به گزارش «تابناک»، روزنامههای امروز شنبه ۲۲ مهرماه در حالی چاپ و منتشر شد که حضور زمینی تل آویو در غــزه بلوف یا ریسک؟ شرایط ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدالیون، نقشه دوباره آمریکا برای ۶ میلیارد دلار دارایی ایران و بازتاب راهپیماییهای حمایت از مردم غزه در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
مهرداد احمدی شیخانی طی یادداشتی در شماره امروز شرق نوشت: موضع ما درباره استاندارد دوگانه چیست؟ بگذارید همین ابتدای مطلب اشاره کنم که در فرهنگ ما ایرانیان، از همان قدیم برای استاندارد دوگانه ضربالمثل داشتهایم، ضربالمثلِ «یک بام و دو هوا». داستانش را حتما میدانید؛ ولی برای آنکه متهم به ترویج آداب خلاف عفت عمومی نشوم، از ذکر داستانش در این یادداشت میگذرم. اگر اطلاعی از ماوقع این مثل ندارید، کافی است در گوگل سرچ کنید تا از روایتش مطلع شوید. در هر صورت موضوع استاندارد دوگانه برای ما ایرانیها، موضوع جدیدی نیست و از قدیم در زندگی روزمرهمان با آن روبهرو بودهایم و زمانی که با دوگانگی رفتار روبهرو میشویم، از مَثل یک بام و دو هوا استفاده میکنیم و حالا که یک مقدار مدرن شدهایم، عبارت استاندارد دوگانه را به کار میبریم که همان یک بام و دو هوای قدیمی خودمان است؛ و البته بیشتر اوقات وقتی میگوییم استاندارد دوگانه، منظورمان بیشتر معطوف به رفتار و موضعگیریهای صاحبان قدرت است؛ اما فقط صاحبان قدرت نیستند که دچار استاندارد دوگانهاند و یک بام و دو هوا میکنند و تقریبا همه ما چنین هستیم. واقعیت این است که بسته به اینکه علاقهمان چه باشد و به کدام طرف ماجرا گرایش داشته باشیم، ما هم دچار استاندارد دوگانهایم. مثال خیلی واضح و روشنش را میتوان در موضعگیریهایمان درباره دو رخداد جنگ اوکراین و حمله حماس به اسرائیل دید. در داستان جنگ اوکراین، تقریبا بسیاری در کشور خودمان و در اکثر نقاط جهان، صاحب موضع بودند؛ موضعی که با یکی از طرفین جنگ همراه بود.
داستان جنگ اوکراین این است که رهبران این کشور در مقابل خواست روسیه که به ناتو نپیوندید، مقاومت کردند و نتیجه آن، حمله روسیه به اوکراین و نابودی بخش بزرگی از زیرساختهای این کشور و از دست دادن قسمتهایی از سرزمینش بود. کاری به مواضع دیگر کشورها ندارم؛ ولی بسیاری در کشور خودمان با وجود حصول این نتیجه و نابودی بخش اعظمی از آنچه اوکراین داشت و حالا دیگر فاقد آن است، این مقاومت را شایان تقدیر و تمجید دانستند و بهویژه بخش درخورتوجهی از روشنفکران و منتقدان حاکمیت خودمان، در برابر مواضع ضمنی کشورمان در این جنگ، با وجود صدمات کمرشکن بر اوکراین، از رفتار حاکمان این کشور حمایت کردند؛ اما حالا اتفاق دیگری افتاده. ۷۰ سال است که فلسطینیان در آپارتاید اسرائیل اسیرند. بخش بزرگی از سرزمینشان را از دست دادهاند و آنچه برایشان مانده، یا در محاصره است یا هر روز در پوشش شهرکهای جعلی مصادره و تکهتکه میشود و آخرالامر، حماس به اسرائیل حمله کرده و اسرائیل در جواب و برای انتقام گیری، آب و برق را قطع، ورود هر نوع دارو و مایحتاج به غزه را ممنوع و ۳۰ درصد این بزرگترین زندان بیسقف جهان را با خاک یکسان کرده و در آستانه لشکرکشی به این زمین سوخته است تا مابقی آنچه را باقی مانده، نابود کرده و آنان را که هنوز زنده ماندهاند، بکشد.
