ملانیا ‏پرکینز‏‏‏‏‏‏‏‏ چطور به جمع ثروتمندان جهان پیوست؟

کد خبر: ۱۱۱۶۸۳۶
|
۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۹ 02 May 2022
|
6314 بازدید

ملانیا پرکینز (Melanie Perkins) موسس برنامه کانوا (Canva) است. او ‏‏‏‏سال 2020 به جمع ثروتمندترین افراد جهان پیوسته است. در فهرست بلومبرگ در دسامبر سال گذشته میلادی او در رتبه 483اُم است. براساس اطلاعات فوربز ارزش مجموع دارایی‌های او به 6.5 میلیارد دلار می‌رسد.

 

«اینکه همه‏چیز به پول ختم شود، الهام‏بخش نیست». این جمله ملانی پرکینز، کارآفرین جوان ‏‏‏‏ استرالیایی است که با نرم‏افزار کانوا به شهرت رسیده است. او اکنون 34 ساله است و یکی از جوان‌ترین زنانی است که یک شرکت فناوری را با ارزشی بیش از یک میلیارد دلار مدیریت می‌کند. او عنوان دومین زن ثروتمند استرالیا را یدک می‌کشد. شرکتی که ملانیا تاسیس کرده، بیش از 40 میلیارد دلار ارزش‏گذاری شده است. ‏‏‏‏ملانی را از کارآفرینانی می‌دانند که دست به کار خیر دارد. او و گروهش، ‏‏‏‏ از زمان 40 میلیارد دلاری شدن شرکت تصمیم ‏‏‏‏گرفتند 30 درصد از سهام کسب وکارشان را با اهداف خیرخواهانه‏ای ‏‏‏‏مثل رفع فقر، واگذار کنند و مبلغی که آن‌ها از آن حرف می‌زدند، چیزی بیش از 12 میلیارد دلار بود.

در فهرست بلومبرگ از 500 ثروتمند جهان، نام ملانیا پرکینز و همسرش اوبریچت دیده می‌شود. ‏‏‏‏منشأ ثروت این زوج استرالیایی، اپلیکیشنی به اسم کانواست که با اهدف ساده‏سازی فرایندهای طراحی و گرافیک در فضای مجازی ایجاد شده است. در دسامبر سال 2021، ملانیا ‏‏‏‏‏پرکینز‏‏‏‏‏‏‏‏ در جایگاه 483اُم در فهرست بلومبرگ قرار گرفت و ژانویه سال 2022، در جایگاه 490اُم این فهرست بود. همچنین‏‏‏‏ نام او در فهرست فوربز از ثروتمندان کمتر از 30 سال هم قرار گرفته بود. با این حال می‌توان گفت این تازه شروعی برای ملانیا ‏پرکینز‏‏‏‏‏‏‏‏ است. او جوان است و مثل ورزش مورد ‏‏‏‏علاقه‏اش یعنی موج‏سواری در سواحل استرالیا، موج‌های دیگری در پیش دارد که باید بر آن سوار شود. موج‌هایی که ناشی از هرچه بیشتر دیجیتالی شدن زندگی مردم است.

این روزها کمتر کسی است که بخواهد در شبکه‌های اجتماعی برند اشخاص حقیقی و حقوقی ‏‏‏‏را تبلیغ کند و سراغ کانوا نرود. این نرم‏افزار کمک کرده تا فرایندهای انجام کارهای گرافیکی در شبکه‌های اجتماعی، طراحی و تغییر عکس‌ها برای کاربران کم‏حوصله اینترنت به تجربه‏ای ‏‏‏‏دل‏نشین تبدیل شود. اما این همه ماجرای کانوا نیست چراکه شرکت ‏پرکینز‏‏‏‏‏‏‏‏ و همسرش، به مشتریان حرفه‏ای‏‏‏‏‏تری غیر از کاربران عادی هم خدمات می‌دهد.

