به گزارش تابناک به نقل از فرارو، صحنه سیاسی و اجتماعی بریتانیا در روزها و ماههای اخیر با فراز و فرودهای قابل توجهی رو به رو بوده است. پس از آنکه دولت "لیز تراس" در فاصله کمتر از دو ماه مجبور به خروج از قدرت شد (به دلیل تشدید فشارهای اقتصادی و گسترش اعتراض افکار عمومی)، "ریشی سوناک"، سیاستمدار هندی تبار بریتانیا در مقام نسخت وزیر بریتانیا، قدرت را به دست گرفت و از ارائه ابتکارهای تازه جهت مقابله با بحرانهای مخصوصا اقتصادی این کشور سخن گفت.
هنوز مدت زمان زیادی از استقرار دولت ریشی سوناک نیز نمیگذرد که افکار عمومی بریتانیا، اعتراضات گستردهای را علیه سیاستهای اقتصادی این دولت مطرح میکنند. اخیرا حدود نیم میلیون کارمند و کارگر بریتانیایی دست به اعتصابات سراسری در بریتانیا زدهاند. اقدامی که با تحریکات حزب کارگر بریتانیا و البته اتحادیههای کارمندی و کارگری در این کشور صورت گرفته است و نشان میدهد تا چه اندازه معادلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در بریتانیا ماهیت قطبیشده و چند تکه را به خود گرفته است.
برخی ناظران و تحلیلگران از احتمال چند برابر شدن اعتراضات عمومی از سوی افکار عمومی بریتانیا و اصناف مختلف در این کشور سخن میگویند و در عین حال مباحث جدی دال بر احتمال فروپاشی قریب الوقوع دولت ریشی سوناک نیز مطرح میشود. در این نقطه، یک سوال عمده و اساسی مطرح میشود و آن این است که محورهای اصلی وضعیت بحرانی کنونی در بریتانیا چیست و اساسا چشم اندازهای آتی برای این کشور چگونه است؟
فرارو در گفتگو با سید وحید کریمی، دیپلمات سابق ایران در بریتانیا و آمریکا و سفیر سابق در کشور نامیبیا، به واکاوی ابعاد مختلف سوال مذکور و پاسخهای محتمل به آن پرداخته است.
علت تشدید اعتراضات و اعتصابات در بریتانیا چیست؟سید وحید کریمی، درباره محرکها و دلایل اصلی اعتراضات اخیر مردم بریتانیا به شرایط اقتصادی حاکم بر این کشور به فرارو گفت: «بریتانیا در شرایط کنونی یک کشور مریض است. در این رابطه چهار دلیل محوری نیز ایفای نقش میکنند. اولا، مردم انگلیس در شرایط کنونی چندان پذیرای دولت مستقر محافظه کار که با انتخابات سرکار نیامده، نیستند. در مدت اخیر چندین دولت در بریتانیا سر کار آمدهاند که عمر چندانی نداشتهاند و دلیل اصلی این موضوع نیز همین نارضایتی مردم بریتانیا از انتخابی نبودن، بلکه انتصابی بودن دولت در این کشور توسط حزب محافظه کار است.
تحولات اخیر بریتانیا نظیر برگزاری اعتصابات گسترده در این کشور که جدا از نارضایتی مردم بریتانیا، با تحریکات حزب کارگر نیز همراه شده است، تا حد زیادی معطوف به تسهیل روند برگزاری انتخابات سراسری در بریتانیا و روی کار آمدن یک دولت انتخابی در این کشور است.»
«دوما، اکنون در بریتانیا بسیاری با پشیمانی ابراز میکنند که انگلستان نباید از مجموعه اتحادیه اروپایی خارج میشد. این بدان معناست که آنها "برگزیت" را یک فاجعه برای کشور خود میدانند و معتقدند که بریتانیا بسیاری از مزایا و امتیازاتی را که در نتیجه حضور خود در مجموعه اتحادیه اروپا از آنها برخوردار بوده را از دست داده است. در این فضا، نه فقط نخبگان سیاسی و اقتصادی بریتانیا بلکه افکار عمومی این کشور نیز به صورت تجربی به اشتباه بودن تصمیم خروج از اتحادیه اروپا رسیدهاند. مسالهای که اکنون تاثیرات خود را بر معادلات اقتصادی بریتانیا گذاشته و عملا نارضایتیهای گسترده مردمی در این کشور را تحریک کرده است».
