بسته ویدیویی «تابناک»؛ مجموعهای از ویدیوها پیرامون رویدادهای سیاسی عمدتاً متکی بر گزارشها و تحلیلها و ویدیوییهایی درباره دیگر موضوعات فرهنگی، اقتصادی و... است که تماشایش را از دست دادهاید؛ نگاهی دوباره و متفاوت به آنچه در این بستر میتوان فرا گرفت.
شش فرد مسلح به شکل خدمتکار در صبح سیام آذرماه ۱۳۵۴ به جلسه وزیران نفت سازمان اوپک واقع در وین اتریش وارد شدند و شروع به تیراندازی کردند. ایلیچ رامیرز سانچز ونزوئلایی معروف به «کارلوس شغال»T این گروه با نام گروه «ارتش انقلاب عربی» را فرماندهی میکرد. کارلوس به همراه سه چپگرای آلمانی و انیس نقاش و یکی از همدستانش به شکل خدمتکار به محل اجلاس در وین نفوذ کردند. در پنج دقیقه اول آنها سه تن را کشتند و سپس در سالن مواد منفجره کار گذاشتند. مهاجمان، بیش از ۸۰ نفر، شامل ۱۲ وزیر نفت و ۶۸ کارمند و عضو هیأت نمایندگی را به گروگان گرفتند.
جمشید آموزگار نخستوزیر ایران در سالهای ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۷ که در آن زمان ریاست مجمع سالانه بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول و رئیس دورهای اوپک را به عهده داشت نیز در میان این گروگانها بود. او همچنین از طرف ایران به عنوان مذاکرهکننده ارشد نفتی در این اجلاس بود. آنها از مقامات اتریشی یک دستگاه اتوبوس با پنجرههای پوشیده، یک هواپیما با سه خدمه و باک پر تقاضا و تاکید کردند، بیانیههای آنان از رادیو و تلویزیون اتریش در هر دو ساعت به زبان فرانسوی، قرائت شود. این عملیات در واکنش به دومین «توافقنامه جداسازی نیروها» میان مصر و «رژیم صهیونیستی» موسوم به «قرارداد سینای ۲» به امضا رسید که بر اساس آن، مصر به عنوان یکی از قدرتمندترین کشورهای عربی، امتیازات ویژهای را در ازای بازپس گیری بخشی از صحرای سینا از صهیونیستها، به اسرائیل داده بود.
توافق مصر و رژیم صهیونیستی و همچنین تعطیلی ایستگاه رادیویی فلسطین در قاهره به دلیل پخش برنامههای مخالف با «قرارداد سینای ۲» باعث شد که در ۱۵ سپتامبر، گروهی از فدائیان فلسطینی سفارت مصر در اسپانیا را اشغال کنند و سفیر، کنسول، وابسته مطبوعاتی و شش کارمند اسپانیایی سفارت را گروگان بگیرند. فداییان فلسطینی که خود را وابسته به سازمان «سپتامبر سیاه» معرفی میکردند، تهدید نمودند، اگر مصر «قرارداد سینای ۲» را لغو نکند، گروگانهای خود را خواهند کشت. فدائیان، از مقامات مصری که در «کنفرانس صلح ژنو» شرکت کرده بودند، خواستند با صدور بیانیه ای مشترک، این قرارداد را خیانتی به مصریها و خلق عرب قلمداد کنند و مصر نیز سریع «مذاکرات ژنو» را ترک کند.
سفرای الجزایر، کویت و عراق مذاکراتی را با گروگانگیران سفارت آغاز کردند. انور سادات رئیس جمهور وقت مصر در تلگرافی به یاسر عرفات، او را مسئول جان تمامی گروگانها دانست. یک روز بعد، مهاجمان فلسطینی طی توافقی همراه با گروگانهای خود و سفرای عراق و الجزایر، تحت نظارت پلیس به فرودگاه برده شدند. یک هواپیما آنها را به الجزایر برد و گروگانها در فرودگاه الجزیره آزاد شدند. گروگانگیران وزرای حاضر در نشست اوپک که تحت رهبری فردی به نامایلیچ رامیرز سانچز (با اصالت ونزوئلایی) معروف به کارلوس بودند، در بیانیهای ۸ مادهای که تمام آرمانهای اعراب را در آن روزها در خود داشت، خواستار شعار «سه نه» (نه «معاهده»، نه «مذاکره» و نه «شناسایی رژیم صهیونیستی») مصوب اجلاس سران عرب در خارطوم (۱۹۶۷)، تقبیح هر عملی که به اشغال هر قسمتی از سرزمین فلسطین مشروعیت ببخشد و... شدند.
