به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، شفیعی کدکنی فردی جامع و کامل و در عین حال تاثیرگذار در عرصه ادبیات و شعر فارسی است و یکی از چهرههای مطرح شعر معاصر ایران بهشمار میرود. او سرودن شعر را از جوانی به شیوهی کلاسیک شروع کرد و پس از چندی به شعر نو روی آورد و با انتشار دفتر شعر «در کوچههای نشابور» نامآور شد. معروفترین شعر این مجموعه، «به کجا چنین شتابان؟...» است که بیانگر گذر از یک جامعهی ستم زده و استبدادیست.
شفیعیکدکنی از استادان بارز و متبحر ادبیات معاصر ایران به شمار میرود که در نقد شعر و ادب فارسی صاحب نظر است. او را دارای حضوری عمیق در دو اقلیم ادبیات کلاسیک و نوین میدانند.
زبان شعر او فصیح و دقیق و روشن است. در شعرهایش از دیدگاهی انسانی سخن میگوید که غالباً هم رنگ اجتماعی دارند. (نفسم گرفت از این شب، در این حصار بشکن / در این حصار جادویی روزگار بشکن...) سال گذشته نیز در پی افزایش مرگ هموطنانمان بر اثر ابتلا به ویروس کرونا، شعر زیر را سرود:
«هرگز ندیده بودم چشم تو را چنین
در خون و اشک غوطهور،
ای مامِ رنجها!
ای میهنی که در تو به خواری
مثل اسیر جنگی یک عمر زیستیم
زینگونه زیستیم و هِقهِق گریستیم»
شفیعیکدکنی برای برخی از بزرگان هنر نیز شعر سروده که از جمله آنها به شعر «در آن زلال بیکران» میتوان اشاره کرد که برای «محمدرضا شجریان» سرود (او شجریان را در موسیقی آوازی ایران در جایگاهی میداند که حافظ در شعر فارسی دارد). یا شعر «کبوترهای من» که برای «عباس کیارستمی» سرود.
شاعر به سنتهای ادبی ایران و اسلام دلبستگی دارد و این رایحه فرهیختگی را در شعرهای خود به بهترین نحو منعکس کرده است. ارادت به خاندان اهل بیت (ع) را نیز در شعرهایش بهروشنی میتوان دید. (...تا ز خون تو جهانی شود از بند آزاد / بر سر ایدهی انسانی خود جان دادی / در ره کعبهی حقجویی و مردی و شرف / آفرین بر تو که هفتاد و دو قربان دادی...). سال ۲۰۱۷ میلادی سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نشان «مشهد؛ پایتخت فرهنگی جهان اسلام» را به او اعطا کرد.
مهرماه سال ۱۳۹۸ نیز جشنواره ملی شعر دانشجویی نیز نخستین تندیس «رودکی» خود را در دانشگاه شهید بهشتی به «محمدرضا شفیعی کدکنی» اهدا کرد.
مشهورترین آثاری که شفیعیکدکنی خلق کرده، اغلب بهعنوان منابع درسی دانشگاهی مورد استفاده دانشجویان و حتی عموم قرار گرفته و میگیرد. برخی کلاسهای درس استاد شفیعی کدکنی مملو از دانشجویان رشته ادبیات فارسی و حتی دانشجویان رشتههای دیگریست که با اشتیاق پای درس او حتی بر روی زمین مینشینند، سؤال میپرسند و یاد میگیرند.
دانی تو و عالمی سراسر دانند / گر از تو خموشم از فراموشی نیست