«سوما، به دلیل وقوع جنگ اوکراین و برهم خوردن برخی مناسبات در عرصه نظام بینالملل، نظام سرمایهداری عملا برخی سوءاستفادهها را در دستورکار قرار داد که نتیجه این مساله تشدید فشارها بر مردم در جهان غرب و به ویژه در کشوری نظیر بریتانیا شد. بحث چند برابر شدن هزینههای انرژی و به طور کلی بالارفتن هزینههای زندگی در بریتانیا که البته منافع قابل توجهی را برای طیفهایی خاص به همراه داشت، نارضایتی و ناراحتی افکار عمومی را در این کشور سبب شده و تشدید فشارها علیه دولت مستقر بریتانیا را به همراه داشته است».
«و در نهایت اینکه بریتانیا کاملا انتظار داشت که با خروج از اتحادیه اروپا وارد یک بازار آزاد تجاری با آمریکا شود. این در حالی است که پس از تحقق برگزیت، این ایده عملیاتی نشد. در واقع، دولت بایدن به دلایلی به این اقدام دست نزده است که این مساله نیز در نوع خود جای بحث دارد. این موضوع هم موجب شد تا بریتانیای کنونی وارد دورهای از نارضایتیهای اقتصادی و سیاسی شود.
در واقع، دولت محافظه کار بوریس جانسون با یک شوق و هیجان خاص دستورکار برگزیت را عملیاتی ساخت، ولی میبینیم که در ادامه راه دولت بریتانیا سیری نزولی را در روند معادلات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی طی کرد که اکنون این مساله نمودهای عینی خود را در قالب اعتصابات و اعتراضات سریالی اخیر در بریتانیا و تشدید فشارها بر دولت مستقر این کشور نشان میدهد.»
این کارشناس مسائل بریتانیا در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا دولت ریشی سوناک از توانایی کافی جهت حل بحرانها و چالشهای کنونی بریتانیا برخوردار است؟ گفت: «به نظر من دولت میتواند خواستههای اقتصادی و سیاسی معترضان در بریتانیا را برآورده سازد با این حال، نکته اصلی این است که توجه داشته باشیم ریشی سوناک در مقام نخست وزیر بریتانیا، صرفا با ۱۰۰ رای اعضای حزب محافظه کار، تشکیل دولت داده است».
وی افزود: «از این رو، یکچنین دولتی از قدرت چندانی جهت انجام جراحی اقتصادی در اقتصاد بریتانیا برخوردار نیست، زیرا در پارلمان با مخالفتهای جدی رو به رو میشود و با توجه به اینکه حمایتهای گسترده مردمی را نیز ندارد، خیلی زود زمینههای فروپاشی آن فراهم میشود».
سیدوحید کریمی در ادامه در توضیح برخی دیگر از دلایلی که عملاً میدان مانور دولت ریشی سوناک جهت حل بحرانهای اقتصادی و اجتماعی این کشور را محدود کردهاند، گفت: «من فکر میکنم بریتانیای کنونی با شرایط به مراتب پیچیدهتری از آنچه که اکنون به نظر میرسد، رو به رو است. چارلز سوم در مقام پادشاه جدید بریتانیا هنوز در جایگاه ملکه سابق بریتانیا جا نیفتاده و از قدرت مانور سیاسی چندانی برخوردار نیست. از این رو، من فکر میکنم که بریتانیا در شرایط فعلی در یک دوران گذار است و اساسا اوج گیری جریانهای اعتراضی در بریتانیا و گسترش اعتصابات در این کشور نیز یکی از نمودهای عینی این مساله است. واقعا بریتانیای کنونی در ریاضت اقتصادی سختی به سر میبرد».
وی افزود: «البته که دولت بریتانیا توانایی کنترل شرایط را دارد و بریتانیا کشوری پولدار است با این حال، ریشی سوناک در مقام نخست وزیر بریتانیا در جایگاهی نیست که بتواند تصمیمات حساس و سرنوشت سازی را بگیرد. در این شرایط، توطئههای درون حزبی نیز در حزب محافظه کار جهت ساقط کردن دولت سوناک در جریان است که این مولفه نیز دامنه بحرانها در بریتانیای کنونی را تعمیق و تشدید میکند».
این دیپلمات کشورمان در واکنش به این گزاره که برخی دولت ریشی سوناک را یک دولت طبقاتی و بحرانزا در بریتانیا میدانند به فرارو گفت: «بله تردیدی نداشته باشید که دولت کنونی در بریتانیا یک دولت طبقاتی است. اساسا ساختار کلی حزب محافظه کار مبتنی بر بنیانهای لیبرالیسم غربی است که در قالب آن عدهای محدود از امتیازات برتر برخوردارند. البته که این موضوع همواره مخفی نگه داشته میشد با این حال در شرایط کنونی ماهیتی عریان و آشکار به خود گرفته است. فراموش نکنیم که کشورهایی نظیر بریتانیا تا حدی شاهد تحرکات افراد و طیفهای سوسیالیست نیز هستند».
