به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه ۱۴ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که بازتاب تظاهرات سیزده آبان، پاسخ رئیسی به «ایران را آزاد میکنیم» بایدن، چالش نفت روسی و شتاب افزایشی نرخ دلار در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
محمدعلی وکیلی طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با تیتر آیا ایران تصمیم حمله علیه عربستان دارد؟ نوشت: در این یکی دو روز مقامات آمریکا جنگ رسانهای جدیدی راه انداختهاند و دام جدیدی پهن کردهاند. این روزها شاهد تکرار هشدار مقامات آمریکا درخصوص تصمیم ایران به حمله علیه عربستان سعودی هستیم. بهرغم تکذیب رسمی این شایعه توسط مقامات کشورمان، همچنان این ادعا از سوی مقامات آمریکا در حال تکرار است اگرچه خیانت سعودیها دراین سالیان برعلیه ملت ایران برکسی پوشیده نیست و نقش پولهایش دراغتشاشات غیرقابل انکاراست. پروژه القای رسانهای درمورد تصمیم ایران جهت حمله به عربستان با تمام قوت پیش میرود.
این پروژه قطعاً چیزی بیشتر از یک هجمه رسانهای است. یعنی آنان فقط در پی فشار رسانهای بر ایران نیستند بلکه اهداف بزرگتری را دنبال میکنند. معتقدم آنان در پی تحریک ایران به چنین اقدامی هستند. حتی ممکن است در ادامه در میدان کارهایی انجام دهند که ایران را به این کار بیشتر تحریک کنند. آمریکاییها پیشتر با همین روش (یعنی راه بنداز، جا بنداز) زمینه را برای حمله روسیه به اوکراین فراهم کردند. اگر به آرشیو آن روزها مراجعه شود به خوبی این روش قابل مشاهده است. آمریکاییها حدود یک ماه فضای دنیا را با پیشبینی قریبالوقوع بودن حمله روسیه به اوکراین آماده ساختند و روسها را هر روز به چنین کاری تحریک میکردند. حتی با طرح مصنوعی عضویت اوکراین در ناتو بر آتش خشم روسها بنزین میپاشیدند. همان زمان طی یک یادداشت نوشتم که اوکراین تله آمریکا برای به دام انداختن روسیه است. امروز دیگر روشن شده است که روسیه خود و جبهه شرق را با حمله به اوکراین چقدر تضعیف کرده است. اکنون نیز معتقدم سناریوی اوکراین دارد تکرار میشود. آمریکا به دنبال تحریک ایران برای حمله به سعودی است. هرچند مسئولان حتماً هوشیاری به خرج خواهند داد، اما سناریوی آمریکا با دو خبر تمام نمیشود و باید منتظر ابعاد پیچیده تری از آن بود.
حامد رحیم پور طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان بازی آمریکا با کارت وال استریت ژورنال نوشت: روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال به تازگی در مقالهای مدعی شده است که عربستان سعودی اطلاعات حمله قریب الوقوع ایران به اهدافی دراین کشور را با آمریکا به اشتراک گذاشته و براساس آن، ارتش آمریکا و دیگر متحدین راهبردی ایالات متحده در منطقه، سطح آماده باش را افزایش دادهاند. شبکه خبری «سیانان» نیز از احتمال قوی تدارک حمله قریب الوقوع ایران به زیرساختهای انرژی در خاورمیانه، خبر داد. همزمان سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا هم در یک واکنش فوری گفت: «ما از آن تصویر تهدیدآمیز نگران شدیم و از طریق عوامل نظامی و اطلاعاتی خود در تماس دایمی با عربستان سعودی هستیم ما در دفاع از منافع و شرکای خود در منطقه بدون هیچ تردیدی دست به اقدام خواهیم زد.» اما سوال مهمی که در این زمینه مطرح است این که؛ انتشار چنین خبری از سوی یک رسانه آمریکایی در این بازه زمانی چه دلیلی میتواند داشته باشد؟ واقعیت این است که علت نشر چنین اخباری را در وهله اول باید بخشی از فرایند تکمیل پازل فشار بر ایران دانست.
