احسان گل محمدی روزنامه نگار در یادداشتی نوشت: در این چند خط درباره این می نویسم که وقتی از «مملکت طبقاتی» صحبت میکنیم دقیقا از چه چیزی سخن میگوییم؟
بحث این چند خط ابدا شکاف طبقاتی مالی نیست و طبقاتی ست که با خط کشیهای وهمی توسط برخی از حالا به هر بهانه و یا نیتی درست شده است.
کافی است که درگیر درد و مرض شوید تا بفهمید در حوزه سلامت کشور چه می گذرد!
فکر کنید به درد شدیدی دچار شده اید و نزدیکترین بیمارستان به شما، بیمارستان یک وزارت خانه مانند وزارت نفت باشد، با مراجعه به این بیمارستان متوجه خواهید شد که حتی از درب اصلی ورودی هم به شما اجازه نخواهند داد تا شما پارا فراتر بگذارید.
از حراست هم که سوال بپرسید می گوید تنها ورود پرسنل وزارت نفت مجاز است!
حالا هرچه هم از وضعیت وخیم بیمار بگویی بی فایده است و حراست می گوید تنها کارمندان وزارت نفت! گویی خون کارمندان آن وزارت خانه از مردم عادی رنگین تر است.
با مشاهده این اتفاق چند سوال در ذهن متبادر می شود اول اینکه بیمارستان های دولتی آیا توسط بخش خصوصی ساخته شدند که ورود مردم عادی به آنها ممنوع است؟ اگر جواب خیر است که سوالی که مطرح می شود این است که براساس کدام قانون استفاده مردم از امکاناتی که از پول آنها هزینه شده ممنوع شده است؟
البته این نکته هم قابل ذکر است که این موضوع تنها مربوط به وزارت نفت نیست و برخی دیگر از نهادها نیز از این دست تصمیمات طبقات زده گرفته اند.
این در حالیست که بیمارستان های وابسته به نهادهای نظامی بدون هیچ شرطی بیماران عادی را نیز پذیرش می کنند و صرفا در برخی تاکید شده که «اولویت با کارکنان نیروهای مسلح است لطفا صبور باشید»
آیا کارمندان وزارت خانه ای مانند وزارت نفت کار حیاتی تری نسبت به نیروهای نظامی و امنیتی کشور دارند که اینگونه باید بیمارستان های پلمب و دربست باشد؟
بعید میدانم در بی حساب و کتاب ترین کشور جهان هم این تصمیم متداول باشد چرا که درب بیمارستانهایی که با پول مردم ساخته شده بر روی آنها بسته باشد و مریض بدحال مجبور باشد کل شهر را زیر و رو کند تا یک بیمارستان عادی پیداکند.
ساحلهایی که در تصرف ادارات بود در اختیار عموم قرار گرفت اما بیمارستانها همچنان در تصرف آنها هستند؛ سوال اینجاست که کدام یک مهمتر و حیاتی تر بودند؟ به نظر میرسد با توجه به وضعیت معیشتی مردم هرچه زودتر قفل این بیمارستانهای دولتی باید شکسته شود.