به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه ۲۳ بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که از زلزله خوی تا زلزله ترکیه، جشن انقلاب زیر پرچم میهن،ایران و امریکا پیامهای «آماده توافقیم» تبادل کردند و پایان جشنواره فیلم فجر در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
علی مطهری طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با تیتر ارزیابی راه طیشده نوشت: بدون شک انقلاب اسلامی ایران آثار قابل توجهی از نظر تاثیرگذاری بر دنیا و پیشرفت علمی کشور و رعایت حقوق زنان در تحصیل و فعالیتهای اجتماعی داشته است چنان که صهیونیستها از شعار اسراییل بزرگ دست برداشته و در مرزهای جعلی خود محبوس شدهاند، شاخصهای علمی کشور با کشورهای پیشرفته رقابت میکند و بانوان ما تخصصهای لازم را کسب کرده و مشارکت اجتماعی موثری دارند بهطوری که وضعیت آنها قابل قیاس با وضعیتشان در قبل از انقلاب نیست اگرچه دشمنان این انقلاب الهی تصویری شبیه به تصویر شرایط بانوان افغان از بانوان کشورمان ساختهاند و خودشان هم میدانند که اینگونه نیست.
اگر شعار اصلی انقلاب اسلامی را «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» در نظر بگیریم و بخواهیم راه طیشده در چهلوچهار سال عمر این انقلاب را ارزیابی کنیم، به نظر میرسد از نظر استقلال سیاسی و استقلال اقتصادی (نه مدیریت اقتصادی) و استقلال فرهنگی موفق بودهایم، به این معنی که در حوزه سیاست و اقتصاد و فرهنگ، خودمان برای خودمان تصمیم میگیریم و اینطور نیست که تحت فرمانهای سیاسی و اقتصادی قدرتهای بزرگ بوده و مانند دوره پهلوی دچار خودباختگی فرهنگی نسبت به دنیای غرب باشیم گرچه در موضوع استقلال سیاسی و اقتصادی قدری از اصل کلی «نه شرقی نه غربی» عدول کرده و به دلیل ستیز افراطی با غرب تا حدی به دامن شرق افتاده و سرنوشت مشترک با او پیدا کردهایم. نمونه آن، تعلل در به سرانجام رساندن برجام و کمک به روسیه در تجاوز به اوکراین است که تحتتاثیر سیاستهای روسیه انجام میشود و ممکن است که با هدف حفظ همکاری روسیه در سوریه رخ داده باشد.
اما در شعار آزادی و مخصوصا آزادی بیان قطعا به هدف خود و آنچه امام خمینی و شهید آیتالله مطهری بیان کرده بودند، نرسیدهایم. امام خمینی گفته بودند در جمهوری اسلامی حتی کمونیستها هم در بیان عقاید خود آزادند و آیتالله مطهری گفتهاند «در جمهوری اسلامی حتی احزاب غیر اسلامی حق فعالیت دارند مشروط به اینکه با تابلوی خودشان و نه تابلوی اسلام فعالیت کنند». اما آنچه امروز در برخورد با منتقدان و مخالفان نظام میبینیم فاصله زیادی با این نگاه دارد. افرادی به صرف انتقاد از نظام به جرم اقدام علیه امنیت ملی و تشویش اذهان عمومی و اجماع و تبانی علیه نظام در زندان به سر میبرند و افرادی هم به جرم اظهارنظر متفاوت با نظر رسمی نظام در انتخاباتها رد صلاحیت میشوند. و، اما در موضوع جمهوری بودن نظامِ برآمده از انقلاب اسلامی باید اذعان کنیم که به تدریج و به ویژه پس از رحلت امام خمینی جمهوری بودن و نقش مردم در نظام جمهوری اسلامی کمرنگ شده است تا جایی که در دو انتخابات اخیر مجلس و ریاستجمهوری شاهد قهر بخش قابل توجهی از مردم با صندوقهای رای بودیم.
کاهش نقش مردم در سرنوشت خود عوامل مختلفی داشته است. یکی از آنها نظارت استصوابی است که با تفسیر غلط شورای نگهبان از اصل نود و نهم قانون اساسی بر مردم تحمیل شد و بسیاری از متخصصان و دلسوزان و انقلابیون حر و آزاده و اهل اظهارنظر از ورود به مجلس و رقابت در انتخابات ریاستجمهوری محروم شدهاند.
