مفهوم شناسی ژانر در بازی ویدیویی؛ ژانر نقش‌آفرینی(RPG)

نوید محمدی
کد خبر: ۱۱۹۷۵۸۴
|
۱۷ مهر ۱۴۰۲ - ۱۴:۳۴ 09 October 2023
|
5861 بازدید

مفهوم شناسی ژانرهای بازیهای ویدیویی

قسمت یکم: ژانر نقش آفرینی(RPG)

مفهوم شناسی ژانر در بازی ویدیویی؛ ژانر نقش‌آفرینی(RPG)

اگر بیاد داشته باشید در مقاله «گیم زیر تیغ جراحی: ساختار، ژانرها و رده سنی» به معرفی کلی ژانرهای مختلف و معروف بازیهای ویدیویی پرداختم.

از آنجا که بسیار مشاهده می شود اغلبِ گیمرها در تشخیص درست ژانرها با مشکل مواجه هستند و همچنین برخی از شرکت های بازی‌سازی نیز در تعیین ژانر بازی‌هایی که می سازند دچار خطا می شوند و نام اشتباهی برای ژانر بازی خود انتخاب می کنند، در نتیجه قصد دارم در این مقاله و چند مقاله بعدی به «مفهوم شناسی ژانرهای بازی‌های ویدیویی» برای علاقمندان به بازی‌های ویدیویی از جمله گیمرها و شرکت‌های بازی‌سازی بپردازم و خوشحال خواهم شد که نظر خوانندگان، علاقمندان و دست اندرکاران بازی‌های ویدیویی را نیز جویا شوم.

در این مقاله قصد دارم به مفهوم شناسی ژانر نقش آفرینی (RPG) که به شخصه ژانر مورد علاقه خودم هم به حساب می‌آید بپردازم.

خاستگاه بازی‌های ویدیویی با ژانر نقش آفرینی (RPG)

اگر نگاهی به گذشته خود بیاندازیم، به خاطر خواهیم آورد که همگی رویاهایی همچون پلیس یا پزشک یا خلبان شدن و...را در سر می پروراندیم و حتی پا را فراتر گذاشته و یک جهان خیالی برای خود تصور می کردیم و همراه با جن و پری در جهانی شگفت، به ماجراجویی می پرداختیم.

وقتی بزرگتر شدیم تخیلات مان رنگ واقعی تری به خود گرفت و ما را از جهان تصورات به جهان فیلم و سریال‌ها برد و از آن زمان، بارها شده که خود را جای شخصیت های فیلم ها و سریال ها بگذاریم و رفتار آنان را قضاوت کنیم که «اگر من بودم آن کار را می کردم» یا « نباید به او اعتماد می کردی!» یا «چرا او را نمیکشی؟» و «چرا اجازه میدهی بیشتر از این، به تو و بقیه آسیب بزند؟». یا زمانی که همه ما خود را جای بتمن می گذاشتیم، با خود می گفتیم «چرا بتمن این روانی (جوکر) را نمی کشد؟» یا «چندبار دیگر او باید به مردم و نزدیکانت آسیب بزند؟» بارها و بارها این سناریو تکرار شد و ما بارها خود را جای بتمن گذاشتیم و مطمئن بودیم که گلوی جوکر را می شکافتیم و به زندگیش پایان می دادیم. اینها یکی از بیشترین تیپ واکنش های ما نسبت به رفتارهای شخصیت‌های فیلم‌ها و سریال‌ها هستند.

متاسفانه ما هیچ حق انتخابی در جهان فیلم‌ها و سریال‌ها نداریم. اما در جهان گیم و بازی‌های ویدیویی این محدودیت وجود ندارد و این یکی از مزیت‌های بسیار جالب و مهیج بازی‌های ویدیویی نسبت به فیلم و سریال است.

ساخت بازی‌های ویدیویی در ژانر نقش آفرینی (Role Playing Game) یا به اختصار بازی‌های RPG (آر.پی.جی) این ویژگی را دارند که شما می توانید در نقش هر شخصیتی که دوستش دارید قرار بگیرید و هرگونه رفتاری را که دوست دارید به جای آن شخصیت از خود نشان دهید به بیان دیگر، شما می توانید در این بازیها شخصیت مورد علاقه خود را بسازید (به مقاله «گیم در زیر تیغ جراحی: ساختار، ژانرها و رده سنی، ژانرRPG مراجعه کنید). 

