به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه فرهیختگان، حال در روزهای اخیر دوباره خبر میرسد؛ «کاربران با ایپی ایران به سختی از اینستاگرام میتوانند استفاده کنند و دسترسی اینستاگرام با IP ایران بهسختی امکانپذیر است و تنها با فعالکردن VPN عملکرد اینستاگرام به حالت طبیعی برمیگردد.» در ادامه شرکت ارتباطات زیرساخت با تایید این موضوع اعلام میکند: «برخی از لینکهای ارتباطی شمالی کشور از مبدا کشورهای همسایه برای ساعاتی دچار اختلال شد که این اختلال باعث ایجاد مشکل در تامین ترافیک برخی پلتفرمهای خارجی شده بود.» البته مشکل به روایت آنها موقتی است و «این مساله با جایگزینی ظرفیتهای پشتیبان در ساعات پایانی شب گذشته مرتفع شده است.»
طبق آخرین گزارشها نیمی از سال گذشته در کشور اختلال اینترنتی داشتهایم که ۸۹درصد سهم اختلالات مربوط به وبسایتهای بینالمللی و ۶۷درصد هم اختلالات مربوط به ارتباطات اینترنتی اینستاگرام بوده است و در اردیبهشتماه امسال نیز دیتاسنترهای ایران ۲۵برابر دیتاسنترهای خارجی با اختلال ارتباطات اینترنتی روبهرو بودهاند. وزیر ارتباطات اما در این میان مدعی است؛ «سرعت اینترنت افزایش یافته است.» و درعینحال معترف است که «میزان دقیقش را نمیدانم» همچنین برخی منابع مدعی هستند که پیامک تلگرام در ایران از سوی اپراتورها مسدود شده است و گفته میشود تلگرام خود را نباید پاک کرد، زیرا دیگر امکان دریافت کد فعالسازی از طریق پیامک وجود ندارد و انگار وضع محدودیتها نیز مانند افت سرعت و اختلالات کمکم دارد به امری عادی تبدیل میشود. با این حال وزیر محترم ارتباطات مدعی است؛ «یک عده بالاخره جوسازی میکنند و نان میخورند و اِلا چیزی به اسم «طرح صیانت» تصویب نشده است که بخواهد اجرایی شود.» همه اینها درحالی است که بنابر آخرین گزارش سایت «اسپیدتست»، رتبه ایران در اینترنت سیار با چند پله سقوط به عدد 70 و رتبه اینترنت ثابت هم نیز به 146 رسیده است. آمار این سایت نشان میدهد سرعت آپلود در اینترنت ثابت به عدد 1.58، سرعت دانلود 10.21 و تاخیر (لیتنسی) به 29 میلیثانیه رسیده است، نمودار تغییرات سرعت اینترنت نیز در یکسال گذشته تقریبا ثابت بوده و حتی در اینترنتهمراه با رشد نیز همراه بوده است. اما هر روز شاهد اختلالات، محدودیتها و کندی و قطعی اینترنت در کشور هستیم. بهعبارتی دادههای آماری به ما میگویند اتفاق خاصی برای اینترنت کشور نیفتاده اما برای اعصاب کاربران اینترنت در ایران انگار دارد اتفاقاتی رخ میدهد.
