به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه ۱۷ مهرماه در حالی چاپ و منتشر شد که حضور رئیس جمهور در مراسم آغاز سال تحصیلی دانشگاه الزهرا، ادامه روند آزادی دانشجویان بازداشتی دانشگاهها و تحلیل اجتماعی اعتراضهای اخیر در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی تهران بزرگ طی یادداشتی در شماره امروز جوان نوشت: بیشک کوچکترین خدشه به امنیت، بازخوردهای سهمگینی، در بخشهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خواهد داشت که این مهم خود مبین اهمیت و جایگاه والای امنیت در جامعه است. امنیت بستر رشد و تعالی فردی و اجتماعی انسانها در مسائل مختلف محسوب میشود که خوب است برای تقریب اذهان، امنیت را به هوا و اکسیژن تشبیه کنیم. اکسیژن در اطراف ما وجود دارد و دیده نمیشود، اما وقتی مشکلی در این حوزه به وجود بیاید، نفسها به شماره میافتند و آنجاست که مردم متوجه ارزش والای آن میشوند، چراکه بدون هوا و اکسیژن زندگی مقدور نیست. با نبودن امنیت هم زندگی با چالشهای جدی مواجه میشود و جان انسانها به مخاطره میافتد. امنیت تا وجود دارد هم کسی قدر آن را به درستی نمیداند و در صورتی که از آن، محروم شویم، به حقیقت واقعی آن پی خواهیم برد. آنچه مسلم است، امنیت مقولهای فرابخشی و جامعالاطراف است که با تلاش و همت جمعی حاصل میشود و حتماً برای ایجاد، حفظ و گسترش آن، همه افراد جامعه باید سهیم باشند و باید با حساسیت وظایف خود را به انجام برسانند. به عنوان مثال صدا و سیما، نقش بسیار بزرگی در اطلاعرسانی و انجام عملیات روانی و خنثی کردن توطئهها، سمپاشیها، دروغپردازیها و سیاهنماییهای دشمنان و معاندان دارد که اگر به درستی، با حساسیت، تعهد و تخصص با اقدامات پیشدستانه در شرایط حساس و کلیدی ورود کند، به طور حتم تأثیر بسزایی در آگاهسازی مردم خواهد داشت و نقشه شوم دشمنان را برملا خواهد کرد. از این رو باید اذعان داشت که اقدامات ایجابی بخشهای مختلف میتوانند موجب تثبیت بیش از پیش امنیت در جامعه شوند.
بهطور حتم امروز شاهد برخی خلأها و مشکلات هستیم که در واقع میراث برخی دولتهای پیشین است که معضلاتی را در حوزههای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در پی داشته است که همت و تلاشی مضاعف را میطلبد تا این عقبماندگی و کملطفیها که دانسته و ندانسته در حق مردم روا داشتهاند، در دولت جناب رئیسی به سرعت پیگیری شود. حل و فصل صحیح و سریع مسائل اجتماعی باید مانع از تبدیل آنها به مشکلات اجتماعی شود، از اینرو باید مسئولان امر با جدیتی بیش از پیش تلاش کنند به مشکلات و گرفتاریهای مردم رسیدگی کنند و اجازه ندهند این مشکلات و گرفتاریها تبدیل به اعتراض و کینه و عقده شوند.
مردم، ولی نعمت مسئولان کشور هستند و مسئولیت توفیقی الهی است که انسان از این بستر میتواند گره از مشکلات خلقالله باز کند، پس مسئول موفق کسی است که مشکلات مردم را مرتفع نماید. از سوی دیگر نباید فراموش کرد مردم ما مردمی قدرشناس، آگاه و بصیر هستند و قدر مسئولان متعهد خود را میدانند. شکی نیست در ۴۳ سالی که از پیروزی انقلاب میگذرد، دشمنان نیرنگهای بسیاری به کار بستهاند تا بتوانند مردم را از انقلاب جدا و حتی در مقابل آن قرار دهند و در این مسیر با بزرگنمایی و وارونهنمایی حقایق و کتمان توفیقاتی که در طول انقلاب داشتهایم، مشکلات و اعتراضات مردمی را شعلهور نمایند و اعتراض و انتقادات مردمی را که باید در چارچوب قوانین اعمال شوند، به اغتشاش تبدیل کنند. در این حوزه به قول گفتنی با یک تیر، چند نشان را بزنند؛ اول اینکه مردم را در مقابل نظام قرار دهند، دوم اینکه با شعلهور شدن اعتراضات و تبدیل شدن آن به اغتشاش، مزدوران آنها به اموال عمومی و بیتالمال ضربه میزنند و خسارتهای بسیاری را ایجاد میکنند. سوم اینکه در ابعاد سیاسی از این ماجرا نهایت بهرهبرداری مغرضانه را میبرند. مهمتر از همه در این فرصتها خود را دایه مهربانتر از مادر نشان میدهند و بر آتش فتنه و آشوب میدمند.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با تیتر اشتباه نکنید این، پیروزی نیست نوشت: حالا که ناآرامیهای اخیر تا حدودی فروکش کرده، مناسب است به این سوال پاسخ داده شود که آیا این ناآرامیها مربوط به حجاب و بدحجابی بود یا حجاب یک بهانه بود و ماجرا چیز دیگری است؟
میبینیم که درباره پاسخ به این سوال، اختلاف نظر وجود دارد، آنهم اختلافی که حتی موجب شده رسانه ملی بخشی از گفتگوی ویژه خبری تلویزیونی خود را به موضوع دیپلماسی سکسی مورد نظر و حمایت غرب اختصاص دهد و بر این نظریه تاکید نماید که قدرتهای خارجی طی چند سال گذشته با برنامهریزیهای پرحجم درصدد به راه انداختن جریانی بودند که در روزهای آخر شهریور و اول مهر در کشورمان شاهدش بودیم.