مفهوم بازیهای نقش آفرینی

بازیهای نقش آفرینی (RPG)، به مجموعه بازیهایی گفته می شود که شما نه فقط کنترل یک فرد، بلکه کنترل شخصیت او را هم در دست خواهید داشت؛ یعنی این شما هستید که تعیین کننده شخصیت و خلق و خوی آن فرد هستید. تمام رفتارها،کدهای اخلاقیش و در کل همه چیز او در کنترل و اختیار شماست. اینکه فردی دلسوز باشد یا بی رحم، قهرمان باشد یا ستمگر، بی پروا باشد یا محتاط؛ کلا در این ژانر مجموعه ای وسیع از انتخابها و گزینه ها، پیش روی شما قرار داده می شود از جمله سبک مبارزه، تعامل با جامعه و روابط عاطفی و در نهایت سرنوشت و پایان کاراکتر. حتی در بیشتر مواقع در این ژانر شما قادر خواهید بود کاراکتر خود را خلق کنید و نام، جنسیت، نژاد، شکل و قیافه و رنگ پوست، مدل مو و ریشی که می خواهید را ایجاد کنید اما نکته ای که باید توجه کنید این است که این امکان که شما بتوانید یک کاراکتر شخصی سازی شده بسازید، لزوما هسته اصلی یک بازی RPG نیست بلکه این، صرفا یک «مکانیزم» محسوب می شود. هسته اصلی یک بازی نقش آفرینی (RPG)، «آزادی عمل در واکنش به اتفاقهای اطراف و اجازه تبدیل شدن به چیزیست که شما می خواهید بشوید».

دانستن این مفاهیم چه برای سازنده ها و چه برای گیمرها خیلی مهم است؛ چرا که انتظارات و یا چیزی که قرار است بسازیم را تعیین می کند. به عنوان مثال، فرض کنید می خواهید کیک بپزید ولی از دستورالعمل ماکارونی برای پخت آن استفاده می کنید و اینطور توجیه می کنید که مثلا چون هردو از تخم مرغ استفاده می کنند، من هم این دستورالعمل را اجرا کردم. در این صورت نتیجه چیزی نخواهد بود جز کیکی که اصلا کیک نیست و قطعا ماکارونی هم نیست. چنین اشتباهی را دقیقا سازندگان بازی «دارک سولز(Dark Souls)» و بازیکنان آن مرتکب شده اند. اشتباه برداشت نکنید؛ سری بازیهای سولز، بازیهای شگقت انگیزی هستند اما علیرغم آنچه که خود ادعا می کنند به هیچ وجه در ژانر نقش آفرینی (RPG) نیستند. سرچشمه این اشتباه به جایی بر می گردد که به شما اجازه ساخت کاراکتر داده می شود و شما اجازه دارید لباس، سبک مبارزه، مدل مو، ریش و جنسیت کاراکتر خود را انتخاب کنید در حالی که گفتیم، این ویژگی، فقط یک «مکانیزم» محسوب می شود که بعضی از بازیهای نقش آفرینی دارند و برخی هم ندارند. هسته اصلی بازیهای نقش افرینی، «آزادی عمل» در «ساخت شخصیت کاراکتر» شماست.

مفهوم شناسی ژانر در بازی ویدیویی؛ ژانر نقش‌آفرینی(RPG)

در بازیهای «دارک سولز»، شما از نقطه ای به نقطه دیگر می روید و با دشمنان و هیولاهای آنجا مبارزه می کنید و در نهایت با قرار گرفتن در مقابل غول مرحله آخر، بازی را به پایان می رسانید و در طول کل این زمان با هیچ انتخاب تاثیرگذاری مواجه نمی شوید. یادم می آید زمانی که داشتم بازی «الدن رینگElden Ring» (که زیر مجموعه بازیهای «دارک سولز» قرار می گیرد) را بازی می کردم به هیچ عنوان احساس نکردم که دارم یک بازی نقش آفرینی، بازی می کنم در حالی که این بازی در مجموعه بازیهای نقش آفرینی، دسته بندی شده است. به عنوان یک بازی، از آن لذت بردم ولی در طول 5 ساعت بازی، من با هیچ کسی بجز دشمنان در بازی روبرو نشدم؛ چه رسد که بخواهم انتخاب تاثیرگذار داشته باشم. تنها انتخاب من در این بازی آن بود که اول از همه به سراغ کدام غول بروم و سر از تنش جدا کنم که تازه این هم در سری جدید به بازی اضافه شده بود و در بازیهای سری قبل، حتی این انتخاب هم وجود نداشت و می بایست در طول مسیری که بازی تعیین کرده با دشمنان مبارزه کنید.