آنها دیپلماتها را به سه دسته دوست، بیطرف و دشمن تقسیم کردند که دوستان شامل الجزایر، عراق و لیبی و دشمنان شامل ایران، عربستان، امارات متحده عربی و قطر بودند. حملهکنندگان نام «سازمان بازوی انقلاب عرب» را بر خود نهاده بودند. کارلوس از دولت اتریش درخواست هواپیما کرد تا گروگانها را به هر جا خواست ببرد و از این کشور خواست بیانیهای درباره آرمان فلسطین هر دو ساعت از رادیو و تلویزیون اتریش پخش کند، وگرنه ابتدا زکی یمانی و جمشید آموزگار را خواهد کشت و بعد سالن را منفجر خواهد کرد.
سرانجام مقامات پس از چند ساعات مذاکره بیحاصل به خواسته گروگانگیران تن دادند و گروگان گیرها به همراه دریافت بین پنج تا پنجاه میلیون دلار آمریکا همراه با گروگانهایشان با اتوبوس به سمت فرودگاه و سپس با هواپیما به سمت الجزایر حرکت کردند. آنها در الجزایر برخی گروگانهای عرب را آزاد و به سوی لیبی حرکت کردند. اما در لیبی هواپیمایی جهت حرکت به سمت عراق در اختیارشان قرار نگرفت و بناچار پس از اینکه نتوانستند در تونس فرود بیایند دوباره به الجزایر بازگشتند و در نهایت پس از آزادی گروگانها در الجزایر، گریختند. تأثیر این حادثه چنان بود که اوپک تا ۲۵ سال اجلاسی در این سطح و گستردگی حضور برگزار نکرد. تصاویری از این گروگان گیری که پس از سه روز در دوم دی ماه ۱۳۵۴ به پایان رسید را در تابناک میبینید.
استالینگراد پس از جنگ جهانی دوم
نبرد استالینگراد نقش مهمی در تعیین سرنوشت جنگ جهانی دوم داشت. این شهر در آن زمان به واسطه نامی که داشت، نقشی نمادین پیدا کرده بود و با همان جدیتی که هیتلر به دنبال فتح آن بود، استالین قصد دفاع از آن را داشت. این نبرد حدود شش ماه طول کشید و تلفات سنگینی به دو طرف نبرد تحمیل کرد. اما نهایتا با پیروزی قاطع شوروی پایان یافت و شروعی بود بر شکستهای پیاپی هیتلر و فروپاشی آلمان نازی. در این ویدیو تصاویری از این شهر پس از این نبرد سرنوشتساز را ببینید.
بمبباران درسدن؛ جهنم روی زمین
در ماههای پایانی جنگ جهانی دوم نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا و نیروی هوایی آمریکا عملیاتی انجام دادند که تا به این روز یکی از پرمناقشهترین عملیات جنگ جهانی دوم به شمار میرود، بمبباران درسدن، شهری غیرنظامی و بی دفاع که از ۱۳ تا ۱۵ فوریه ۱۹۴۵، ۲۴۰۰ تن مواد منفجره و ۱۵۰۰ تن بمب آتشزا روی آن ریخته شد. بمباران شهرها و کشتار غیرنظامیان در جنگ جهانی دوم چیز جدیدی نبود، هر دو طرف جنگ از کشتار غیرنظامیان به منظور کاهش توان اقتصادی و تضعیف روحیه دشمن استفاده کرده بودند. شمار بالای کودکان یتیم و خانوادههای از هم پاشیده و بیخانمان فشار اجتماعی و اقتصادی روی دشمن وارد میکرد که باعث سرعت بخشیدن به پایان جنگ میشد. دو مورد از معروفترین این اقدامات، بمباران هامبورگ توسط متفقین با ۴۲۶۰۰ کشته و ۳۷۰۰۰ زخمی و بمباران لندن توسط آلمان معروف به بلیتس با حدود ۴۳۰۰۰ کشته و ۴۶۰۰۰ زخمی است. اما بمباران درسدن حتی با چنین استراتژی غیراخلاقی و خشنی نیز قابل توجیه نیست، بمباران درسدن در اواخر جنگ جهانی رخ داد، آلمان در تنگنا و توان نظامی زیادی برای آن نمانده بود، پیروزی قطعی بود و هیتلر در سنگر با استراتژیهای ناممکن نیروهایی که تنها روی نقشه وجود داشتند هدایت میکرد. با این که توجیه بریتانیا برای بمباران درسدن تسهیل پیشروی روسیه به سمت آلمان بود، اما در این که آیا این بمباران از نظر نظامی واقعا ضروری بود یا نه همچنان جای شک و تردید بسیاری وجود دارد.