کسانی که معتقدند حجاب و بدحجابی بهانه بود، در مورد هدف اصلی ایجاد ناآرامیها نقطه نظرهای مختلفی دارند. جلوگیری از پیشرفت کشور، براندازی نظام، وادار ساختن مسئولین به تسلیم شدن در برابر خواستههای قدرتهای غربی به ویژه آمریکا، ایجاد اصلاحات در ساختارها، وادار کردن مسئولین به ایجاد تغییر در روش برخورد با مردم، حل مشکلات اقتصادی و به راه انداختن جنگ قدرت برای تضعیف جناح حاکم، ازجمله نقطه نظرهای مطرح شده هستند.
ما هم معتقدیم حجاب و بدحجابی بهانه بود، ولی در مورد انگیزه اصلی ناآرامیها نظری متفاوت با آنچه برشمرده شد داریم. در اینکه بعد از موج پدید آمده در اثر مرگ مهسا امینی و انتساب آن به گشت ارشاد، عدهای بر این موج سوار شدند و اهدافی از قبیل براندازی و وادار ساختن مسئولین به تسلیم شدن در برابر خواستههای خود – اعم از داخلی و خارجی – را دنبال کردند، تردیدی نیست. به همین دلیل بود که از همان آغاز ناآرامیها ما هم در مقالاتمان تاکید کردیم معترضان باید صف خود را از صف اغتشاشگران جدا کنند. معترضان واقعی، در پی براندازی نبودند، ولی به دلیل انباشته شدن نارواهائی همچون بیعدالتیها، تبعیضها، فقر، گرانی روزافزون، مفاسد اقتصادی، مفاسد اداری، نارضایتی از روند رد صلاحیتها در انتخاباتها، ضعف شدید مدیریتها و عدم انطباق گفتهها با عملکردها، جامعه را به انبار باروتی تبدیل کرده بود که منتظر یک جرقه کوچک بود تا منفجر شود. این واقعیت را خیرخواهان نظام بارها تذکر دادند، ولی مسئولین به جای آنکه درصدد حل مشکلات برآیند، خیرخواهان را مشکل خود پنداشتند و با آنها برخوردهائی کردند که گوئی درصدد برداشتن سد راه پیشرفت و تعالی کشور هستند! غافل از اینکه هر حکومتی به ناصحان و منتقدان خیرخواه نیازمند است و تدبیر صحیح اینست که با نصایح آنان، عملکرد خود را تصحیح کند و به متملقان و چاپلوسان بها ندهد تا گرفتار روزی نشود که برای در قدرت ماندن خود به زور متوسل گردد و جداسازی صف معترضان واقعی از موجسواران در روز واقعه تقریباً ناممکن شود.
اگر این تحلیل واقعبینانه به مذاق شما مسئولین خوش نیاید، بحثی باقی نمیماند، ولی اگر تاب تحمل چنین نقطه نظری را دارید باید بپذیرید که آرامش نسبی کنونی برای شما یک پیروزی نیست. اشتباه گذشته را تکرار نکنید و هرچه سریعتر به تصحیح عملکردهای خود بپردازید و این واقعیت را بپذیرید که فقط با برقرار ساختن عدالت، رفع تبعیضها، حل مشکلات اقتصادی، مبارزه جدی با مفاسد اقتصادی و اداری، پایبندی به قانون در بررسی صلاحیتها در انتخاباتها و ایجاد تغییرات بنیادی در مدیریتها میتوانید مانع انفجار مجدد انبار باروتی شوید که عملکردهای نادرست دهههای اخیر آن را به وجود آورده است. معترضان، برانداز نیستند بلکه اگر خواستههای قانونیشان را برآورده کنید، بهترین پشتوانه نظام خواهند بود.
