به گزارش «تابناک» به نقل از آفتاب یزد، این روزها در عصری زندگی میکنیم که دیگر نسبتی با دولت - ملت ندارد چون عصر حاضر، عصر ملت - دولت است و این یعنی جامعه از حاکمیت سبقت گرفته است
در تبارشناسی اعتراضات اجتماعی، طی چهل و چند سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد، نقطهی آغازین آن به یک حرکت تماماً دانشجویی در تیرماه ۷۸ بازمیگردد. حرکتی که با بسته شدن یک روزنامه (سلام) آغاز شد و تا مدتها از آنها سخن به میان میآمد. یک دهه بعد، موضوعی جدید باعث خیابانیشدن اعتراضات شد و آن انتخابات ۸۸ بود. این اعتراضات بعدها با فاصلههایی کمتر تکرار شد، آبان ۹۶، دی ماه ۹۸ و در نهایت، شهریور ۱۴۰۱. در گفتگویی تحلیلی، تغییر ماهیت این گونه اعتراضات و تأثیر آن بر فرهنگ اعتراض را در گفتگو با «ابراهیم فیاض» جامعهشناس برجسته کشورمان به بحث گذاردیم.
نوسازی اجتماعی آمرانه باعث نابودی اقتصاد و پایگاه اجتماعی میشود
پدیده اعتراضات اجتماعی در ایران رخداد ناشناختهای نیست بعد از اتمام جنگ ابتدا با یک فاصلهای محدود اعتراضاتی رخ داد و سپس خیلی جدیتر در سال ۱۳۷۸ درمحل کوی دانشگاه و بعد از ۱۰ سال در سال ۱۳۸۸ اعتراضات نسبت به انتخابات، اندکی بعد و با فاصلههای کمتر اعتراضات مردمی در سالهای ۱۳۹۶.۱۳۹۸ و ۱۴۰۱، با تفاوتهای ماهویی - محتوایی رخ داد تحلیل شما چیست؟
هنگامی که نوسازی اجتماعی، آمرانه و تجربی است، اقتصاد و سرمایه اجتماعی نابود میشود و آن خلاقیتی که سرمایه اجتماعی که به صورت مشروع ایجاد مینماید از بین میرود و به خشونت و دیگر مسائل تبدیل میشود و در کل سرمایه اجتماعی با نوسازی آمرانه، تقلیل گرایانه و نوسازی بر اساس نوع تجربی و غفلت از علوم اجتماعی و علوم انسانی از بین میرود.
در این میان ذکر این نکته ضروری است مردمشناسان و جامعهشناسان هرقدر تلاش کنند و در خصوص نوسازی و کمی گرایی حرف بزنند کسی قبول نمیکند تا اثرات آن را با چشم خود ببینند!
اعتراضات پیشین در نهایت چگونه خواهد شد
دو اعتراض سالهای ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ در زمره اعتراضات مدنی بود و از سال ۱۳۹۶ به بعد اعتراضات به سمت معیشت و مسائل اقتصادی رفت و در سال ۱۴۰۱ مواجه شدیم با مجموعهی کاملی از اعتراضات مدنی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی؛ چگونه این اعتراضات از اعتراضات مدنی شروع شد، در سال ۱۳۷۸ با بسته شدن روزنامه ها، سال ۸۸ به بحث انتخاباتی و سیاسی رسید و در سال ۱۳۹۶ گرانی و معیشت و در سال ۱۴۰۱ که همه در جریان هستیم این سیر چگونه اینجا رسید؟ البته منکر حضور و نفوذ دشمن و کشاندن اعتراضات به اغتشاش و سوءاستفاده از مردم نیستیم.