عامل دیگر، شوراهایی است که در قانون اساسی وجود ندارند و به جای مجلس قانونگذاری میکنند. آخرین آنها شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قواست که برای سرعت بخشیدن به دور زدن تحریمهای حداکثری ترامپ تاسیس شد ولی به کارش ادامه داد و به جای مجلس قانونگذاری میکند که نمونه آن مصوبه افزایش قیمت بنزین در سال ۹۸ و مصوبه اخیر آن درباره مولدسازی اموال غیرمنقول دولت است که مخالف قانون اساسی و بسیاری از قوانین عادی است.
عامل دیگرِ کاهش نقش مردم در سرنوشت خود، تاسیس «شورای عالی نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام» در مجمع تشخیص مصلحت نظام است که مصوبه مجلس را از نظر انطباق با سیاستهای کلی بررسی میکند و به آسانی آن را مغایر با یکی از صدها سیاست کلی معرفی و آن مصوبه را متوقف میکند. این در حالی است که طبق قانون اساسی فقط شورای نگهبان میتواند مصوبه مجلس را آنهم صرفا از نظر انطباق با شرع و قانون اساسی بررسی کند.
عامل دیگر، کمرنگ شدن نقش وزارت امور خارجه در سیاست خارجی است بهطوری که در نوع روابط ما با کشورهای خاورمیانه و روسیه و چین تصمیمگیر اصلی نظامیها هستند. به همین دلیل روابط ضعیفی با کشورهای اسلامی داریم بهطوری که برخی از آنها از ترس ما به دامن اسراییل افتادهاند. از طرفی این گروهِ تصمیمگیر معتقدند که امریکا در حال افول است و فقط ضربه آخر مانده است، لذا تا نابودی امریکا به زندگی عادی برنمیگردیم. این در حالی است که روابط خوب با کشورهای اسلامی و روابط متوازن با غرب و شرق، زمینهای است برای رسیدن به آرمان فلسطین و فلسطین فقط با اتحاد کشورهای اسلامی آزاد میشود.
اما راهحل این است که نظارت استصوابی به نحوی که شورای نگهبان عمل میکند حذف شود و شوراهایی که در قانون اساسی وجود ندارند حذف یا از قانونگذاری منع شوند. در این صورت مجلس به عنوان نماینده مردم به جایگاه خود در قانون اساسی باز میگردد، آنگاه حقوق ملت مانند آزادی بیان و نوع رفتار با منتقدان و مخالفان و موضوع استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و نیز سیاست خارجی هم توسط مجلس رصد میشود و در نتیجه مردم نقش لایق خود در سرنوشت خویش را که امروز کمرنگ شده است پیدا میکنند.
روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان زلزله سوریه و ریاکاری آمریکا نوشت: بعد از آنکه مردم زلزله زده شمال سوریه چهار شبانه روز به دلیل تحریمهای ظالمانه آمریکا زیر آوارها ماندند و با سرما و انواع مشکلات و محرومیتها دست و پنجه نرم کردند، دولت آمریکا اعلام کرد بطور موقت و برای مدت ۱۸۰ روز تحریمها را برمیدارد. وزارت خزانه داری آمریکا با اعلام یک معافیت ۱۸۰ روزه از تحریمها در مورد سوریه، اجازه! داده بعضی از تعاملهای مرتبط با تلاشهای بازیابی و نجات پس از زلزله ویرانگر اخیر در مرز با ترکیه انجام شود.
درباره این به اصطلاح «اجازه» صادر کردن وزارت خزانه داری آمریکا چند نکته قابل تامل را باید مورد توجه قرار داد؛
یک نکته این است که چهار شبانه روز برای جان باختن هزاران زلزله زده که در زیر آوارها مانده بودند، کافی بود. بنابراین، تاخیر ۹۶ ساعته آمریکا در برداشتن تحریمها منجر به یک جنایت شد که در آن چند هزار نفر جان خود را از دست دادند.