در این میان آنها که در کشورمان، تا دیروز یا به نفع اوکراین یا به نفع روسیه موضع میگرفتند، این بار چه واکنشی نشان میدهند؟ آنانی که رفتار حاکمیت اوکراین را نابخردانه و غیرمسئولانه و سببساز نابودی این کشور میدانستند، رفتار حماس را میستایند و آن را قهرمانانه توصیف میکنند و برعکس، آنهایی که تا دیروز از شجاعت رهبران اوکراین داد سخن میدادند و زلنسکی را میستودند، در اینجا رفتار حماس را نابخردانه و غیرمسئولانه میخوانند و بر این باورند که حماس، نسنجیده و بدون دخیلکردن سرنوشت مردم در نتیجه کار، فقط باعث بدبختی بیشتر مردم غزه شده است و آن پیروزی که از آن دم زده میشود، حاصلی غیر از رنج و محنت بیشر برای مردم ستمدیده غزه ندارد.
حال درباره کنشگران دو سوی ماجرا چه باید گفت؟ بالاخره مقاومت در مقابل تجاوز، شرافتمندانه است یا نابخردانه؟ آیا اگر یک سوی ماجرا روسیه باشد، بد است و اگر در جای دیگر اسرائیل و غرب قرار گرفته باشد، خوب میشود و برعکس؟ آخر چطور میشود که یک عمل واحد در دو جای جهان رخ بدهد و یک بار آن را ستایش کنیم و دفعه بعد که افراد دیگری همان کا را کردند، آن را نکوهش کنیم؟ اگر تجاوز به سرزمین دیگران بد است، همیشه بد است و اگر مقاومت، حتی به بهای کشتهشدن و نابودی، خوب و شرافتمندانه است، همیشه خوب و شرافتمندانه است؛ اما واقعیت این است که اکثر ما دچار استاندارد دوگانهایم و برایمان فرق میکند که یک رفتار واحد از طرف چه کسی و در مقابل چه کسی انجام شود. اگر کسی را که میپسندیم، در مقابل آن کسی که نمیپسندیم مقاومت کند، کاری قهرمانانه و شرافتمندانه کرده و اگر آن را که نمیپسندیم در مقابل آن کسی که میپسندیم چنین کرده باشد، عملی نابخردانه و غیرمسئولانه انجام داده است.
غلامرضا نوری قزلجه رییس فراکسیون مستقلین مجلس یازدهم طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد نوشت: اصل مبرهن قانون نویسی در خانه ملت بر مبنای برآیند نظرات آحاد ملت و با نظارت ملت بر روند قانوننویسی است. موضوعی که در روند بررسی لایحه حجاب گم شد و مشکلات اساسی و ایرادات جدی به روند بررسی این لایحه در مجلس یازدهم وارد است. لایحهای که بدون تناسب با اصل ۸۵ قانون اساسی با استناد به این اصل به کمیسیونی با کمتر از ۱۰ عضو رفت و با نظر و رای این تعداد نماینده، برای بالغ بر ۸۰ میلیون ایرانی قانون نوشته شد. اصلیترین وجوه تضاد ماهیت این لایحه با الزامات استفاده از اصل ۸۵ قانون اساسی این بود که این لایحه در نوبت نمانده بود که نگرانی از به تعویق افتادن آن مطرح باشد، چرا که در روال عادی با مدیریت هیات رییسه مجلس این لایحه میتوانست به صحن بیاید و به صورت معمول و علنی با رای همه نمایندگان بررسی شود، اما یک جریان سیاسی مانع این موضوع شد، چرا که از واکنش افکار عمومی به مفاد و پیشنهادهایی که در پی تصویب آن بودند، واهمه داشت.
علاوه بر این تفسیر از ضرورت اصل ۸۵ مساله زمان و فوریت تصویب یک قانون را مطرح میکند در حالی که در مورد لایحه حجاب «فوریت» و «مشکل زمان» وجود نداشت و این بازه زمانی در اختیار مجلس یازدهم بود تا لایحه در صحن بررسی شود و نمایندگان وارد بررسی جزییات شوند فلذا از هیچ جهت و نگاهی این لایحه واجد شرایط بررسی از طریق اصل ۸۵ نبود.
سومین نکته اینکه بررسی لایحه مطابق اصل ۸۵ باعث تحویل آن به کمیسیونی با کمتر از ۱۰ عضو شد که طبق آیین نامه داخلی مجلس اگر دوسوم تعداد نمایندگان عضو کمیسیون یعنی ۸ نفر به هر موضوع و پیشنهادی رای بدهند، برای تصویب آن کافی است. بنابراین میتوانیم در نظر بگیریم که قانونی به این اهمیت در بسیاری از بخشها با رای ۸ نماینده مجلس یازدهم تصویب شده است.