در سال ۱۳۷۸ اعتراض به نوسازی آقای هاشمی رفسنجانی و ضدسرمایه اجتماعی بود و نوع اعتراض به صورت سیاسی بود. مرحوم هاشمی رفسنجانی و اطرافیانش و حتی چپها خلق و خوی دیکتاتوری داشتند و نوسازی آمرانه با خلق دیکتاتوری امکانپذیر نیست. در سال ۱۳۸۸در جلساتی با حضور برخی اصلاحطلبان این موضوع که: «سیاست تمام شد»، مطرح بود. در همان جلسات به صراحت گفت؛ ساختار قدرت جهانی از غرب به شرق میرسد و ایران به عنوان مرز تلقی میشود و به رشد فساد و بحرانهای بزرگ خواهد رسید.
از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۸ مقوله کشف حجابها و حرکت زنانه و شعار چپ زنانه و سوسیالیستی و زن در مقابل مرد، نوسازی، خلاقیت آغاز شد و رقابتهایی در خصوص حجاب ایجاد و مطالبات توسط بانوان مطرح شد. نه از نوع ولنگارانه بلکه مطالبات زنانه.
در ایران سه مرحله اعتراضات ارتباطی که انسانی است شکل گرفت. در آینده، بزرگترین مسئلهای که پیش میآید اعتراضات ارتباطی است و این نوع اعتراضات با حرکتهای دیگر روبرو شده و خواهد شد.
این مسئله خاص ایران نیست، یک جریان گلوبالی و جهانی است حتی حاکمیت در غرب نیز مرکزیت خود را از دست میدهد، آن چه مایه امیدواری است اندیشه بزرگ و بومی است که در ایران وجود دارد بر همین اساس معتقدم به آینده حرکت باید امیدوار بود، با این اعتراضات، صد در صد جامعه شکوفا و فرهنگ خانوادهها بازسازی میشود اندیشه و نوسازی به وجود میآید مردم به خودآگاهی جامع و فرایندی حتی برخی حوزهها هم تغییر و متحول میشود تمام جامعه به سمت حرکت ارتباطی در حوزههای مختلف حرکت کرده، رشد میکند و علم ارتباط کلامی و تکنولوژی و غیره رشد میکند بعد از هر بحران و بیهنجاری جامعه خودش را بازسازی میکند. در آینده نزدیک بوم گرایی رشد میکند از این جهت است که میگویم؛ باید به ساختار نسل جدید امیدوار بود چون عاقلانه عمل میکنند. (با تاکید بر اینکه حرکتهای مردمی را جدا از اغتشاش و هرج و مرج میدانیم منظور حرکتها و اعتراضات قانونی مورد پذیرش نظام).
نکتهی دیگر این که، کل ساختار دانش بشری تغییر مییابد و شبانهروز افراد با اخبار و علوم به روزرسانی میشوند مردم نگاری دیجیتال و اینترنتی شهرها و روستاها را متحول میکند. هوش مصنوعی جای حتی کشیش و موبدها را خواهد گرفت انقلاب عظیمی درباره تکنولوژی و هوش مصنوعی و با ایدهپردازی همراه با دانش و بینش در آینده رخ خواهد داد. موسیقی و خلاقیت هنر در آینده نزدیک غوغا خواهد کرد.
در این جا لازم است به این نکته نیز اشاره کنم که نباید نگران مهاجرت بود چرا که بحث مهاجرت، خاص ایران نیست. همه دنیا مهاجرت میکنند. اصلاً مهاجرت به صورت شغل درآمده است و با وجود هوش مصنوعی تولید و توزیع کالاها به شدت ارزان خواهد شد مردم به شدت شوکه خواهند شد چرا که کالا به درب منزلشان خواهد آمد دسترسی آسان و در کمترین زمان رخ خواهد داد، مرزها برداشته خواهد شد. اصل قصه آن است که اگر کشوری نتواند به هوش مصنوعی و این موارد دسترسی پیدا کند ورشکسته است و دچار بحران اقتصادی است و اینها نکات مهمی است.
