به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه خراسان، عقربه های ساعت از ۶ بامداد گذشته بودند که پرستار ۲۶ ساله بخش کرونای بیمارستان از منزل خارج شد و به طرف مرکز درمانی حرکت کرد تا شیفت کاری را از همکارش تحویل بگیرد اما هنگامی که از داخل کوچه وارد خیابان شد ناگهان همسرش را با قمه ای در دست دید که با چهره ای غضب آلود به سمت او می دوید.
پرستار جوان که از مدتی قبل به دلیل اختلافات خانوادگی در کشاکش طلاق بود، با مشاهده این وضعیت، جیغی وحشتناک کشید که سکوت صبحگاهی را در هم شکست و سراسر وجودش به لرزه افتاد. هنوز چشمان وحشت زده پرستار جوان به قمه ترسناک خیره مانده بود که شوهر ۲۶ ساله اش جیغ بعدی او را با وارد آوردن ضربه قمه بر پیکرش نیمه تمام گذاشت. او همسرش را در کنار تابلوی خیابان روی زمین انداخت و بی رحمانه ضربات پی در پی قمه را بر نقاط مختلف بدن وی فرود آورد.
در همین حال، مرد خشمگین با دستانی خون آلود سرش را بالا گرفت و با دیدن افرادی که فریادزنان به سویش می دویدند. پا به فرار گذاشت و سوار بر یک دستگاه خودرو از محل گریخت.
لحظاتی بعد شهروندان در حالی کنار پیکر خون آلود پرستار جوان قرار گرفتند که او نفس های آخر را می کشید اما باز هم انگشتان شهروندان شماره های ۱۱۵ را لمس کردند و بدین ترتیب پیکر نیمه جان زن ۲۶ ساله توسط امدادگران اورژانس به بیمارستان انتقال یافت ولی او دیگر علایم حیاتی نداشت و بر اثر عوارض ناشی از اصابت ۲۵ ضربه قمه به قتل رسیده بود.
طولی نکشید که ماجرای این جنایت خیابانی به قاضی ویژه قتل عمد گزارش شد و دقایقی بعد بررسی های میدانی قاضی دکتر صادق صفری به محل وقوع جنایت کشید. با توجه به حساسیت این ماجرای تکان دهنده، گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی ماموریت یافتند تا واکاویهای جنایی را برای یافتن سرنخی از قاتل ادامه دهند.
تحقیقات پلیس که با راهنمایی های میدانی و مستقیم قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب همراه بود، به یک مرد جوان عینکی رسید که طبق اظهارات یکی از شاهدان عینی از صحنه جنایت گریخته بود.
این شاهد به مقام قضایی گفت: حدود ساعت ۶ صبح از محل کارم به منزل بازگشتم. وقتی از خودرو پیاده شدم ناگهان مردی را با چاقویی دیدم که ضربات متعددی را به صورت کلنگی و محکم بر پیکر زن جوان فرود می آورد. آن مرد جوان پیراهنی مشکی و شلواری خاکستری بر تن داشت که در یک لحظه به سمت پراید قرمز رنگ دوید و سوار بر آن متواری شد.
در همین حال یکی دیگر از شاهدان که با تحقیقات پلیس شناسایی شده بود به قاضی صفری گفت: حدود ساعت ۶ صبح بود که صدای جیغ وحشتناک یک زن را شنیدم. وقتی از منزل به بیرون نگاه کردم، مردی را دیدم که خانمی را روی زمین انداخته و انگار به او مشت می زند اما زمانی که دقت کردم چاقوی بزرگی را در دست آن مرد دیدم که پیراهن مشکی بر تن داشت!
ادامه تحقیقات میدانی نشان داد که مقتول پرستار بخش کرونایی بیمارستان بود که به دلیل جدایی از همسرش در ملک پدری و به همراه خواهرش در همان نزدیکی زندگی می کرد.
خواهر «مریم.ب» (مقتول) نیز درباره این ماجرا به قاضی ویژه قتل عمد گفت: من و خواهرم هر دو شاغل هستیم و پدرمان در شهرستان سکونت دارد اما من و خواهرم به تنهایی در این منزل (ملک پدری) زندگی می کردیم چرا که خواهرم از مدت ها قبل با همسرش اختلاف داشت و در کشاکش طلاق بودند. او از حدود ۲ ماه قبل بعد از گرفتن حق طلاق و با بخشیدن مهریه و همه حق و حقوقات قانونی نزد من آمد که این حادثه رخ داد.
این گونه بود که قاضی ویژه قتل عمد، دستور بازداشت «علی.ص» (همسر مقتول) را صادر کرد و گروهی تخصصی از کارآگاهان عملیات ردزنی متهم به قتل فراری را آغاز کردند، اما حدود ۵ روز بعد درحالی که وی زیر چتر اطلاعاتی کارآگاهان قرار گرفته بود، خود را در استان قم تسلیم نیروهای انتظامی کرد و انتقال یافت.
وی در همه مراحل بازجویی به صراحت ارتکاب قتل را پذیرفت و مدعی شد به دلیل ابتلا به بیماری سرطان، همسرش او را رها کرده و قصد ازدواج با فرد دیگری را داشته است.
در همین حال یکی از بستگان مقتول که به عنوان شاهد در جلسه بازپرسی حضور داشت، در این باره گفت: حدود ۲ هفته قبل من با مادر مریم تماس گرفتم اما پاسخ تلفن را نداد، به این دلیل به «مریم» زنگ زدم و جویای احوال مادرش شدم. چند روز بعد مردی با یک شماره ناشناس با من تماس گرفت و خودش را معرفی کرد و به من گفت: من از «مریم» جدا شدم چراکه به دلیل بیماری سرطان ۲ سال بیشتر زنده نیستم اما اگر بدانم با کسی ارتباط دارد، می دانم او را چه کار کنم!
شاهد مذکور اضافه کرد: وقتی این سخنان را شنیدم، احساس کردم به «مریم» تهمت می زند و به او مشکوک شده است به همین دلیل به «مریم» گفتم که مواظب خودش باشد.
پس از تکمیل تحقیقات قضایی و اعترافات صریح متهم در بازسازی صحنه جنایت، کیفرخواست این پرونده جنایی در دادسرای عمومی و انقلاب در حالی صادر شد که پزشکی قانونی سلامت روانی متهم را تایید کرد.
در همین حال قاضی دکتر صادق صفری با استناد به مواد قانونی و همچنین استدلال های دقیق قضایی، ارتکاب جنایت توسط متهم را محرز دانست و بدین ترتیب پرونده مذکور به دادگاه کیفری ارسال شد تا متهم جوان پای میز محاکمه بنشیند و پاسخگوی این جنایت تکان دهنده باشد.