دفاعیات متهمان نازی در دادگاه نورنبرگ
پس از شکست نیروهای محور و تصرف آلمان توسط نیروهای متفقین به اصرار آمریکا برای جنایتکاران جنگی دادگاهی تشکیل شد که به دادگاه نورنبرگ مشهور است.این دادگاه دوران جدیدی در قوانین بینالمللی حقوق بشر را ایجاد کرد، چون پیش از آن هیچ دادگاهی برای جرایمی از این دست و در این مقیاس شکل نگرفته بود. هشت قاضی آمریکایی، انگلیسی، روسی و فرانسوی قضاوت را به عهده گرفتند و 22 تن از مقامات نظامی، سیاسی و اقتصادی آلمان را که رهبری این کشور در دوران جنگ در دست داشتند محاکمه کردند. هیتلر، هیملر که رئیس وافن اس اس بود و یوزف گوبلز رئیس تبلیغات نازی پیش از دستگیری خودکشی کردند و گورینگ که فرمانده لوفتوافه (نیروی هوایی آلمان) بود، پس از محکومیت و پیش از اینکه اعدام شود خودکشی کرد. در این ویدیو میتوانید آخرین دفاعیات چند تن از مهمترین متهمان این دادگاه را که سعی در توجیه جنایات خود میکنند، ببینید. گورینگ، فرمانده لوفتوافه، یواخیم فون ریبنتروپ، وزیر امور خارجه، ویلهلم کایتل، رئیس ستاد فرماندهی نظامی هیتلر و نیز ارنست کالتنبرنر، رئیس سازمان امنیت نیز که متهم به اجرا کردن آخرین راه حل بود، به اعدام محکوم شدند. آلبرت اشپر وزیر تسلیحات هم به بیست سال زندان محکوم شد.
ابرتورم آلمان بین دو جنگ جهانی؛ معامله با سیگار!
پس از جنگ جهانی اول و شکست آلمان، متفقین که با اروپایی ویران رو به رو بودند، برای جبران خسارات زیانبار آن صورت حساب ۱۳۲ میلیارد مارکی برای آلمان فرستادند. آلمان که توان پرداخت چنین پولی را نداشت، به چاپ خارج از کنترل اسکناس روی آورد و ابرتورم حاصل از این اقدام به حدی شدید بود که با یک فرغون اسکناس دولت آلمان نمیشد یک قرص نان خرید. عدم توان آلمان در پرداخت غرامت باعث شد که فرانسویها، منطقه صنعتی رور را اشغال کنند و خود دست به کار شوند تا غرامت بگیرند. این منجر به اعتصاب کارگران رور و شورشهایی شد که به خشونت انجامید. اما نهایتا با مصالحه متفقین و آلمان شرایط بهبود پیدا کرد. در این دوران بود که هیتلر برای اولین بار به عنوان رهبر حزب جدید نازی تلاش کرد، قدرت را با کودتا به دست بگیرد؛ اما موفق نشد و مدتی زندانی شد. توضیحات بیشتر در مورد شرایط آلمان بین دو جنگ جهانی را در ویدیو تابناک همراه با تصاویری از آن دوره این کشور ببینید.