سیدوحید کریمی ادامه داد: «در دوران شوروی، احزاب چپ نظیر حزب کارگر در کشورهای اروپایی ایجاد شدند که عمدتاً دستورکارهای خود را در راستای اهداف و منافع اقشار ضعیفتر تعریف میکردند. از قضا اکنون در کشوری نظیر بریتانیا به مسائلی نظیر حوزه بهداشت و درمان و حقوق و مزایای کارگران کمتر رسیدگی میشود که این مساله به همان اندازه که در راستای دستورکارهای طیفها و گروههای سوسیالیست است، در عین حال در تضاد با آرمانهای لیبرالیسم و نولیبرالیسم غربی نیز میباشد».
وی تصریح کرد: «در این فضا، عملا جامعه بریتانیا دچار نوعی انشقاق شده که البته ناآرامیهای اجتماعی را نیز در آن دخیل بوده است. در این میان، اگرچه دولت مرکزی با ارائه برخی یارانهها به دنبال کنترل وضعیت است با این حال، این شرایط مقطعی است و اگر شرکتهای بزرگ و کارتلهای اقتصادی مهم در بریتانیا با دولت همراهی کنند، دولت این کشور از ظرفیت بیشتری جهت کنترل شرایط برخوردار میشود با این حال، عدم همراهی آنها بحرانهای به مراتب گسترده تری را برای بریتانیا رقم خواهد زد».
این کارشناس مسائل بریتانیا گفت: «بخش قابل توجهی از بحرانهای جاری در بریتانیا نیز ناشی از فعالیتهای همین کارتلهای مهم اقتصادی در بریتانیا است. در این فضا، این کارتلها از این قدرت برخوردارند که بحرانها را برای دولت ریشی سوناک تعمیق کنند و در نهایت فروپاشی دولت او و انحلال پارلمان و البته برگزاری انتخابات زودهنگام در بریتانیا را تسهیل کنند.
از این رو، این ایده که دولت کنونی در بریتانیا طبقاتی است کاملا درست است و اساسا دولت مستقر این کشور راه دیگری را نیز جلوی پای خود نمیبیند. به نظر من، در بریتانیا هر چه سریعتر به انتخابات سراسری رو آورده شود، امکان و ظرفیتهای خروج از بحران نیز افزایش مییابد. حال اینکه چرا این کار انجام نمیشود، در پاسخ باید بگویم که بازیهای سیاسی در جریان است.»
سیدوحید کریمی، دیپلمات کشور و کارشناس مسائل اروپا در پایان در توضیح این مساله که بریتانیا در ماههای اخیر شاهد برگزاری انتخابات با فاصله کوتاه بوده و در واقع تناوب برگزاری انتخابات در این کشور در فواصل زمانی کوتاه بالا رفته، گفت: «ظاهرا دموکراسی مبتنی بر ۵۰ درصد به علاوه یک درصد، دیگر جواب نمیدهد. در شرایط کنونی و در جوامع مختلف کشورهای جهان، شاهد تنوع دیدگاههای فکری هستیم و عملا نمیتوان مثلا یک کشور نظیر بریتانیا را با دو حزب کنترل کرد و دولتی مستحکم مستقر ساخت. این مساله همانقدر که در بریتانیا قابل مشاهده است در آمریکا و یا اراضی اشغالی فلسطین نیز قابل مشاهده است».
وی خاطر نشان کرد: «شاهدیم که جدا از کوتاه شدن فاصله برگزاری انتخاباتها از یکدیگر، آنها اغلب به دور دوم نیز کشیده میشوند و البته که دولتها اقلیتی هستند. در مورد دولت ریشی سوناک نیز به وضوح میبینیم که اساسا این دولت، دولتی است که توسط ۱۰۰ نفر انتخاب شده و این حزب و دولت از ظرفیتهای کافی جهت حل مشکلات جاری در بریتانیا برخوردار نیستند. از این منظر، به نظر من نقیصهای تازه در عرصه حکمرانی بین المللی نمایان شده که باید به حالِ آن فکری کرد و در نوع خود از این موضوع خبر میدهد که عصری جدید از حکمرانی در عرصه بین المللی باید در پیش گرفته شود.»