کادر فنی و بازیکنان پرسپولیس پس از پایان بازی با تراکتور، هماهنگ شده علیه مدیرعامل و هیاتمدیره باشگاه و حتی مقامات بالاتر مصاحبه کردند.
به گزارش تابناک ورزشی؛ در پایان بازی حساس پرسپولیس در تبریز، که با پیروزی ارزشمند سرخپوشان تهرانی به پایان رسید، نخست یحیی گلمحمدی در نشست خبری فرصت را مغتنم شمرد و چنان از رها شدن پرسپولیس و بیتوجهی مسئولان به این تیم گفت که خبرنگاران احتمال دادند، هنوز نیمی از قرارداد فصل گذشته اعضای این تیم پرداخت نشده است!
دقایقی بعد بازیکنان پرسپولیس در اقدامی خودجوش، همگی به میکسدزون ورزشگاه یادگار امام آمدند و از نگرفتن مطالبات خود نالیدند. آنها که گاهی با هماهنگی قبلی مصاحبه نمیکنند و خبرنگاران را دست خالی به خانه میفرستند، این بار دنبال خبرنگار و رسانه میگشتند تا علیه مدیریت باشگاه مصاحبه کنند!
اما بد نیست بدانید همه این ماجرا فقط به دلیل نگرفتن آپشنهای میلیاردی قراردادهای فصل گذشته شان بوده و طبق اعتراف اعضای تیم پرسپولیس، صد در صد رقم قرارداد بازیکنان تسویه شده است؛ قراردادهایی که گاه بیش از ۱۵ میلیارد تومان بوده و پرداخت شده، ولی اشتهای جماعت فوتبالیست برای دریافت پول که عمدتا از بودجه دولتی و بیت المال و مالیات مردم تامین میشود، سیری ناپذیر است!
در شرایطی که مردم عادی، زیر بار تورم افسارگسیخته کمر خم کرده و کارمندان و کارگران بسیاری محتاج یارانه و وام و قرض برای تامین معاش حداقلی خانواده خود شدهاند، این همه اعتراض و نق زدن برای گرفتن آپشن قرارداد از تیم دولتی، واقعا نوبر است.
در تیم رقیب یعنی استقلال هم وضع تقریبا همین است؛ اما به دلیل عدم موفقیت آبیها در کسب جام در فصل گذشته و البته ارقام بالاتر قراردادهای نجومی آنها ـ که با سخاوت و بریزوبپاش آجورلو ثبت شد ـ نوع اعتراض بازیکنان، بهانههای دیگری دارد؛ استقلالیها نیز در آستانه هفته اول لیگ اعتصاب کرده بودند و برای چند روز از آمدن به تمرین خودداری میکردند!
بیشتر این بازیکنان حتی پیشنهادی نصف دستمزد خود در پرسپولیس و استقلال ندارند و اگر از لیست قرمز و آبی خارج شوند، روی دست میمانند و مشخص است که به زور تهدید و مصاحبه و فشار کانالهای هواداری، هر فصل بر صفرهای قرارداد خود اضافه میکنند؛ برای نمونه، عارف غلامی، مدافع فصل گذشته استقلال که با سردار آجورلو قراردادی ۲۳ میلیاردی و حتی بیشتر امضا کرده بود، بعد از قرار گرفتن در فهرست مازاد استقلال در این فصل، هیچ مشتری بالای ۱۰ میلیارد تومان ندارد؛ ده میلیارد برای حدود ۹ ماه تمرین و بازی که بیش از یک میلیارد دستمزد در هر ماه میشود.
به تازگی هم ولخرجی شیوخ عربستان بهانه تازهای برای فوتبالیستهای داخلی شده که ببینید سعودیها چطور خرج میکنند. آنها کیفیت تمرین و مسابقه خودشان و نتایج آسیایی دو سه دهه اخیر فوتبال را فراموش کردهاند و از طرفی هیچ توجهی به شرایط اقتصادی کشور و زجر مردم زیر فشار و تنگنای اقتصادی ندارند.
همین دارودسته فوتبالیست، با حواله ویژه واردات ماشین خارجی از سوی ریاست جمهوری و دولت، صاحب سود چند ده میلیاردی شدهاند؛ اما سیر مانی ندارند و گویا هیچ مرزی برای درآمد و کسب پول در شرایط سخت هموطنان متصور نیستند. تا انتقادی هم میشود، میگویند فوتبالیست کارش سخت است و تحمل دشواری تمرینات کار هر کسی نیست! انگار آن کارگر معدن یا معلم نقاط دوردست روستایی یا پلیس نقاط مرزی و پرستار مناطق محروم، ساعت پنج صبح هر روز با راننده سر کار میرود و در ناز و نعمت روی تخت دراز میکشد و هیچ مشقتی تحمل نمیکند.
جالب است که آنها حتی به وضع قرارداد بازیکنان دیگر رشتههای ورزشی هم توجهی ندارند؛ مثلا هیچ گاه به سختی تمرینات ژیمناستیک و دوومیدانی و وزنهبرداری و کشتی و ورزشهای رزمی اشاره نمیکنند و نمیگویند یک درصد دستمزد فوتبال در آن رشتهها داده نمیشود.
آنها گویا اخبار نگاه نمیکنند و روزنامه نمیخوانند و در شبکههای اجتماعی هم فیلم اعتراض معلمین و کارگران و بازنشستگان و ... را مقابل درب ادارات و سازمانها و وزارتخانهها نمیبینند؛ اما به وقت منافع خود با تهییج عواطف عدهای هوادار سادهلوح و عمدتا زیر خط فقر، آنها را جلوی وزارت ورزش و ساختمان باشگاه گسیل میدارند تا به دستمزدهای حیرت آور خود برسند و پول روی پول بگذارند و در کشورهای اطراف ویلا و ملک بخرند و حساب بانکی خود را شارژ کنند و مدل ماشینهای لوکس خود را آپدیت کنند و فرزندان خود را در خاک کشورهای دیگر به دنیا بیاورند و...
آدمهایی که با چندده میلیارد درآمد خالص، مالیات را گردن تیمهای دولتی میاندازند، ولی مردم عادی با ۱۰ تا۲۰ میلیون تومان حقوق سر هر ماه قبل از دریافت فیش حقوق، مالیات خود را تسویه کردهاند.
دریغ از مقداری درک وخامت اوضاع مردم کف خیابان، که از تامین حداقلهای زندگی برای زن و بچه درمانده اند و زیر بار مشکلات دست و پا میزنند و گرانی طاقت شان را گرفته است، ولی حتی یک بار نشده که یکی از آنها بگوید من وضعم خوب است و برای مردم نگران و ناراحتم.
این همه دوری از جامعه و دردهایش و بیخیالی از زندگی همنوع از کجا نشات گرفته و تا کجا ادامه خواهد داشت؟ چرا دولت نمیتواند مدیریت باشگاه های زیرمجموعه خود را کنترل کند و جلوی افزایش لجام گسیخته رقم قراردادها را بگیرد؟ واقعا چند نفر از این بازیکنان مشتری و خواهان خارجی دارند و چرا برخیهایشان زندگی در اروپا و کشورهای عربی را رها کرده و به لیگ ایران میآیند؟ آیا دلیلش غیر از پول بهتر و قرارداد بالاتر و آپشن های عجیبتر و نجومیتر است؟
باید بساط این ولنگاری و حاتم بخشی از مال مردم جمع شود و حداقل تا زمانی که شرایط اقتصادی مردم و کشور بهبود پیدا نکرد، این روند نادرست متوقف شود.
نویسنده: صادق لودریچه