ملانیا ‏پرکینز‏‏‏‏‏‏‏‏ در پرت استرالیا به دنیا آمد والدین او معلم و ‏‏‏‏مهندس بودند و مادرش رگ و ریشه مالزیایی داشت. در کالج قلب مقدس درس خواند و برای تحصیل در رشته‌های ارتباطات و بازرگانی به دانشگاه وسترن استرالیا رفت. ‏‏‏‏اما در سن 19 سالگی دانشگاه را رها کرد تا نخستین ‏استارت‏آ‏‏‏‏‏‏‏‏پش را راه‏اندازی کند. ‏استارت‏آ‏‏‏‏‏‏‏‏پی که فیوژن بوک (Fusion Books) نام گرفت، نخستین کسب وکار ملانیا نبود. او در سن 14 سالگی، روسری می‌دوخت و به مردم منطقه‏ای ‏‏‏‏که در آن متولد شده بود می‌فروخت. Fusion Books اما نخستین کسب وکار مدرن ملانیا ‏‏‏‏و جایی بود که ایده اصلی کانوا در آن شکل گرفت. فیوژن بوک هم ایده‏ای ‏‏‏‏نزدیک به کانوا داشت. در این برنامه یک سیستم طراحی آنلاین برای کاربران فراهم شده بود تا آن‌ها بتوانند برای خودشان سالنامه طراحی کنند. ملانیا زمانی که برای ساخت این سیستم طراحی آنلاین دنبال استفاده از ابزارهای گرافیکی بود، به پیچیده بودن بیشتر برنامه‌هایی که در بازار وجود داشت، پی برد. او از اینکه نمی‌توانست خیلی آسان و با صرف کمترین هزینه و وقت از ابزارهای گرافیکی استفاده کند کلافه شده بود. برای همین به ایجاد برنامه‏ای ‏‏‏‏فکر کرد که این چالش را برای کاربران و شرکت‌های طراحی آسان کند. غیر از این تجربه شخصی، دریافت بازخورد از مشتریان و همچنین‏‏‏‏ یک دوره تدریس نرم‏افزارهای گرافیکی به دیگران باعث شد ملانیا بفهمد کار کردن با نرم‏افزارهای گرافیکی موجود تا چه اندازه برای مردم دشوار است.

درواقع آنچه به راه‏اندازی کانوا منجر شد، ناامیدی پرکینز از نرم‏افزارهای گرافیکی بود و اینکه او فهمید در این ناامیدی و استیصال از یاد گرفتن این نرم‏افزارها، او تنها نیست. ملانیا در آن زمان ‏‏‏‏از اینکه بتواند از خدمات یک گرافیست خوب استفاده کند، ناامید شده بود ‏‏‏‏و هیچ‏کدام از نرم‏افزارها هم نتوانستند به او کمک کنند. او ‏‏‏‏فکر می‌کرد بسیاری از نرم‏افزارهای موجود طراحی پیچیده‏اند. به همین دلیل کانوا در ساده‌ترین حالت برای طراحی ساخته شده است. شعار کانوا این است: «هرکسی می‌تواند طراحی کند».

در سال 2012، ملانیا و کلیف اوبریچت (Cliff Obrecht) همسرش و کامرون آدامز (Cameron Adams) نرم‏افزار ‏‏‏‏کانوا را در سیدنی تاسیس کردند و در سال 2013 کانوا نخستین خدمات خود را عرضه کرد. در کمال ناباوری کانوا ماهانه بیش از 60 میلیون کاربر در بخش خدمات رایگان جذب کرد. روش‌های طراحی و انجام کارهای گرافیکی در کانوا به اندازه‏ای ‏‏‏‏ساده بود که باعث شد بیش از ‏‏‏‏500 هزار تیم از شرکت‌هایی مثل اینتل و زوم برای دریافت خدمات کانوا پول بپردازند. رشد تعداد کاربران کانوا و متقاضیان خدمات آن باعث شد اسم ملانیا و همسرش در فهرست ثروتمندان جهان قرار بگیرد. ثروتی که سایت بلومبرگ آن را معادل قیمت 73.8 میلیون بشکه نفت و 0.0282 درصد از تولید ناخالص داخلی ایالت متحده آمریکا دانسته است. ثروت ‏پرکینز‏‏‏‏‏‏‏‏ اکنون معادل 0.697 درصد از کل ثروت 500 ثروتمند جهان است و 55.081 برابر متوسط درآمد خانوار در آمریکاست. ‏پرکینز‏‏‏‏‏‏‏‏ در ادامه توانست از موسس گوگل مپ، لارس راسموسن (Lars Rasmussen)، 166 میلیون دلار سرمایه بگیرد. در سال 2021، کانوا سرمایه بیشتری جذب کرد و همین باعث شد ارزش شرکت به بیش از 40 میلیارد دلار برسد.

*آسان نبود

 داستان ثروتمند شدن ملانیا و جذب سرمایه کانوا ‏‏‏‏بیشتر به داستان‌های افسانه‏ای ‏‏‏‏شباهت دارد اما درواقع، جلب توجه ‏سرمایه‏گذار‏‏‏‏‏‏‏‏ان برای ملانیا ‏پرکینز‏‏‏‏‏‏‏‏ به این آسانی نبود. شرکتی که ملانیا، اوبریچت و آدامز تاسیس کردند در نقطه‏ای ‏‏‏‏دورافتاده از جهان بود یعنی استرالیا. جایی که ‏سرمایه‏گذار‏‏‏‏‏‏‏‏ان کمتر به آن توجه نشان می‌دهند. با این حال چند نکته مهم باعث شد کانوا در نهایت به چشم صاحبان سرمایه در اکوسیستم فناوری جهان بیاید و ملانیا ‏پرکینز‏‏‏‏‏‏‏‏ به یکی از موثرترین کارآفرینان جوان جهان در این اکوسیستم تبدیل شود.