درواقع یکی از برنامههایی که اتاق جنگ ترکیبی علیه ایران در جمعبندیهایش به آن رسیده و اکنون در حال اجراست تقویت احتمال تهدید نظامی کشور است. بدین شکل که آنها تلاش میکنند تا در وهله اول با راهاندازی کارزارهایی، حلقه تحریمها را تنگ و محکمتر کرده، همزمان اقداماتی برای انزوای دیپلماتیک کشور مانند حمله به سفارتخانهها، درخواست اخراج سفیران از کشورها و ... را اجرا کنند تا به گمان آنها راه برای گزینه نظامی هموار شود. این روزها اگر شبکههای معاند فارسی زبان را دنبال کنید این خط را به وضوح در برنامههایشان مشاهده خواهید کرد که از لزوم تحریم و تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران توسط اتحادیه اروپا سخن میگویند. موضع گیری سریع و تند مقامات ارشد امنیتی دولت بایدن و حتی مسئول پرونده برجام در دولت بایدن در میانه راکد ماندن موضوع احیای برجام در واشنگتن، تهران و پایتختهای اروپایی که از ادبیات تهدیدآمیز و البته تکراری و نخنمای ضدایرانی استفاده و ادعا کرد واشنگتن وقت خود را صرف مذاکرات هستهای نخواهد کرد نیز در همین زمینه قابل ارزیابی است. اما انتشار خبر وال استریت ژورنال پشت پرده دیگری نیز دارد و آن را باید در تیرگی روابط ریاض و واشنگتن طی هفتههای گذشته به دلیل اقدام اوپک پلاس در کاهش دو میلیون بشکهای تولید نفت، ارزیابی کرد.
عربستان که برای چندین دهه متحد استراتژیک آمریکا در خلیج فارس بود و روابط تنگاتنگی در زمینه امنیتی و اقتصادی و نظامی با واشنگتن داشت، اما این روزها مغضوب کاخ سفید شده است به صورتی که مواضع سیاستمداران آمریکایی علیه سعودیها در روزهای اخیر به جنگ لفظی بین مقامات ریاض و واشنگتن انجامیده است. اوایل ماه اکتبر جاری بود که سازمان اوپک پلاس اعلام کرد که تولید نفت خود را کاهش میدهد. در پی اعلام این تصمیم، «جو بایدن» اعلام کرد این اقدام عواقبی برای روابط واشنگتن و ریاض در پی خواهد داشت و در صورت تداوم این تصمیم، واشنگتن گزینههای منطقهای دیگری برای جایگزینی ریاض در دست دارد. ادعایی که بلافاصله با بیانیه مشترک شورای همکاری خلیج فارس، رد شد. جالب این که اخبار حمله ایران درحالی ضریب رسانهای پیدا کرده که سطح هشدار امنیتی در هیچ یک از سفارتخانههای منطقهای ایالات متحده تغییری نکرده است! و به نظر میرسد انتشار خبر حمله قریب الوقوع همان نقشه دومی باشد که اتاق فکر کاخ سفید برای ترمیم روابط خود با ریاض به آن احتیاج دارد. به عبارتی واشنگتن با پررنگ کردن این خبر و مانور رسانههای پرحجم روی آن علاوه بر این که سعی در پیشبرد پروژه ایران هراسی دارد به ریاض هم یادآوری میکند که آنها همچنان برای امنیت خود نیازمند واشنگتن هستند.
نگاهی به موضع گیری سریع مقامهای آمریکایی در این باره و به زبان آوردن این که «در دفاع از منافع و شرکای خود در منطقه بدون هیچ تردیدی دست به اقدام خواهیم زد» به خوبی نشان دهنده این رویکرد نمایشی و اهداف پشت پرده آن است. از یاد نبریم که مقامهای دولت بایدن به ندرت به سمت نشان دادن واکنشهایی رفته اند که از آن تلقی برخورد نظامی با ایران بیرون بیاید. اما آیا همه خبر وال استریت ژورنال را میتوان فاقد اعتبار دانست. آن هم در شرایطی که تقریبا هیچگونه ابهامی در خصوص نقش غیر سازنده و خصمانه عربستان در اغتشاشات اخیر که با صدمات مادی و انسانی تاسفباری همراه بود، وجود ندارد؟ اگر چه سخنگوی وزارت خارجه کشورمان آن چه را وال استریت ژورنال در مقطع فعلی مطرح کرده، جنگ روانی دانسته، اما این بدان معنی نیست که ایران با استفاده از اهرمهای خود در منطقه در صدد تنبیه ریاض برنیاید. تهران همیشه اهرمهای مختلفی برای تنبیه سعودی داشته است که حالا با اثبات نقش ریاض در جنگ چندلایه ناامنسازی ایران میتواند از این اهرمها استفاده کند. کنشهای متقابل جمهوری اسلامی هیچ وقت نشانه و هدف محور نیست بلکه کاملا تاثیرمحور است همچنان که فرمانده سپاه دیروز گفت: «دشمنان میدانند که ما حتماً نتیجه اقدامات مداخله جویانه و شرارت افروز آنها را پاسخ خواهیم داد، اما الان نمیتوانیم بگوییم کجا و چگونه.»