بازی با اعصاب کاربران در پازل صیانت
اجازه دهید اتفاقی که دارد برای اعصاب کاربران اینترنت در ایران رخ میدهد را اینگونه روایت کنم. چند روز پیش حسب عادتهای معمول خبرنگاری، تصمیم گرفتم روز را بهجای نوشیدن آب با صبحانه خبری آغاز کنم. اولین خبر اجتماعی که نظرم را جلب کرد یک جمله بود از وزیر ارتباطات؛ «چیزی به نام اینترنت ملی نداریم»، سیمرغ صبحانه خبری آن روز هم به وزارت ارتباطات تعلق گرفت. واکنش به چنین خبری شاید از سوی هر مخاطبی حائز انواع گوناگونی از برداشت و بازخورد باشد اما برای خبرنگاران اجتماعی که پس و پیش پازل هر خبر را میدانند و زمین بازی را بلدند، مهم است که اخبار را تحلیل کرده و سایر جامعه را نیز از آن تحلیل آگاه سازند. هنگام چککردن اخبار روزانه موارد و موضوعاتی هستند که قطعا هر روز و هر شب چشمان مخاطب را موردنوازش قرار میدهند، این دست موضوعات مدتهاست به برنامه ثابت اکثر رسانهها برای پرداختن تبدیل شدهاند؛ بهطوریکه اگر یک کانال، صفحه یا پایگاه اخباری از این موضوعات خبری منتشر نکند به چشم مخاطبانش از درجه اعتبار ساقط میشود. موضوعاتی مثل سیل، گرمای هوا و کمبود آب و برق شاید فصلی و مقطعی باشند، به این معنا که تا معضلات و بحرانهای ناشی از آنها وجود دارند، در صدر اخبار هستند و از روزی که اوضاع از حالت بحران خارج شده و خطر اندکی رفع شود، دیگر در صدر اخبار قرار نمیگیرند، این هم هنر رسانههای وطنی است که تا موضوعی از مرز بحران عبور نکرده اکثرا پرداختن به آن را صلاح نمیدانند، شاید شمار بحرانها بهقدری است که فرصت نمیکنند همزمان به همه آنها پرداخته و ترجیح میدهند صرفا آنهایی را در اولویت قرار دهند که به فاجعه نزدیکتر هستند، شاید هم قرارگرفتن در حالت بحرانی دیگر برایمان عادی شده و اعتقاد جمعیمان را به مدیریت پیش از بحران از دست دادهایم.
در وصف مرضی که نباید به وجودش عادت کرد
با وجود این موضوعاتی هستند که نه مثل سیل مقطعیاند و نه مثل کمبود آب و برق، فصلی، این موضوعات از جایی که درست خاطرمان نیست، به معضل همیشگی جامعه بدل شدهاند یا بهعبارتی مدتهاست که از مرز ملموس بحران عبور کردهاند و به یک نگرانی دائمی برای تکتک اعضای جامعه تبدیل شدهاند، بسان بیماریای که قرار نیست بهبود یابد، مثل سرطانی که انگار درمانی برایش نیست، گویا امید جامعه برای درمان این بیماریها رفتهرفته کمرنگتر میشود و همانطور که باید واقعیت حضور یک توده سرطانی در بدن را پذیرفت، با آن کنار آمد و همراه با آن به زندگی ادامه داد، حضور همیشگی این معضلات و نگرانیها را نیز باید پذیرفت و با آنها کنار آمد. اما اگر اجازه بدهید، میخواهیم همچون بیماری که پیش از پذیرفتن و کنارآمدن با نقص و مرضش حداقلی از تلاش و مقابله را برای درمان و حل مشکلش بهکار میبندد، ما نیز بهعنوان جامعه با امراض و سرطانهایی که میروند تا به سهم و قسمت همیشگیمان از زندگی بدل شوند، مقابله کرده و بجنگیم، اگر اجازه بدهید سریع عادت نکنیم به شوکهای غیرعادی، به موجهای تورمی، به نوسانهای ارزی و به پتک صیانت بالای سر جامعه و رسانهها، اگر امکانش هست به اخبار منفی و نگرانکننده عادت نکنیم، افرادی که فیلترشکن روشن میکنند تا بیایند توئیت بزنند؛ «آنهایی که نمیگذارند دسترسی به اینترنت جهانی و فیلترشکنها را محدود کنیم، کار بدی میکنند و بروند از گناهانشان توبه کنند.» اینها را به مقصودشان نرسانیم و دربرابر قطع دسترسی به شبکههای اجتماعی مختلف، گرفتار ویروس حساسیتزدایی تدریجی نشویم.