کانوا، ‏استارت‏آ‏‏‏‏‏‏‏‏پی که ملانیا ‏پرکینز‏‏‏‏‏‏‏‏، آدامز و اوبریچت تاسیس کردند، در سال 2018 ‏‏‏‏ارزش یک میلیارد دلار را رد کرد. کانوا درواقع دومین تک‏شاخ ‏‏‏‏در اکوسیستم ‏استارت‏آ‏‏‏‏‏‏‏‏پی استرالیا بود. اما زمانی که پرکینز، برای نخستین بار تلاش کرد برای نرم‏افزار کانوا سرمایه جذب کند، بیش از 100 بار جواب منفی شنید. سایت کارآفرین می‌نویسد ‏سرمایه‏گذار‏‏‏‏‏‏‏‏ان به ویژه ‏سرمایه‏گذار‏‏‏‏‏‏‏‏ان آمریکایی نگاه مثبتی به استرالیا ندارند. از نظر آن‌ها استرالیا یک سرزمین دورافتاده است و ریسک ‏سرمایه‏گذار‏‏‏‏‏‏‏‏ی در آن بالاست. اما این حرف‌ها، مانعی در مسیر پرکینز نبود. او به تلاش‌هایش ادامه داد. تلاشی که در نهایت سه سال طول کشید. او در پایان این سه سال توانست بیل تای از ‏سرمایه‏گذار‏‏‏‏‏‏‏‏ان حوزه فناوری را ببیند اما حتی او هم در کانوا ‏سرمایه‏گذار‏‏‏‏‏‏‏‏ی نکرد. با این حال به پرکینز و همکارانش کمک کرد با کسانی ارتباط برقرار کنند که می‌توانستند به رشد کسب‏وکار آن‌ها کمک کنند.

یک نکته مهم دیگر در فرایند جذب سرمایه پرکینز و اوبریچت، پایبندی سفت و سخت آن‌ها به ارزش‌های اخلاقی است. آن‌ها این ارزش‌های اخلاقی را در ماموریت کانوا هم گنجانده‏اند. درواقع، این ارزش‌ها در دستورالعمل‌های کاربران در کانوا هم نوشته شده است. برای مثال در راهنمای کاربران در کانوا نوشته شده، کانوا هرگز از کاربران این نرم‏افزار برای انجام کارهای مجرمانه علیه دیگران حمایت نمی‌کند به ویژه در زمینه مذهب، سن، معلولان، نژاد و ملیت‌ها. این شرکت از این هم فراتر می‌رود. آن‌ها اعلام کردند اگر شرکت به این نتیجه برسد که کاربری از خدمات کانوا برای انجام عمل مجرمانه علیه دیگران به ویژه با انگیزه‌های نژادی، دینی، جنسیتی، سنی، قومی و قبیله ای، ملیتی و... استفاده می‌کند، ‏‏‏‏به طور موقت و در نهایت دائم دسترسی کاربر به خدماتش را قطع می‌کند. چنین موضع‏گیری محکمی نسبت به تبعیض‌های نژادی در جهان شرکت‌ها کم است. به اشتراک گذاشتن عمومی ارزش‌هایی که به آن باور دارید در شرکت‌ها نقش موثر و مهمی ایفا می‌کند. به همین دلیل در اکوسیستم فناوری، کانوا به عنوان یک شرکت اخلاق‏مدار توانست توجه‌ها را جلب کند و همین جلب توجه، در جلب نظر ‏سرمایه‏گذار‏‏‏‏‏‏‏‏ان بین‏المللی ‏‏‏‏و مشتریان بیشتر، بی‏اثر نبوده و نیست.

شرکت کانوا غیر از سیدنی، در مانیل و پکن هم دفاتری ایجاد کرده ‏‏‏‏است. توسعه هرچه بیشتر در دستور کار کانواست اما عملکرد ملانیا ‏پرکینز‏‏‏‏‏‏‏‏ و همسرش نشان می‌دهد کانوا شرکتی نیست که بخواهد بر پول هرچه بیشتر تمرکز کند. ملانیا و اوبریچت ‏‏‏‏18 درصد از سهام کانوا را در اختیار دارند. ملانیا در مطلبی که در سایت مدیوم منتشر کرده گفته از عواید بخش دیگری از سهام شرکت برای عملی کردن اهداف خیرخواهانه استفاده می‌کنند. ‏‏‏‏

 

منبع: اتاق تهران

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