نکته دیگر اینکه بعد از صدور باصطلاح «اجازه» انجام تعاملات برای نجات جان کسانی که زیر آوارها ماندهاند، زمان قابل توجهی لازم است تا کشورهائی که مایل به امداد رسانی هستند، عوامل و امکانات خود را به اماکن زلزله زده برسانند. در این فاصله زمانی نیز اگر کسانی هنوز زنده مانده باشند جان خود را از دست خواهند داد کمااینکه آوارگان و مجروحان حادثه نیز در اثر برخوردار نبودن از امکانات لازم برای مداوا و رسیدگیهای اولیه، دچار خسارتهای جانی و مشکلات دیگر شده و خواهند شد.
سومین نکته اینست که آمریکا با اعلام معافیت موقت از تحریمهای سوریه، همچنان خود را قیم مردم این کشور میداند و با اینکه آثار مخرب زلزله تا سالها باقی میماند، مردم زلزله زده سوریه را فقط برای ۱۸۰ روز مجاز به دریافت کمکهای جهانی دانسته است! این مدت کوتاه، حتی برای آواربرداری و انجام امور اولیه مرتبط با برطرف ساختن آلام زلزله زدگان نیز کافی نیست چه رسد به حل مشکلات اسکان و تامین معیشت و حفاظت از جان آنها.
نکته بعدی به شرایط بسیار سخت مردم شمال سوریه یعنی همان منطقه زلزله زده مربوط میشود که در اثر درگیریهای چندین ساله و محرومیت مردم از امنیت، تعاملات اقتصادی، زندگی عادی و رفت و آمد و تعامل با خارج از منطقه به وجود آمده است. این محرومیتها و محدودیتها را گروههای تروریستی تحت امر آمریکا و دخالتهای خود آمریکا با اعزام نیروهای نظامی به سوریه و ایجاد جنگ داخلی به مردم تحمیل کردهاند. به عبارت روشنتر، این خود آمریکاست که مردم سوریه را دچار اینهمه مشکل و محرومیت و محدودیت کرده و حالا که زلزله نیز به این مشکلات افزوده شده، باز هم آمریکا در نهایت وقاحت برای کشورهائی که میخواهند به زلزله زدهها کمک کنند، محدودیت قائل میشود و اجازه! معافیت موقت صادر میکند.
ظلمهایی که آمریکا به مردم سوریه روا داشته، بسیار بیشتر از تحمیل جنگ و تحریمهاست. علاوه بر اینها، نفت شمال سوریه نیز توسط آمریکا به غارت میرود و تاکنون میلیاردها دلار از ثروت مردم سوریه با دزدیده شدن نفت به جیب دولتمردان و شرکتهای نفتی آمریکا سرازیر شده است. تمام اقدامات آمریکا در سوریه از حضور نظامی در این کشور گرفته تا حمایت از تروریستها، وضع تحریمها و تا غارت نفت همگی خلاف قانون و مقررات بینالمللی و از مصادیق جنایت جنگی و تجاوز به حقوق مردم هستند. با اینحال، دولتمردان آمریکائی خود را مدافع حقوق بشر و حامی دموکراسی معرفی میکنند و حتی حضور غیرقانونی خود در سوریه و تحریمهای ظالمانه علیه مردم این کشور را نیز اقداماتی برای ایجاد دموکراسی میدانند! آنان، به روی خود نمیآورند که در همان منطقه که سوریه قرار دارد، رژیم غاصب و اشغالگری مشغول کشتار مردم فلسطین و تصاحب غیرقانونی خانهها و املاک و مزارع آنهاست که صد درصد مورد حمایت آمریکاست. کمی آنطرفتر کشورهائی هستند که با حاکمیت زورمدارانه خاندانهای مستبد و با سرکوب و ایجاد اختناق و شکستن قلمها و بریدن زبانها حکومت میکنند، ولی چون به آمریکا باج میدهند از تعرض معافند و مثلاً در حال تمرین دموکراسی هستند حتی اگر چندین سال به جنگ افروزی و نسلکشی در یمن مشغول باشند! این سیاست یک بام و دو هوا مدتهاست که غرب را رسوا کرده، ولی صد افسوس که ملتهای تحت ستم برای پایان دادن به این ریاکاری بزرگ تاریخی قدرتهای استعماری، متحد نمیشوند.
