به گزارش «تابناک»، مصطفی داننده در عصرایران؛ «اگر کسی اعتقاد ندارد، جمع کند و از ایران برود. برود همان جاهایی که آن رفاه و آن مدل زندگی را دارند.» این جمله یادتان هست؟
اگر فراموش کردهاید، به یادتان میآورم. این کلمات متعلق به «زینب ابوطالبی» مجری شبکه افق است. چشم در چشم مردم، به آنها گفت که اگر مثل ما نیستید، لطفا بروید.
دو سه سال بعد، فرد دیگری در همان شبکه در مورد آدم معروفهای جامعه گفت:« نباید آنها را ممنوع الخروج کرد تا بروند و کشور تطهیر شود.»
عجیب نیست رسانهای که به اصطلاح ملی است، به همین راحتی در خروج از کشور را به مردم نشان میدهد؟
این رفتار بیانگر خُلق انحصارگرایانه جریانی سیاسی است که چند سالی است در صداوسیما قدرت را به دست گرفته و اول مخالفان سیاسی و فرهنگی خود را از صحنه به در کرد و حالا مدام تکرار میکند که بروید.
فکر میکنند که ایران متعلق به آنهاست و دیگران هیچ سهمی ندارند و اگر هم میخواهند در ایران بمانند باید مثل این جریان فکر کنند.
عملکرد تلویزیون در این سالها به خوبی حکایت از عملکرد این نحله سیاسی دارد. تمام کسانی که مردم به خاطر آنها پای شبکههای مختلف سیما مینشستند، امروز ممنوع الکار هستند.
کسانی که هنوز هم میشود سریالهای آنها را دید و خندید و دچار حال خوب شد.
هیچ رسانهای را در دنیا پیدا نمیکنید که همین راحتی و به خاطر علقههای سیاسی عدهای، به سرمایههای خود چوب حراج بزند.
دنیا برعکس شده است. به جای اینکه صداوسیما آغوش خود را برای هنرمندان باز کند و به آنها بگوید از هر جا ماندید به تلویزیون برگردید، درهای خود را میبندد و مثل رفتار برخی از پدران یا مادران با فرزندانشان، میگوید« برو همانجا که بودی!»
یک زمانی هنرمندان خارج نشین، ته دلشان این بود که به ایران برگردند و سریالی بازی کنند تا دوباره مردم آنها راببیند. اما حالا همین هنرمندان داخل کشور هم به خاطر برخی تنگنظریها، راهی فرنگ شدهاند و حاضرند کار هنری نکنند اما زیر بار همکاری با صداوسیما نروند.
صداوسیما در دهه ۷۰ و ۸۰ دوران درخشانی را داشت. مردم هنوز از آن دو دهه به نیکی یاد میکنند. اما حالا کار به جایی رسیده است که برخی از آثار تولید شده در آن برهه زمانی در همین تلویزیون قابل پخش نیست.
جالب است که بودجه ۵ هزار میلیارد تومانی صدا و سیما از مالیات و عوارض و منابع ملی متعلق به مردمی تامین می شود و همین رسانه خواستار آن می شود که بخشی از مردم بروند تا ایران تطهیر شود.
آقایان، اینجا ایران است با ۵ هزار سال تاریخ و تمدن که جامعه را به مطهر و نامطهر تفکیک و فرمان پاک سازی و تطهیر صادر کنید.
یکی به اینها بگوید: جمله «کلش واسه ماس» در نقد همین ایده است. ایران و کلش برای شما نیست و ما نیز مردمان ایم.