نگرانیها از تغییرات جمعیتی و به طور مشخص مسائی مانند کاهش نرخ زادآوری و افزایش خطر سالمندی جمعیت موجب شده که سوالاتی اساسی پیش روی مسئولان قرار گیرد که تامل پیرامون آنها ضروری است.
به گزارش «تابناک»، از جمله این مسائل، نقش دانشگاهها در مسائل به وجود آمده است. طرح این سوال اساسی که وقتی بسیاری از جوانان بازه سنی ۱۸ تا ۲۸ سال را که برهه مناسبی برای ازدواج و فرزندآوری است، به تحصیل در مراکز آموزش عالی اختصاص میدهند، آیا میشود گفت که دانشگاه رفتن موجب افزایش سن تاهل خواهد شد و به کاهش نرخ فرزندآوری منجر میشود؟
پرسشی کلیدی که حالا دستمایه طرحهای پژوهش و آماری مختلفی قرار گرفته، نتایج قابل اعتنایی به دنبال داشته و در نهایت به طرح مسائلی منجر شده که ظاهرا قرار است به تغییر برخی رویکردها در کشورمان منجر شود. بررسیهایی که در ادامه قصد داریم نتایج و فرازهایی از آنها را مرور کنیم:
بررسیهای آماری حکایت از آن دارد که از حدود ۱۳ میلیون جوان مجرد در کشور، ۲.۵ میلیون از آنان (حدود ۲۰ درصد) در حال تحصیل هستند. افرادی که مقررات آموزشی دانشگاهها نقش مؤثری بر تصمیم و رفتار ایشان در بعد ازدواج و فرزندآوری دارد به طوریکه میتواند ایفای مسئولیتهای نقش خانوادگی اعم از اقتصادی، اجتماعی و روانی را برای دانشجویان به رسمیت بشمارد و تسهیل گر باشد یا برعکس، با نادیده گرفتن نقش خانوادگی دانشجویان، شرایط را برای ازدواج و فرزندآوری دانشجویان دشوار کند.
نکتهای که به نوعی در قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده هم دیده شده و در مواردی، دانشگاهها را ملزم به ارائه خدمات رفاهی در این راستا کرده است. خدماتی که میتوانند بر رفتار دانشجویان در زمینه فرزندآوری و تأهل مؤثر باشند، با این یادآوری که میدانیم چالشهای اساسی بر سر راه اجرای این قوانین وجود دارد.
آمار و شاخصهای فرزندآوری و تأهل دانشجویان میتوانند تصویر کلی از وضعیت تأثیر نهاد آموزش عالی بر خانواده ارائه دهد. طبق آخرین آمار مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در سال تحصیلی ۱۳۹۹ـ ۱۴۰۰ حدود سه میلیون و ۱۸۰ هزار دانشجو در کل کشور وجود داشت که از این جمع، حدود ۶۲۰ هزار دانشجو (حدود ۲۰ درصد دانشجویان) «متأهل» بودند.
از جمله نکات قابل توجه دیگر در آن آمار، حضور حدود ۳۵۰ هزار نفر از دانشجویان متاهل در مجموعههای آموزش عالی ذیل وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است، آن هم در حالی که بررسی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران نشان میدهد ۶۳ درصد دانشجویان حین تحصیل، مشغول به انجام هیچ شغلی نیستند، حدود ۲۵ درصد دارای شغل پارهوقت و ۷.۵ درصد دارای شغل تماموقت هستند.
بر اساس گزارش طرح نیروی کار مرکز آمار ایران مقایسه زنان و مردان متأهل و مجرد دانشگاه رفته و نرفته حکایت از تقویت گویه «دانشگاه سن تأهل افراد را افزایش میدهد» دارد، به این صورت که در سال ۱۳۹۹، میانگین سنی ازدواج زنان در کشور ۲۳.۴ سال بوده و بررسی آماری نشان میدهد که ۷۳ درصد زنانی که در این سن بودند و وارد تحصیلات دانشگاهی شدند، هرگز ازدواج نکردهاند و در مقابل، تنها ۲۹ درصد از زنان ۲۳ ساله کشور که دانشگاه نرفتند، مجرد ماندهاند.
این درصد تجرد بالای افراد تحصیلکرده در بین مردان نیز دیده میشود به گونهای که در آن بازه میانگین سن ازدواج مردان در کشور ۲۷.۶ سال بوده، ۷۰ درصد مردان ۲۷ سالهای که دانشگاه رفتهاند، ازدواج نکردهاند و در مقابل تنها ۴۹ درصد مردانی که وارد دانشگاه نشده، مجرد هستند. تجردی که در افرادی که به تحصیلات دانشگاهی در مقاطع بالاتر ادامه دادهاند بیشتر از افرادی بوده که از یک مقطع فارغالتحصیل شده و ادامه تحصیل ندادهاند.