بعد از جنگ اوکراین مطمئن باشید دیگر جنگی رخ نخواهد داد زیرا بشر به شدت مخالف جنگ است. این مسئله از آن جایی نشأت میگیرد که بحث عدالت گرایی مطرح میشود. اینجا است که مردم برای حل مسائل ورود پیدا میکنند.
این اعتراضات و تغییرات بحث کلان جهانی است و ثباتش بالاست دسترسی به ساختار اینترنتی زیاد است و حتی افراد در روستاها با هم به تبادل اندیشه میپردازند پس بپذیریم، اگر ساختار را نشناسیم دچار بحرانهای شدید خواهیم شد.
جامعه از حاکمیت سبقت گرفته است
در یک جمعبندی کلی، تمامی مباحث و مسائل اجتماعی دو سو دارد، یک سو مردم و سوی دیگر تقابل دولتها با جامعه است در خصوص دو مسئله باید این جا شفاف شود یکی این که مردم میگویند؛ حکمرانها برای برون رفت از مسائلی که پیش میآید برای آن راه حل منطقی و بلند مدت ندارند به تعبیری دیگر گفته میشود آنها برای حل مسائل اجتماعی کارنابلد هستند! نکته دوم برای این که این ایراد را از جنبه آکادمیک نگاه میکنند و میگویند؛ هنوز اینهایی که نشستند مسائل را به جای اینکه حل کنند تبدیل به معضلات اجتماعی میکنند، دولت فرق مسئله و روش رانمی داند و چون نمیداند یک مسئله کوچک را بزرگ و بحرانی میکند! تا چه اندازه با این مسئله موافق هستید؟
نکته اول این که رسانهها و شبکههای اجتماعی مردم به به شدت از حکمرانان و مجموعهی حکمرانی جلو انداخته اند، چرا؟ از آن جهت که انحصار رسانه از بین رفته است، یک سویه بودن ارتباطات از بین رفته است و به شدت دوسویه شده است.
این رسانههای اجتماعی، مردم را و به خصوص نسل نوجوان را از حکمرانی جلوتر انداخته است نمونه آن در فرانسه نیز رخ داد همه افراد جامعه متفکر شدهاند حتی بیسوادان روستایی با وجود رسانههای اجتماعی به اصطلاح، روشنفکر شدهاند تا جایی که باعث شده حتی عنوان روشنفکری نیز از بین برود.
مشکل را قبل از حل کردن باید تبدیل به مسئله کنیم که خود سواد بالایی میخواهد، سوالات هنوز در ایران معلوم نیست، مسائل در ایران تبدیل به مسائل سیاسی میشود و به شدت با آن برخورد میشود.
این اعتمادی که اینک آسیب دیده حتما ترمیم خواهد شد
نکته بعدی که به آن میپردازیم بسیار مهم است که شاید باید به آن توجه خاصتری نشان داد که به دوسوی ماجرای اعترضات مربوط میشود و آن این که، هردوی اینها یعنی جامعه و دولت دچار یک نوع سلب اعتماد شدهاند البته درصدی از اینعدم اعتماد همیشه بین حکمرانها و جامعه وجود دارد در همان نظام ارباب و رعیتی هم وجود دارد رعیت فکر میکند که ارباب به او زور میگوید اما وقتی با جامعه فرهیختهای روبرو هستیم که سطح سواد قابل قبولی دارد دارای جهان بینی نوینی است از عقبهی فرهنگی بسیار غنی برخوردار است تاریخ بسیار دقیق و مدون و روشنی دارد اینجا وقتی میبینیم سلب اعتماد بین حکمران و جامعه ایجاد شده باید عمیقتر از جوامع دیگرنگاه کنیم، بالاخره ایران اگر چه الان در بحث روز دنیا با مسائل امنیتی نظامی دستیابی به تسهیلات هستهای مطرح است اما در جهان واقعی، ایران را فرهنگی میشناسند نه به شدت سیاسی شده، هر کجا از ایران نام برده میشود حرف از فرش، ابن سینا، تاریخ، شعر، پیشینه و آثار باستانی که دارد شناسایی میشود پس ما باید حساستر بشویم نسبت به جامعهای که فرهیختهاش میدانیم که چرا بیاعتماد شده؟ جامعه، نوک پیکان اتهام را به سمت مدیران میبرد و میگوید دولت آنچنان کاری برای ترمیم این اعتماد تخریب شده نکرده است، نظر شما چیست؟!