چرخه حساسیتزدایی تدریجی از قطع دسترسی به اینترنت بینالمللی
بیتفاوتیای که با این دست فرمان رسانهها، خواهناخواه واقع میشود و گریبانگیر جامعه خواهد شد، به این صورت که هرچند وقت یکبار سرعت اینترنت خانگی به قدری کند شود که به زمان دیالآپ بازگردیم، دسترسی به اینترنت خط محدود شود، فیلترشکنهای قانونی و غیرقانونی محدود و مختل شوند و مقامی رسمی در کسوت نماینده مجلس بلند بگوید؛ «طرح صیانت به شکل کمرنگ و غیررسمی درحال اجراست.» تا رسانهها پر شود از این نقلقولها و احتمال وقوع سریعتر محدودیتها، بعد هم از وزارت ارتباطات بیایند قویا موضوع را تکذیب کنند که؛ «نگران نباشید، هنوز زمانش نرسیده، ایرادی اگر هست از اینروست که دکل مخابراتی از جا درآمده، حواسمان نبود حوضچه مخابراتیمان سوخت، پای فلانی رفت روی کابل اینترنت و خلاصه اینکه نگرانی بیمورد به دلتان راه ندهید، زمان اجرای طرح موسوم به صیانت که برسد، خودمان خبرتان میکنیم!» و این چرخه اختلال، شایعه و تکذیب آنقدر با ریتمهای مختلف تکرار شود که جامعه و رسانهها را نسبت به موضوع صیانت بیتفاوت کند که فراموش کنیم عدهای کمر بستهاند به محدودکردن اینترنت جهانی، اصرار دارند طرح صیانت را در هر قالب و اسمی که شده به تصویب برسانند تا مخالفت با آن را، مخالفت با قانون بخوانند و با این قبیل ترفندها، معترضان به طرح را ساکت کنند. اینجاست که زنگ خطر عادیشدن این چرخه باید به صدا درآید تا فراموش نکنیم بیتفاوتی نسبت به بیماری، مرض را دوچندان میکند. اینجاست که نباید اجازه دهیم قبح قضیه آنقدر بریزد که وقتی صبح با قطعی و کندی اینترنت مواجه میشویم، ظهر نشده، شایعات اجرای صیانت از منابع و مراجع رسمی و غیررسمی به بیرون درز کند.
لزوم شناخت و مرور آنچه موجب توقف طرح صیانت شد
نباید فراموش کرد آنچه این طرح را به حاشیه راند و مانع از تصویب آن شد، واکنش افکار عمومی، مسئولیتپذیری نخبگان و همراهی رسانه در بازتاب صدای جامعه بود. موج واکنشی که اگر نمیبود، حالا اعتراض به وضع محدودیت در فضای مجازی، مخالفت با قانون تلقی میشد.
به گفته یکی از نمایندگان؛ «طرح صیانت، سال گذشته که در مجلس مطرح شد، دولت جدید موافق آن بود، به جز بخشی از بدنه وزارت ارتباطات بقیه با این طرح همراهی میکردند. حتی در مجلس نیز هیاترئیسه با این طرح همراهی میکرد و در جلسه غیرعلنی که برگزار شد تا اصل ۸۵ را نیز تصویب کردند.» اما همین موافقان طرح زمانی که حجم هزینهها و عواقب این کار مشخص شد و با واکنشهای دامنهدار اجتماعی روبهرو شدند، خود ساز مخالفت با طرح صیانت به دست گرفتند، این قدرت هماهنگی رسانهها در همراهی و بازتاب صدای متحد افکار عمومی است که موافقان را به مخالفان تبدیل کرده و مدعیان را سر جای خود مینشاند. تا آنجا که وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات درباره آخرین وضعیت «طرح صیانت» و پیرو شایعات مطروحه در اینباره گفته است: «یک عده بالاخره جوسازی میکنند و نان میخورند و اِلا چیزی به اسم «طرح صیانت» تصویب نشده است که بخواهد اجرایی شود.» دقت کنید، به گفته این منبع چیزی به نام اینترنت ملی وجود ندارد، چیزی به نام صیانت وجود ندارد و همه اینها درحالی است که اقلیتی در مجلس بلند فریاد میزنند که نگذارید طرح صیانت متوقف شود و خواستار آن هستند که با وجود تمام فشارها از جانب مردم طرح با هر نام و عنوانی که شده به تصویب برسد. هدف از قطعیها، کندیها و محدودیتهای اخیر اینترنت در کشور هرچه هست نباید از چرایی وقوع آن غافل ماند، نباید اجازه داد آستانه صبر و تحمل ملت، نخبگان، فعالان و رسانهها را محک بزنند. هرقدر محدودیت اعمال شود، هرقدر فیلترینگ بیشتر شود و هرچه سرعت کندتر شود، واکنش به این پدیده باید همانقدر محکم باشد که قبلا بود، همان میزان هماهنگ و یکصدا باشد که قبلا بود، همان اندازه قاطع دعوا ظاهر شود که قبلا ظاهر شد، تا دیگر کسی هوس بازی با حقوق و آزادیهای بدیهی ملت به سرش نزند.