وی در مصاحبه با تلویزیون «الیوم السابع»، جزئیاتی از عملیات نابودی سرکرده القاعده در می ۲۰۱۱ و مشارکتش در بیش از ۴۰۰ عملیات نظامی برای ارتش آمریکا ارائه کرد.
افسری که موفق به کشتن بن لادن شده در این مصاحبه گفت: من فکر میکنم برای مردم مهم است که بدانند چرا وقتی برای انجام کاری برنامهریزی میکنید، و آن کار، آنطور که میخواهید پیش نمیرود؟ دلیلش آن است که اتفاق دیگری افتاده است. نخستین اشتباهی که برای ما اتفاق افتاد، سقوط بالگرد در حیاط جلویی خانه اسامه بن لادن بود. ما در جای اشتباهی قرار داشتیم و مردان القاعده در حال دفاع از خود بودند و قبل از ورود ما به خانه با آنها تبادل آتش داشتیم. تبادل آتش دیگری نیز در راه پلههای خانه بن لادن صورت گرفت».
آخرین لحظات بن لادن
وی درباره نقشش در این عملیات و لحظه شلیک تیر به سوی بن لادن، گفت: «پس از آن خود را در بالای طبقه سوم خانهای دیدم که بن لادن در آن حضور داشت. یکی از همکارانم روبروی من ایستاده بود و چون جلوتر از من بود، به طرفی پیچید و من طرف دیگر را گرفتم و به همین دلیل برگشتم و اسامه بن لادن و همسرش امل بن لادن را دیدم و چون بین دو طرف تبادل آتش میشد، ما فرض کردیم، یا بهتر است بگویم من فرض کردم که اگر فردی قرار باشد در این میان، جلیقه انفجاری به تن داشته باشد، اسامه بن لادن خواهد بود».
این افسر سابق ارتش آمریکا ادامه داد: «زمانی که او را دیدم، بلافاصله اقدام به ارزیابی وضعیت او کردم. قدش بلندتر از آن چیزی بود که فکر میکردم، لاغرتر بود و ریشش آنطوری که در عکسها دیده بودم، بلند نبود اما رنگش خاکستری بود. از نحوه گذاشتن دستش بر روی کتف همسرش، به نظر میرسد که میخواهد او را به طرف من هل دهد تا مرا تهدید کند. در آن لحظه فکر کردم که آن زن کمربند انفجاری را منفجر خواهد کرد و کل اتاق منفجر خواهد شد. بر اساس قواعد اولیه درگیری، میبایست به طرف او [بن لادن] شلیک میکردم. زیرا بایستی اینگونه با شخصی که میخواهد خود را منفجر کند، رفتار کرد. بعد از آن معلوم شد که وی جلیقه انفجاری بر تن نداشت ولی من در آن موقع و بر اساس سطح بالای تهدید ناچار بودم که آن کار را انجام دهم».
بن لادن در لحظات آخر چه گفت؟
وی در پاسخ به این سوال که آیا بن لادن در لحظهای که با او روبرو شد، چیزی بر زبان آورد، گفت: چیزی نگفت. من نیز چیزی نگفتم. در واقع من در هنگام کار در هر حالت زیاد حرف نمیزنم. من در آن لحظه چیزی متوجه نشدم اما پس از آن خواندم که وی به اطرافیانش گفته بود: "آنها برای شما اینجا نیستند. آنها برای من آمدهاند." اما در آن لحظه به من چیزی نگفت.
رابرت اونیل در پاسخ به این سوال که چرا به جای دستگیری بن لادن و استفاده از اطلاعات او، وی را به قتل رسانده گفت: ما این موضوع را بررسی کرده بودیم. اما به دلیل سطح بالای تهدید و نگرانی از اینکه وی خود یا منزلش را منفجر کند تا همه ما بمیریم، این تصمیم را گرفتیم. اگر او تنها و بدون لباس بود و دستهایش را بالا برده بود، من به جای کشتن، او را دستگیر میکردم اما روشی که من با او روبرو شدم، فرق داشت.کمتر از یک ثانیه وقت داشت که موضع خود را توضیح دهد، اما این کار را نکرد و مجبور شدم به او شلیک کنم، زیرا او را خطری برای کل تیم و خانوادهاش می دانستم.
وی افزود: واقعیت این است که قبلا نیز با انتحاریها برخورد کرده بودم. تنها راه مقابله با آنها، شلیک مستقیم به سر آنها است زیرا خیلی سریع اتفاق میافتد و نمیخواهم شخص دیگری آن را ببیند، اما بمبگذار انتحاری بسیار سریع و خشن است و اگر شما میخواهی جلوی آن را بگیری، این تنها راه است. لذا این، تنها انتخاب من بود.
در ادامه این مصاحبه از این افسر پرسیده شد که آیا پس از قتل بن لادن از او عکس گرفته، و اگر گرفته، چرا عکسهای او منتشر نشده است؟
چرا عکسهای پس از مرگ بن لادن منتشر نمیشود
اونیل پاسخ داد: نمیدانم چرا آن عکسها را منتشر نمیکنند. ای کاش چند عکس از داخل خانه منتشر میکردند، درست است که چند عکس گرفته شده از کشته شدن او، تا حدی دلخراش است و وقتی جسدش را برای شناسایی برگرداندیم، [از او عکس گرفتیم]. همه ما افرادی حرفهای هستیم که مثل یک بازپرس جنایی یا چیزی در آن حد، عکس میگیرم. من فکر می کنم که انتشار این تصاویر میتواندخیال برخی را راحت کند و ما پرده را از روی این رویداد برداریم. زیرا میدانم که برخی می گویند، که اساسا چنین اتفاقی نیفتاده. [انتشار این تصاویر] به ما مربوط نیست و همه میدانیم که مقامات دولتی کارهایی میکنند که ما با آن موافق نیستیم و این هم یکی از همان کارهاست و انتخاب آنهاست.
حمله به عراق اشتباه بود
وی به عنوان یک افسر سابق ارتش آمریکا که دستکم در ۴۰۰ عملیات نظامی این ارتش در کشورهای مختلف شرکت داشته، در پاسخ به این سوال که آیا حمله آمریکا به عراق درست بود، گفت: من فکر میکنم که این تصمیم درستی نبود. من بخشی از آن بودم، به عراق رفتم و آنجا جنگیدم و میخواستم بجنگم زیرا برای جنگیدن و باور رهبران کشور آموزش دیده بودم، اما به گذشته که نگاه میکنم؛ فکر میکنم که آنها از آنچه در ۱۱ سپتامبر رخ داد، سوء استفاده کردند، زیرا تعداد زیادی از افراد می خواستند به عراق حمله کنند آن هم برای چیزی که در گذشته اتفاق افتاده بود.این تصمیم عواقب زیادی برای بسیاری از مردم داشت که ضرورتی نداشت.