سلب اعتماد سرمایههای اجتماعی را از بین میبرد مقبولیت را از بین میبرد جامعه حتی اگر در تقابل قرار نگیرد به دولتها پشت میکند در تمام دنیا کشورهایی که نظام خاصی دارند برخوردهایی دارند و قولهایی میدهند و به کل فراموش میکنند، برای ترمیم این اعتماد از بین رفته جامعه بیشتر نقش ایفا کند یا حکمرانان، یا هر دو در کنار هم؟ اینها سؤالات خوبی است اما باور دارم امکان گفتگو در ایران و جهان رخ خواهد داد و این معنای عمیق و گستردهای دارد نقشها تغییر و تعریف میشود؛ قومیتها و ارتباطها شکل میگیرند ایرانی یک ایران مطلق است و فقط به بخشی از مسائل اعتراض دارد، خوشبینانه این که اعتماد بالاخره شکل خواهد گرفت و تفاهم صورت خواهد گرفت.
برای انسان مدرن، جنگ و جنگیدن هیچ مفهومی ندارد!
منهای بحث مهاجرت که بحث گستردهای است و در یک گفتگو مستقلی باید به آن پرداخته شود الان تمرکز مجلس و نهادهای حاکمیت در بحث حجاب است و مردم میگویند حاکمیت مسئله حجاب را مطرح کرده که تمام معضلات را زیر چتر مبحث حجاب پنهان کند و پاسخ نگو نباشد اینها بحث حجاب را بزرگ نمایی کرده اند، مجلس برای لایحه و دولت و نیروی انتظامی و تمامی کسانی که به قدرت وصل هستند از حجاب میگویند این تلاش حاکمیت برای سرپوش گذاشتن بر برخی معضلات و مسائل معیشتی و مسائل اقتصادی روابط خارجه و...، سیاست شکسته خورده است چقدر به جامعه حق میدهید؟
سیاست به روز دارد عمل میکند و تصمیم باید بگیرد. کلا حاکمیت از مردم عقب افتاده است و در مسائل جهانی مردم از حکومت دارند به شدت جلو میافتند و در سمت و سوی آنها تحلیل مسائل جهانی حتماً مثبت است و طالب صلح جهانی هستند و آنها خیلی جدی در این زمینهها حرکت میکنند. جنگ ها، اخرین روزهای خود را طی میکنند. جنگ طلبی در میان جوامع جهانی دیگر خریداری ندارد. مهم آن است که بدانیم تحولات اجتماعی چه اعتراضی چه بازسازی، به سمت و سوی امیدواری در حرکت است که انتظار داریم ختم به خیر بشود.
دولت و ملت و رژیم سیاسی ایران مردم - دولت است خیلی با دولت - مردم فرق دارد از این جهت است که میگویم جنگها بیمعنا میشود این پیشبینیها توسط جامعهشناسان صورت گرفته است نه حالا و امروز که دههها قبل!
نکته پایانی
سخت معتقدیم جامعهشناسان همواره یک دهه از پدیدههای اجتماعی روز، پیش هستند به این معنا که وقتی با یک جامعهشناس دربارهی آن چه این روزها در جریان است به بحث بپردازید او از آیندهای میگوید که پیش روی این پدیدهها قرار خواهد داشت. در گفتگو با ابراهیم فیاض متوجه شدیم آن چه این روزها به عنوان یک حرکت زنانه در حال رخ دادن است به یک دهه قبل یا بیشتر باز میگردد.