اگر تردیدی دارید که «شفافیت» معجزه میکند، این گزارش را با دقت بخوانید تا شاید در انتهایش حسرت بخوریم که چرا در همه حوزهها این اصل اساسی را سرلوحه امور نداریم!
به گزارش «تابناک»، روز گذشته تصویری در شبکههای اجتماعی منتشر شد که حکایت از رقم خوردن اتفاقی عجیب داشت. آنقدر عجیب که موجب شد این تصویر به شدت مورد توجه بسیاری از کاربران قرار گیرد، در نتیجه به سرعت دست به دست شود و شمار بیشتری را به تعجب وادارد؛ تعجب از اینکه پی میبردند چند نفر از شهرداری تهران عازم قطب شمال شدهاند تا ماموریتی با عنوان شرکت در رزمایش و مانور مدیریت بحران قطب شمال را به انجام برسانند!
بله درست متوجه شدهاید؛ سفر به قطب شمال کره زمین، آن هم در ماموریتی رسمی از طرف شهرداری تهران که با سفر به کشور روسیه در فصل بهار آغاز شده، سپس افراد مامور احتمالا از مسکو به منطقه سیبری رفتهاند تا در مانور مدیریت بحرانهای احتمالی در این خطه حضور به هم برسانند، درسهایی بیاموزند و به عنوان سوغات با خود به تهران بازگردانند.
اما منظور از سوغات این سفر، چه درس آموختهها یا به عبارت دیگر، دستاوردهایی است؟ بگذارید پاسخ این سوال را به نقل از منبع این خبر، یعنی تصویر منتشر شده در شبکههای اجتماعی مرور کنیم، با این مقدمه که بهتر است کمی وقت صرف کرده و موارد ذیل را با دقت بیشتر و البته بدون پیشداوری و هر گونه قضاوتی مطالعه کنیم:
۱- آشنایی با موضوع امداد و کمکهای انسان دوستانه در قطب شمال که به دلیل عدم قرابت جغرافیایی تا کنون ملحوظ نظر قرار نگرفته بود
۲- تجربه شرایط تقریباً قطبی و خیلی سرد و تفاوتهای آن با شرایط ایران
۳- آشنایی با ساختار مدیریت اضطراری روسیه
۴- امکان بهره گیری از ظرفیت دانشگاهی تحت اختیار وزارت شرایط اضطراری روسیه
۵- امکان بهره گیری از صنایع پیشرفته تجهیزات ساخته شده در کشور روسیه که شرایط تقریباً مشابه تحریم را تحمل میکند، در حوزه مدیریت بحرانها بالاخص خودروها و تجهیزات اشاره شده در متن این گزارش
۶- امکان هم افزایی در امور انسان دوستانه با کشورهای حوزه شمال ایران
۷- امکان ارتقای ارتباطات آکادمیک و اجرایی عملیاتی با کشور روسیه در قالبهای گوناگون
۸- امکان ارائه تجربیات کلانشهر تهران در افقهای تازه گشوده شده جهانی
اینها مواردی هستند که احتمالا توسط تیم اعزامی به این ماموریت به عنوان «گزارش و دستاوردهای سفر» به رشته تحریر در آمده اند. نکاتی که البته بعضا عجیب به نظر میرسند و قطعا عامل مهمی در بازتاب این سفر در شبکههای اجتماعی و ابراز تعجب بسیاری از مردم شده اند، مثل مورد دوم که بر «تجربه شرایط تقریباً قطبی و خیلی سرد و تفاوتهای آن با شرایط ایران» تاکید دارد و بیشتر روایت تجربه شخصی مسافران این سفر است تا دستاورد سفر!
این در حالی است که با دقت در موارد ۳ و ۴ پی میبریم که روسیه، پهناورترین کشور جهان به این نتیجه رسیده است که وزارت خانهای را به شرایط اضطراری و بحران اختصاص دهد و در نتیجه، سازوکار و ساختاری در این حوزه پدید آورده که دست کم ارزش مطالعه و بررسی دارد، به ویژه برای ما ایرانیان که به دلایل زیاد، در معرض حوادث مختلف قهریه و حتی بحرانهای دیگر هستیم و به تاکید بسیاری، بحرانِ مدیریت بحران هم داریم.
با این یادآوری ها، نه تنها عجیب نیست جمعی از دست اندرکاران ستاد مدیریت بحران شهرداری تهران، برای تجربه اندوزی و حتی کسب دانش به سفری بروند که در آن میشود ماکتی از عملکرد مدیریت بحران در یک کشور پهناور و در زیرمجموعه وزارت خانهای با ماموریت ویژه مقابله با بحران را تجربه کرد، بلکه این ماموریتها به شدت ضروری به نظر میرسد، هرچند به نظر میرسد که شروع این دست ماموریتها با سفر به قطب شمال، بدترین شروع ممکن است!
اکنون بیایید از زاویه دیگری به ماجرا نگاه کنیم؛ اینکه منشا تصویری که در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود، کجاست؟ آیا مثلا سامانهای هک شده و اطلاعات آن به بیرون درز پیدا کرده که همگان فهمیده اند مسئول دبیرخانه ستاد مدیریت بحران کلانشهر تهران، سرپرست اداره تجهیزات اضطراری، رئیس اداره مدیریت بحران و پدافند غیرعامل منطقه ۲۱ و رئیس اداره امور بین الملل شهرداری تهران سفری ۶ روزه به قطب شمال داشته اند؟
این سوالی است که جوابش به شدت غرورآفرین است چراکه همه اطلاعات فوق نه ماحصل هک شدن یا نشت اطلاعات، که نتیجه دایرشدن سامانه شفافیت در زیرمجموعه شهرداری تهران است که ذیل آن بسیاری از امور این نهاد از جمله بودجه ریزی، معاملات، صورتهای مالی، انبوه اطلاعات در حوزههای مختلف و حتی فهرست سفرهای خارجی کارکنان درج میشود و در معرض دید عموم شهروندان قرار دارد و اطلاعات سفر به قطب شمال هم به واسطه همین سامانه در معرض دید عموم مردم قرار گرفته است.
ماموریتی که احتمالا در نتیجه واکنشهای صورت گرفته به آن، در آینده در انتخاب مقصد و حتی افراد اعزامی به آن دقت بیشتری صورت خواهد گرفت تا شاهد آثار جانبی و مثبت «شفافیت» هم باشیم. با این یادآوری که امیدواریم شفافیت بیشتر هم شده و به عنوان مثال ستون مربوط به سفرهای خارجی در شهرداری تهران هم خالی نماند و متر و معیار بهتری برای ارزیابی در اختیار عموم قرار گیرد، چراکه مثلا ممکن است هزینه سفر ۴ نفر به قطب شمال به قدری هنگفت باشد که انجام این ماموریت به کل غیرعقلانی به نظر برسد یا آنقدر ارزان تمام شده باشد نشود خرده چندانی به آن گرفت.