قاسم محبعلی تحلیلگر مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: هر توافق یا تفاهم سیاسی تحت شرایط خاص خود انجام شده و معنی دارد؛ لذا شرایط نسبت به سال گذشته تغییر کرده و ایران فرصتی را پس از روی کارآمدن بایدن داشت که از آن فرصت استفاده نکرد. اکنون پس از جنگ اوکراین تغییراتی در نظام بینالملل صورت گرفته و اجماع بینالمللی بههم خورده و غربیها نیز نگاه گذشته خود را به ایران ندارند. از طرفی پس از این مسائل اتفاقات داخلی ایران نیز شکل گرفته که از نظر آنها با گذشته متفاوت است. بنابر این شاید از نظر آنها دیگر خیلی توجیهی برای احیای توافق برجام به سبک سابق وجود نداشته باشد؛ لذا فعلا برجام و توافقی در کار نخواهد بود. مگر شرایط به هر نحوی تغییر کرده و آمریکاییها از مواضع خود بازگشته و عقبنشینی کنند.
به هر حال اکنون برجام خیلی در دستور کار آمریکاییها و اروپاییها نیست. البته اینکه آقای جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفته که مساله برجام از تحولات داخلی ایران جداست به لحاظ اصولی بله جداست و طبیعی است که دو طرف مناقشه از تمام ابزارهای خود برای فشار آوردن به طرف مقابل استفاده میکنند. غربیها نیز اکنون فرصتی برای فشار بیشتر پیدا کردهاند و اگر قرار باشد که برجام انجام شود تحت شرایط جدی صورت خواهد گرفت نه تحت همان ضوابط گذشته. از سوی دیگر باید یک نکته را در نظر گرفت که توافق هستهای یک بحث است و برجام ۲۰۱۵ بحثی دیگر است و این دو مساله را باید از هم جدا کرد. غربیها همانطوری که خود آمریکاییها نیز میگویند دنبال توافق سیاسی و دیپلماتیک هستند. همانطور که ایران نیز سال گذشته زمانی که دولت سیزدهم روی کار آمد همین تصور را داشت و دستاندرکاران دولت آقای رئیسی از توافق دولت آقای روحانی انتقاد میکردند که آنها امتیازاتی دادند که ما برنمیتابیم و لذا شرایط جدیدی را مطرح کردند. عنوانا و رسما این بود که ما دنبال توافق هستیم، اما به قول وزیر خارجه کشورمان توافق خوب توافقی است که منافع ما را حفظ کند؛ لذا از منظر مقامات دولت توافق برجام منافع ایران را حفظ نمیکرده وگرنه ایران با علاقه برجام را ادامه میداد. اما اینکه در مورد ایران صحبت از احتمال بردن دوباره پرونده ایران به شورای امنیت میشود باید گفت که قطعنامه ۲۲۳۱ ذیل فصل هفت صادر شده و ایران نیز هیچ گاه از فصل ۷ خارج نشده منتها هر مسالهای به دلیل برجام فعلا معلق شده است. اگر آنها به هر دلیلی تصمیم بگیرند پرونده ایران را مجدد به شورای امنیت ارجاع دهند، چون در شورای امنیت باید قطعنامهای به نفع برجام صادر شود لذا طبیعی است که غربیها رأی مثبت نخواهند داد و برجام منتفی خواهد شد.