انور خیرآبادی طی یادداشتی در شماره امروز آفتاب یزد با عنوان اپیزود پایانی برجام نوشت: برجام پرچالشترین پرمنازعهترین توافق بینالمللی ایران، غرب و آمریکا ست که سالهای سال است موضوع گفتگوهای هستهای ایران و طرفین توافق را شامل میشود؛ و به نوعی پرمناقشهترین گفتگوی بینالمللی جه ان محسوب میگردد ولیکن تاکنون به نتیجه مشخص ومطلوبی نرسیده، درحالیکه آمریکا و طرفین غربی برجام مدعیاند که تمرکز خویش را ازبرجام خارج و به موضوعات حقوق بشری وتحویل پهپادهای ایرانی به روسیه متمرکز نموده هرچه هست برخلاف ادعایشان کماکان برجام اولویتشان تلقی میگردد هرچند در این اثنا خلفوعدهها و تنگناهایی پدید آمده که در عالم سیاست امری طبیعی تلقی میگردد از سویی آژانس برخلاف توافق و پادمان اطلاعات فنی و محرمانه برنامه هستهای ایران را در اختیار مخالفان مذاکرات برجام قرار میدهد که نقض حقوق جمهوری اسلامی ایران است چرا که دستاوردهای هستهای اخیر ایران در زمینه سلامت و پزشکی و محیط زیست و صنعت بهکار میرود درحالی که مخالفین قصد دارند که این اقدامات صلحآمیز را حرکت ایران به سوی ساخت بمب اتمی و انحراف از پادمان تلقی کنند.
ازدیگرسو رافائل گروسی روند مذاکرات را در وضعیت پیچیده و با محدودیت بازرسی تلقی مینماید و درپی راهحلهای دیپلماتیک بوده و با ژست بیطرفی ایران و غرب را به احیای گفتگوهای برجامی تشویق میکند وشکست مذاکرات را باعث وخیمتر شدن اوضاع خاورمیانه میداند و ضمن تاکید برفنی بودن عملکرد آژانس به ادعای خود از سیاسی کاری احتراز میکند و از دیگرسو اولیانوف نماینده ارشد روسیه در سازمانهای بینالمللی هم گفتگوهای برجام را پرچالش دانسته و گروسی تعمیق مناسبات ایران و روسیه را مانعی برای نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر برنامههای هستهای ایران قلمداد نمیکند چراکه معتقد است روسیه هم عضو معاهده منع تکثیر تسلیحات اتمی است، ولی در همین حال مدعی است که ایران به صورت مخفیانه اقدام به تغییر ساختار آبشارهای سانتریفیوژهای سایت فردو کرده و جمهوری اسلامی ایران هم آغاز غنیسازی ۶۰درصدی اورانیوم در تاسیسات هستهای فردو را گامی بهعدم اجرای تعهدات برجامی غرب برشمرده است.
گروسی معتقد است نمیداند آیا برجام احیا میشود یاخیر؟! ولی مطمئن است که محدودیت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر فعالیتهای هستهای ایران باعث اقداماتی میگردد که بعدها به ضرر جامعه بینالمللی است لذا در تلاش است که اپیزود پایانی برجام باشکاف عمده ایجاد نشود در این شرایط سرگئی ریابکوف معاون وزیر خارجه روسیه هم هنوز معتقد است که برجام میتواند منجر به حل مناقشه هستهای ایران شود و هنوز برجام نمرده. پیتراستانو سخنگوی ارشد اتحادیه اروپا با توجه به اهمیت برجام گفت اتحادیه اروپا باید روی جمعبندی مذاکرات متمرکز شود و راهحلی صددرصدی برای این توافق بیابد. جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم عقیده دارد جایگزین بهتری برای برجام وجود ندارد. امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران اخیرا گفته ما برای نهایی کردن توافق برجام آمادگی کامل داریم و معتقدیم دیپلماسی بهترین گزینه جهت نهایی کردن این توافق هستهای مهم است. گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد هم در گفتگوی تلفنی با وزیر امور خارجه ایران اظهارداشته برای طرفین گزینهای غیر از برجام وجود ندارد.