حنیف غفاری طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان گریز کاخ سفید از تضمینهای اعتباری نوشت: رابرت مالی، مسئول میز ایران در وزارت امور خارجه آمریکا و سرپرست تیم مذاکرهکننده هستهای این کشور اخیرا بار دیگر تأکید کرده است که دولت بایدن، نمیتواند تضمینی در خصوص رویکرد دولت آتی آمریکا در قبال توافق هستهای با تهران دهد! وی در ادامه این ادعا، تأکید کرده است که تهران با طرح این مطالبه و دیگر مطالباتی که بهزعم وی در تعارض با مطالبات هستهای و برجامی قرار داشته و مصداق مطالباتی فرابرجامی محسوب میشود، مانع از احیای برجام شده است!
واقعیت امر این است که جمهوری اسلامی ایران مواضع خود را در قبال دریافت «تضمینهای اعتباری» و «تضمینهای فنی» درروند احیای توافق هستهای مشخصکرده است. بدیهی است که دولت فعلی آمریکا نمیتواند دولت بعدی را وادار به اتخاذ رویکردی ایجابی یا سلبی نسبت به توافق هستهای کند، اما قطعا میتواند تعهداتی را بپذیرد (و تضمینهایی را بر اساس آن تعهدات ارائه دهد) که هزینهها و ریسک خروج توافق هستهای را از سوی دولت جمهوریخواه بعدی افزایش دهد. آیا میتوان باور کرد که رابرت مالی این قاعده ساده را درک نکرده باشد؟! قطعا پاسخ این سؤال منفی است.
در جریان برگزاری مذاکرات اخیر وین، بارها طرف غربی بر روی یک خط قرمز غیر اعلامی به نام «حفظ هندسه تحریمهای ضد ایرانی» تأکید کرده است. مقامات دولت بایدن از بدو حضور خود در کاخ سفید تاکنون، نسبت به طرح دو مطالبه «تضمین» و «راستی آزمایی» نگاه بازدارندهای داشتهاند، زیرا تحقق این دو، منجر به انهدام هندسه و ساختار تحریمهای ضد ایرانی آمریکا خواهد شد. حفظ هندسه تحریمهای ضد ایرانی، اصلیترین خواسته غیر اعلامی آمریکا در مذاکرات وین محسوب میشود، بهگونهای که بتوان یک تحریم را در هر زمان ممکن احیا نمود یا با استناد به برچسبها و عناوین گوناگون، آن را علیه جمهوری اسلامی ایران وضع کرد. بنابراین، اصلیترین دلیل اصرار رابرت مالی و دیگر مقامات آمریکایی مبنی بر عدم ارائه تضمینهای اعتباری در مسیر احیای توافق هستهای، جلوگیری از انهدام هندسه تحریمهای ضد ایرانی است.
مقامات وزارت خارجه آمریکا معتقدند که اگر هندسه تحریمهای ضد ایرانی فروریزد، دیگر آنها قدرت مانور را برای وادارسازی ایران به چینش میز مذاکره در حوزههای فرابرجامی و غیرهستهای نخواهند داشت.
اتفاقا اظهارات و مواضع اخیر رابرت مالی نشاندهنده اهمیت اصرار بر ارائه تضمینهای اعتباری آمریکا به شرکتهای سرمایهگذاری خارجی در ایران است. در حال حاضر، مقامات آمریکایی به وضوح آگاه هستند که ایران اهمیت محکمکاری در قبال این دو مقوله (تضمین و راستی آزمایی) را دریافته و بهصورت همزمان در حال «کمی سازی» و «کیفی سازی» آنهاست. نباید فراموش کرد که در سال ۲۰۱۶ میلادی یعنی همان سال اول اجرایی شدن برجام، مقامات دولت اوباما و اعضای دموکرات و جمهوریخواه سنا با تصویب قوانین بازدارنده و تأکید بر «ابطالپذیری برجام» خطاب به شرکتها و مؤسسات اعتباری در دنیا، مسیر ورود و سرمایهگذاری آنها در کشورمان را مسدود کردند. بدون شک تنها راه جلوگیری از تکرار این ماجرا، تأکید بر دو مؤلفه راستی آزمایی و تضمین میباشد.