بازیهای سری «دارک سولز» به هیچ وجه، در ژانر نقش آفرینی نیستند و بیشتر در سبک «اکشن ادونچرAction Adventure» و «هک اند اسلشHack ‘n Slash» دسته بندی می شوند. البته که در این ژانرها، جزو بهترین ها هستند ولی اگر فقط با دید نقش آفرینی به سراغ این بازی می روید اصلا این کار را نکنید چون ناامید می شوید. تمرکز و محوریت اصلی در بازیهای نقش آفرینی بر روی «گیم پلی» و «داستان» بازی است. تمرکز «گیم پلی» در بازیهای نقش آفرینی روی«آزادی عمل در واکنش نشان دادن به اتفاقات و رویدادهای اطرافتان» می باشد و تمرکز «داستان» در یک بازی نقش آفرینی بر روی «قرار دادن تصمیمات و انتخابات تاثیرگذار و متعدد به طوری که بازیکن احساس کند تصمیماتش واقعا در داستان و جهان بازی تاثیر دارند» می باشد. 

بررسی و تحلیل چند بازی معروف نقش آفرینی

با توجه به نکات گفته شده اینک برای درک بهتر بازیهای نقش آفرینی، به بررسی دوتا از بهترین بازی های نقش آفرینی بنامهای «اسکایریم(Skyrim)» و «ویچر3(Vitcher3)» و یکی از ضعیف ترین بازیهای نقش آفرینی بنام «اساسین کرید(Assassin’s Creed)» می پردازیم.

بازی اسکایریم: یکی از بهترین بازیهای نقش آفرینی (آر.پی.جی)که تاکنون ساخته شده است، بازی «اسکایریم» می باشد. این بازی در سال2013 عرضه شده و تا به امروز بازیکنان خود را حفظ کرده است. داستان این بازی بسیار ساده و اساطیری محور دنبال می شود. در سرزمینی خیالی به اسم «اسکایریم» جهان دچار بحران حمله اژدهایان شده است و شما می بایست در نقش قهرمانی به عنوان «دراگون بورن(Dragon Born)» یا «اژدها زاده» ظاهر شوید و جهان را نجات دهید. با این که در نگاه اول، داستانی عمیق و پرمعنا به نظر نمی رسد اما «گیم پلی» شگفت انگیزی دارد. در این بازی شما می توانید کاراکتر خود را بسازید و نام، جنسیت، نژاد مانند «اُرگ (Orge)»، «اِلف (Elf)» و از اینجور موجودات اساطیری انتخاب کنید و هرجور که دوست دارید مثلا به عنوان یک راهزن، آهنگر، سرباز، جادوگر، شکارچی هیولا، فرمانروای خون آشام ها و حتی اگر از «ماد (Mod)» استفاده کنید به عنوان یک پادشاه و کلا هر چیزی که دوست دارید زندگی کنید. می توانید ازدواج کنید و خانواده تشکیل دهید. همچنین بازی پر از مراحلی است که نه تنها از لحاظ داستانی بسیار جذابند بلکه شما را در شرایطی قرار می دهند که انتخابهایتان بر جهان و روابط حزبها و مردمان این بازی با شما تاثیر می گذارد.  

بازی ویچر3: شاید بازی «ویچر» همانند بازی «اسکایریم» به شما آن آزادی عملی که در «گیم پلی» داشتید را ندهد اما از لحاظ «داستان» بسیار از «اسکایریم» قویتر و عمیقتر کار شده است. «ویچر3» که در سال 2015 عرضه شد، داستان یک شکارچی هیولا به نام «گرالت (Geralt)» را روایت می کند که به دنبال دختر خوانده گمشده خود بنام «سیری (Ciri)» می گردد. داستان بسیار حساس و عاطفی است و حتی کوچکترین تصمیم شما در جهان بازی تاثیری دارد و اتفاقات مثبت و منفی را رقم خواهد زد. «ویچر3» علاوه بر داستان جذابی که ارایه می دهد «گیم پلی» بسیار زیبایی هم دارد و توانسته به عنوان یکی از بهترین و شناخته شده ترین بازیهای نقش آفرینی خود را ثبت کند.