علاوه بر موارد فوق که نشان میدهد استناد به اصل ۸۵ برای بررسی این لایحه خلاف قانون بوده است محتوای لایحه و شکل بررسی آن ایرادات اساسی دارد که هر یک از این ایرادات، میتواند مبنای تصمیم شورای محترم نگهبان برای بازگشت آن به مجلس باشد.
متاسفانه کمیسیون قضایی مجلس یازدهم با سرعت زیاد با همان سبک و سیاق سابق بر این، لایحه را بررسی و گزارش نهایی را در معرض یک رایگیری کلی در صحن مجلس قرار داد.
مساله دیگر تورم جدی تعداد مواد این لایحه در مجلس است. لایحهای که ابتدا ۹ ماده بود در جریان بررسی در کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس به بالغ بر ۷۰ ماده رسید که از نظر قانونی این ابهام وجود دارد چطور این اندازه گسترش پیدا کرد و این حجم از تورم تعداد مواد این لایحه با ابهامات قانونی روبهرو است. بار مالی اجرای مفاد این مصوبه در صورت تبدیل آن به قانون نیز مساله دیگری است که میتواند از اساس بودجه سال آینده را تحت تاثیر قرار بدهد.
محمدصادق جنانصفت طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان پوتین و زنده به گور کردن گاز ایران نوشت: اگر کسی تردید دارد ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری همهکاره روسیه، برای زنده به گور کردن منابع گازی ایران نقشه دارد و میخواهد در بلندمدت این همه منابع گاز طبیعی در ایران بماند و هرگز به پالایشگاهی نرود تا به بازار گاز جهان عرضه شود… سخت در اشتباه است؛ یا چشمهای خود را بسته و نمیخواهد این موضوع را ببیند. این مثل روز روشن است که ولادیمیر پوتین و دیگر اعضای الیگارش حاکم بر روسیه بهمثابه رقیب اصلی ایران در داشتن ذخایر گاز طبیعی نمیخواهند رقیبی بزرگ و با ذخایر بسیار بالا قدعلم کرده و بازار گاز را از انحصار آنها درآورد. به همین دلیل است که رییسجمهوری روسیه به جای اینکه درباره مفاد تفاهمنامهای که گفته میشود براساس آن گاز پروم باید ۴۰ میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری کند، از چیز دیگری حرف میزند.
به گزارش اسپوتنیک، ولادیمیر پوتین طی سخنرانیای در جلسه عمومی هفته انرژی روسیه گفت: شرکای ایرانی در حال گفتگو با ما در مورد احتمال عرضه گاز روسیه به بازار ایران هستند. رییسجمهوری روسیه گفت: معتقدم هرچه مسیرهای انرژی بیشتر باشد، بهتر است. این در حالی است که جواد اوجی وزیر نفت ایران میگوید، قرارداد با گاز پروم باید و بهزودی اجرایی شود. شهروندان ایرانی در این میان باید دل به کدام حرف ببندند؟
حرف درست و آخر را آیا پوتین میزند که خواستار صادرات گاز روسیه از مسیر ایران به بازارهای هدف مثل هند و پاکستان است یا اینکه جواد اوجی که میگوید تفاهمنامه با گازپروم بهزودی یا در زمان مناسب اجرایی خواهد شد؟ تجربه نشان داده است روسها علاوه بر خشونت در ذات حکمروایی خویش، هر جا لازم باشد از عنصر فریب هم استفاده میکنند.
در این صورت باید به این مساله با دقت بیشتر نگاه شود و از دادن اختیار توسعه گاز ایران به رقیب حیلهگر اجتناب کرد. مدیران نظام جمهوری اسلامی به ویژه جناح سیاسی حاکم بر نهاد نباید منافع درازمدت این سرزمین و شهروندان خود را با سادهانگاری و کجبینی و بهانهستیزی با آمریکا به الیگارشی روسی ببخشند.
ایران دارای دومین ذخایر گازی جهان است و باید به جای اینکه شاهد زنده به گور شدن گاز طبیعی خود باشد، راه بیرون آمدن از تلههای روسی را بیابد.
در دنیای امروز هزاران میلیارد دلار سرمایه بینالمللی انباشت شده است که در صورت عادی شدن وضعیت اقتصاد ایران و عادی شدن سیاست خارجی به ایران خواهند آمد و با توجه به رشد تکنولوژیهای استخراج و فرآوردهسازیشده به سرعت به بازارهای جهانی عرضه خواهد شد. فریب پوتین را نخوریم.