همچنین آمارهای ازدواج دانشجویی نهاد رهبری در دانشگاهها نیز قابل توجه است. مقایسه آمار ازدواج دانشجویی طی سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۱ نشان میدهد که در کل، سن ازدواج دختران دانشجو ۲۲.۲۸ سال و پسران ۲۵.۰۷ سال بوده است و در سال ۱۳۹۱ بیشترین تعداد ازدواج دانشجویی ثبت شده که ۶۱۴۰۰ نفر بوده، اما در سال بعد این آمار تقریبا نصف شده و به ۳۸۵۰۱ نفر رسیده است؛ آن هم درحالی که تعداد دانشجویان در سال ۱۳۹۲ نسبت به سال قبل افزایش یافته بود.
این کاهش ازدواج دانشجویی در سالهای بعد هم مشهود است تا جایی که در سال ۱۳۹۷ (قبل از شیوع کرونا) به ۱۹۳۰۰ نفر رسیده است؛ بنابراین در دهه ۱۳۹۰ ازدواجهای دانشجویی کاهش چشمگیری داشته است. کاهشی که البته با روند کلی ازدواج در کشور همخوانی دارد و بخشی از آن به کوچک شدن جامعه در سن ازدواج مربوط میشود.
ازسوی دیگر با توجه به آمار ازدواج دانشجویی و مقایسه آن با دانشجویان متأهل میتوان گفت بخش چشمگیری از دانشجویان با افراد خارج از دانشگاه ازدواج میکنند و بهرغم مطلوبیت ازدواج دانشجویی و آمار پایداری حدود ۹۴ درصدی ازدواجهای دانشجویی، این موضوع حکم فرصتی قابل توجه را دارد که میشود با رفع موانع و تسهیل ازدواج دانشجویان، از آن نهایت بهره را برد و زمینه ازدواج بخش قابل توجهی از افرادی که هرگز ازدواج نکرده را فراهم آورد.
بنابراین به نظر میرسد که استفاده از این ظرفیت، راهبرد مهم و اثرگذاری در حل مسئله ازدواج جوانان است به گونهای که اگر فقط ۵۰ درصد از جمعیت حدود ۲.۵ میلیون دانشجوی مجرد با افراد خارج از دانشگاه ازدواج کنند، حدود ۲.۵ میلیون نفر از افراد هرگز ازدواج نکرده، تشکیل خانواده خواهند داد.
پژوهشی که پیرامون عوامل مؤثر بر فاصله ازدواج تا تولد اولین فرزند در زنان تحصیلکرده دانشگاهی در تهران به انجام رسیده و این گروه را با زنانی با تحصیلات با کمتر از دیپلم مورد مقایسه قرار داده، نشان میدهد که براساس سطح تحصیلات، زنان با تحصیلات دانشگاهی در فاصله طولانیتری از ازدواج به تولد اولین فرزند خود رسیدهاند و میانه فاصله ازدواج تا تولد اول در این گروه از زنان ۴۶ ماه است.
این در حالی است که این شاخص برای زنان با تحصیلات کمتر از دیپلم متفاوت است به گونهای که ایشان ۱۲ ماه پس از ازدواج به تولد اول میرسند. همچنین این پژوهش نشان داد که در فاصله ۳۶ ماه بعد از ازدواج، تنها ۳۲ درصد از زنان با تحصیلات کمتر از دیپلم بدون فرزند هستند درحالی که ۶۴ درصد زنان با تحصیلات دانشگاهی در این بازه بدون فرزند هستند.
پژوهشی دیگر، آن هم در تهران پیرامون قصد تک فرزندی صورت گرفته که نتایجش نشان میدهد قصد تک فرزندی در کسانی که قصد ادامه تحصیل دارند، به طور معناداری بیشتر از افرادی است که قصد ادامه تحصیل ندارند. همچنین افرادی که قصد ادامه تحصیل تا مقطع کارشناسی ارشد داشتند در مقایسه با سایر مقاطع تحصیلی، بیشتر تک فرزندی را برمیگزینند.
بررسیهایی که بسیاری شان بر وضعیت نامطلوب ازدواج و فرزندآوری در میان دانشجویان تاکید دارند، هرچند میدانیم که اوضاع جامعه در بیرون از دانشگاهها هم در این مولفهها مطلوب نیست و حتی نگران کننده توصیف میشود. نگرانیهایی که رفع آنها نیازمند اتخاذ تدابیری ویژه و البته کارآمد است؛ چه در سطح جامعه و چه در مراکز آموزش عالی و دانشگاههای کشورمان.