بازی اساسین کرید: اما یکی از ضعیف ترین بازیهای نقش آفرینی ساخته شده در این چند ساله اخیر که احتمالا همه با آن آشنایی دارید بازی «اساسین کرید» می باشد. این بازی همیشه یک بازی «نقش آفرینی (آر. پی. جی)» نبود بلکه یک بازی «اکشن ادونچر» بود و به عنوان یکی از بهترین های این ژانر شناخته می شد. تا بازی «اساسین کرید اوریجینز (Assassin’s Creed Origins)» که اولین «اساسین کرید» نقش آفرینی بود و درست از همان زمان تاکنون که بازی «اساسین کرید والهالا(Assassin’s Creed Valhala)» عرضه شده ما شاهد زوال این مجموعه بودیم. داستان به سال 2015 بر می گردد؛ جایی که شرکت سازنده بازی «اساسین کرید» یعنی «یوبی سافت (Ubisoft)»، بازی «اساسین کرید سیندی کیت (Assassin’s Creed Syndicate)» را عرضه کرد که فروش بالایی نداشت. البته به خاطر بد بودن بازی نبود بلکه به خاطر بدنامی قسمت قبلی این بازی یعنی «اساسین کرید یونیتی (Assassin’s Creed Unity» بود که بخاطر مشکلات فراوان فنی، بدنام شده بود. ولی «سیندی کیت» بازی خوب و قابل قبولی بود. البته فروش کم این بازی، نظر «یوبی سافت» را به بازی که در همان زمان عرضه شده بود و فروش بسیار بالایی هم داشت جلب کرد و آن بازی «ویچر3» بود که یک بازی نقش آفرینی (آر. پی. جی.) بود. از آن زمان تا حالا «یوبی سافت» در پی ساخت «اساسین کرید» با محوریت نقش آفرینی الهام گرفته شده از «ویچر3» شده است که تاکنون موفق نشده و فقط به این مجموعه آسیب وارد کرده است.

حالا چرا بازی‌های نقش آفرینی شرکت «یوبی سافت» بد و ضعیف هستند؟ به این خاطر که سازندگان نه تنها بازیهای نقش آفرینی را درک نکرده اند بلکه از دلایل موفق بودن «ویچر3» هم آگاه نیستند و فقط به دنبال تقلید کورکورانه از «گیم پلی» بازی «ویچر3» هستند. در تمام این3 بازی نقش آفرینی که از «اساسین کرید» منتشر شده است (اوریجینزOrigins، ادیسهOdyssey، والهالاValhala) نه در «داستان» و نه در «گیم پلی» به شما «آزادی عمل» داده نمی شود بلکه فقط وانمود می شد که آزادی دارید در تمامی این3 بازی، هیچ انتخاب تاثیرگذاری به شما داده نمی شود و فقط چند دیالوگ را می توانید انتخاب کنید و این هم، چندان اهمیت ندارد که کدام را انتخاب کنید زیرا در آخر همه به یکجا ختم می شوند. در واقع کمتر تصمیمی را می توان یافت که واقعا تاثیر گذار باشد آنهم به صورت بسیار جزئی. همیشه پایان داستان بازی هم یکسان است و مهم نیست که چه انتخاب هایی کرده اید. همچنین شما واقعا نمی توانید به عنوان یک شرور یا یک فرد بی رحم بازی کنید و همیشه در نقش یک قهرمان بازی خواهید کرد که با آزادی در داستان مطابقت ندارد. علاوه بر آن، «گیم پلی» نیز بسیار «تک بعدی» است و اجازه فعالیتهای متفاوتی را به شما نمی دهد.

شاید تنها آزادی عملی که در بازی داشته باشید این باشد که مخفیانه به کمپ دشمن نفوذ کنید یا یک یورش رو به جلو داشته باشید. داستان و کاراکترها هم چنگی به دل نمی زنند و بسیار مصنوعی هستند حتی با یکسری سیاست های چپ گرایانه مانند «ال.جی.بی.تی(LGBT)» و «همجنسگرایان» هم قاطی شده و داستان را از آن که هست هم بی ارزش تر کرده است. در مجموع، شرکت «یوبی سافت» به هیچ یک از هسته های اصلی بازی های نقش آفرینی توجه نکرده است و دلیل آن این است که هنوز از عناصر «اکشن ادونچر» برای هسته اصلی بازیهای نقش آفرینی استفاده می کند و اینجاست که ارزش فهم هسته اصلی ژانرهای بازیهای ویدیویی چه برای بازیکن و چه برای سازندگان معلوم می شود. در مقالات بعدی به معرفی و تشریح دقیق سایر ژانرها خواهیم پرداخت.

نوید محمدی . کارشناس، مفسر و تحلیل‌گر بازی‌های ویدیویی

Satrapgame80@gmail.com

 

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
برچسب ها
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