس دلش خواست هر لیچاری بار من کند. آن طرف همه راحتند و هر کس هر کاری دلش بخواهد میکند!
این کارگردان تأکید کرد: انقلاب اسلامی یک سری فیلمساز دارد که اینها «جوشش» انقلاب محسوب میشوند. برخی از همینها هم در میانه راه میبرند و از جوشش میافتند اما برخی همچنان مسیر را ادامه میدهند تا به مرحله پرواز برسند، مانند حاج نادر طالبزاده. این ماجرا در همه صنفی هم وجود دارد از روحانی تا مسئول و هیچکس نمیتواند تضمین بدهد که همواره در حال جوشش است. برای انقلاب کار کردن یک توفیق است که گاهی از فرد سلب میشود، دلیل آن هم هر چیزی میتواند باشد، از نان حرام گرفته تا بلای اولاد و خیلی بلایای دیگر.
وی ادامه داد: انقلاب اسلامی یک موضع حق است که ایستادن بر سر آن تبعات و هزینههای دارد. هزینههای آن هم یکی دو تا نیست. هژمونی غرب و هژمونی لیبرالیسم علیه تو میشوند. لیبرالیسم در حال حاضر در ایران یک هژمونی پیدا کرده است، بالاخره هشت سال ریاست جمهوری را در دست داشتند. زمانی حضرت امام (ره) در نامه برکنار منتظری این نکته را متذکر شدند که چون میخواهید کشور با به لیبرالها و از طریق آنها به منافقین بدهید، صلاحیت رهبری را ندارید. حالا امام کجاست که ببند، لیبرالها در این مملکت رئیس جمهور هم شدند! به مردم هم دروغ گفتند. اعلام کردند همه مشکل ما این است که با غرب دست ندادهایم و اگر این سید دست از لجبازی بردارد، ما حرف زدن با غرب را بلد هستیم! مردم هم باور کردند و به آنها رأی دادند و آنها رفتند با غرب دست دادند و به اندازه کل ۴۰ سال انقلاب به آنها خندیدند، هیچ اتفاقی هم نیفتد!
این کارگردان تأکید کرد: واقعاً ایستادن پای موضع انقلاب، در این دنیا برای شما آوردهای نخواهد داشت. من از ۱۷ سالگی پای این انقلاب بودهام و همچنان هم ایستادهام، اما این ایستادگی غیر از آنکه بین خودت و خدای خودت شاید چیزی عایدت کند، هیچ عایدی ندارد. شرط همان هم این است که همین حرفهایی که من الان دارم میزنم هم از سر اخلاص باشد، نه اینکه بخواهم منم منم کنم. خدا خیلی سخت میپذیرد و شرط پذیرشَش هم اخلاص است. برخی هم میگویند اگر این راه اینقدر سخت است، بگذارید برویم آن سوی دیگر که راحت بتوانیم زندگی کنیم.
نادر طالبزاده ترور بیولوژیک شده است
طالبی در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره ابهامات مطرح شده مبنیبر ترور بیولوژیک نادر طالبزاده ضمن تأکید بر وقوع این ترور توضیح داد: واقعیت این است که ترور بیولوژیک یک ترور خاموش است و ویژگی آن این است که قابل اثبات نیست. نادر طالبزاده فردی بود که بهشدت سلامت زندگی میکرد. با قد ۱۸۶ یک فرد بسیار قوی بنیه بود که ناگهان فروپاشید. نمیشود که فردی بهصورت ناگهانی، اینگونه فروبپاشد. نادر اگر اینگونه هدف قرار نمیگرفت به راحتی تا ۹۰ سال دیگر عمر میکرد. آنها که به ترور بیولوژیک معتقد نیستند را هم کاری نمیتوان کرد. اینها شاید در وجود خدا هم شک کنند! گویی به همه چیز شک دارند غیر از آنچه خودشان به آن باور دارند.
وی با تأکید بر اینکه ترور بیولوژیک یک فرآیند علمی است، تأکید کرد: با این وجود ابزارهای علمی در برابر این پدیده تسلیم شدهاند، کمااینکه علم در برابر پدیدهای علمی مانند کرونا، تسلیم شده و نمیتواند به سوالها جواب بدهد. هنوز که هنوز است، نمیدانند ماهیت این ویروس چه بوده است. برخی میگویند همین ویروس هم محصول یکی از فعالیتهای بیولوژیکی آمریکا بوده است که از آزمایشگاه به بیرون درز کرده است، برخی دیگر هم آن را تکذیب میکنند میگویند کار چینیها بوده است. اما در اینکه این پدیده وجود دارد و اینگونه جهان را درنوردیدهاست که نمیتوانیم تردید کنیم.
این کارگردان با اشاره به مورد مشابه درگذشت فرجالله سلحشور گفت: زندهیاد سلحشور تنها فیلمسازی بود که سریالها و آثارش بسیاری از کشورها را درنوردیده بود. تمام کشورهای عربی را تسخیر کرده بود. طبیعتاً ایشان هم به مراسمهای مختلف در کشورهای دیگر دعوت میشد و بدون هیچ ملاحظهای به این مراسمها میرفت، آنها هم کارشان را بلد بودند. سوال من این است اگر شما بهجای صهیونیستها بودید و هنرمند موثری وجود داشت که اینگونه شما را هدف قرار داده بود، اگر آن هنرمند در دسترس شما قرار میگرفت، با او چه میکردید؟
طالبی ادامه داد: ما درباره رژیمی صحبت میکنیم که سیدعباس موسوی را که با خانواده عازم مسافرت بود را با موشک هدف قرار داد و کل خانوادهاش را سوزاند. چنین رژیمی چرا نباید یک هنرمند را ترور کند؟ قطعاً این کار را میکند و ابایی هم از اعلام آن ندارد. اینها از آنجایی که میدانند ترور هنرمند هزینه دارد، سراغ ترورهای خاموش میروند و معمولاً هم آن را اعلام نمیکنند، اما سالها بعد احتمالاً اسناد آن هم درخواهد آمد. مطمئن باشید همان زمان هم باز عدهای هستند که در این مسئله تشکیک کنند! اینها همان دنبالههای تقیزاده هستند که همواره در تاریخ بودهاند و بازهم خواهند بود.