به گزارش «تابناک» به نقل از صبح نو، گزارهها و مستندات خبری گویای این مطلب مهم است. تندروهای اصلاحات بعد از تصاحب کرسیهای تصمیمگیر نهاد انتخاباتی و مشورتی جبهه اصلاحات به دنبال این هستند تا دیگر احزاب اصلاحطلب را از انجام هرگونه کنشگری انتخاباتی باز دارند. همانگونه که محمدعلی وکیلی در گذشته گفته بود: «پیام حضور تندروها در رأس و هیأت رئیسه جبهه اصلاحات، تغییر رویکرد تعاملی اصلاحات به رویکرد رادیکال و تقابلی است.» اکنون به نظر میرسد این رویکرد در همه ساحتهای سیاسی خود را نشان داده است، از موضع رئیس و سخنگوی جبهه اصلاحات ایران در خصوص فوت مرحومه مهسا امینی تا تنظیم بیانیه به مناسبت طوفان الاقصی.
در مورد انتخابات آتی مجلس نیز تندروها بهصورت چراغ خاموش تحریم انتخابات را دنبال میکنند و همه تلاش خود را به کار گرفتهاند تا دیگر احزاب اصلاحطلب را علیرغم میل باطنی با خود همراه کنند. چند روز پیش نیز روزنامه اصلاحطلب «آرمان ملی» طی گزارشی از رویکرد منفعلانه جبهه اصلاحات ایران درخصوص انتخابات اسفندماه سال جاری انتقاد کرده بود. این روزنامه نوشته بود: «بسیاری انتقاد میکنند جبهه اصلاحات که فلسفه وجودیاش برای انتخابات است، چطور میشود هیچ موضعی در امر انتخابات نداشته باشد.»
روزنامه اصلاحطلب «آرمان ملی» نوشته بود: «جبهه اصلاحات پیش از این اعلام کرد که نظری چه ایجابی و چه سلبی در موضوع انتخابات ندارد. این موضع در دوره پیشثبتنام انتخابات اتخاذ شد. رادیکالها در جبهه اصلاحات دست بالا را دارند، میخواهند این تشکل سیاسی را به سمت تحریم انتخابات سوق دهند؛ شاهد هم آنکه آذر منصوری را به ریاست جبهه اصلاحات رساندند و فرد میانهرویی چون بهزاد نبوی را کنار گذاشتند.»
سرایت رفتارهای رادیکالی به رئیس دولت اصلاحات
البته در ادامه مسیر رادیکالها نتوانستند همه افکار خود را در قالب مواضع جبهه اصلاحات منتشر کنند، زیرا اصلاحطلبان میانهرو مایل به شرکت در انتخابات هستند و همین شرایط باعث شد جبهه اصلاحات در نقطه صفر باقی بماند و بگوید موضعی ندارم. رفتارهای رادیکالی و تند جبهه اصلاحات ایران همانگونه که محمدرضا باهنر چندی پیش به آن اشاره کرد، به رئیس دولت اصلاحات نیز سرایت کرده است. در بیانیه و اظهارنظرهایی که اخیرا به نقل از سید محمد خاتمی منتشر شده است، مواضعی به مراتب رادیکالتر از مواضع سال 88 از وی بروز و نمود کرده است که به نظر میرسد نقش رادیکالهای جبهه اصلاحات ایران در اتخاذ این مواضع بیتأثیر نیست. محمدرضا باهنر چندی پیش در این زمینه گفته بود: «درخصوص آقای خاتمی که به نظر میآید برخی مواضع ایشان کمی رادیکال شده است؛ واقع قضیه این است که آقای خاتمی باید کمی رعایت کند.»
فشار اعضا به جبهه رادیکال شده
قطعا جبهه اصلاحات ایران نمیتواند به مواضع رادیکالی و همچنین رفتارهای ضد انتخاباتی در درازمدت ادامه دهد و فشار احزاب عضو این جبهه که اعضای حقوقی آن را تشکیل میدهند، این جبهه را وادار خواهد کرد که برای انتخابات پیشرو اعلام موضع کند یا بهصورت شفاف و علنی، تحریم انتخابات را اعلام کند تا تکلیف احزاب قانونی و مردم و نظام با آنان روشن شود. غلامحسین کرباسچی، عضو شاخص حزب کارگزاران سازندگی نیز اخیرا در گفتوگویی به این موضوع صریحا اشاره کرده و گفته است: «اصلاحطلبان اگر بنای بر تحریم انتخابات مجلس دارند، بهتر است این تحریمکردن را بهطور صریح بیان کنند، چون خطرش کمتر از «انفعال» و «سکوت» است.»
کرباسچی در همین گفتوگو تصریح کرده است: «آقای نبوی خودش میگوید که «من کلا ضدانقلابم». آقای نبوی کلا روشهای تند و افراطی و برخوردهای حذفی را قبول نداشت. او در هر انتخابات قبول نداشت که ما به سمت تحریم انتخابات یا به سمتی برویم که از آن، نوعی بوی مخالفت برمیآید. بالاخره بحثهای زیادی در جبهه اصلاحات مطرح بوده که من چندان اطلاعی از جزئیات آنها ندارم.»
به دنبال راهی «میانه»
به گفته دبیرکل پیشین حزب کارگزاران سازندگی، اصلاحطلبان هیچوقت نگفتهاند که ما انتخابات را تحریم میکنیم، چون عواقب تحریمکردن برای یک گروه سیاسی، اصلا خوب نیست. اصلاحطلبان با تحریم انتخابات، حذف میشوند. سایت خبرآنلاین که سمتوسوی اصلاحطلبی دارد و نزدیک به حسن روحانی است نیز اخیرا نوشته بود: «تحریم انتخابات یا مشارکت در انتخابات، دو روی سکه فعالیت سیاسی در موسم انتخابات است، لااقل عقیده اکثریت سیاسیون بر این اساس استوار شده که یک گروه سیاسی یا در انتخابات مشارکت میکند یا آن را تحریم؛ اما اخیرا برخی اصلاحطلبان در حال گشودن راهی «میانه» هستند و میگویند تحریم هیچ اثری ندارد؛ اما درعینحال بهصورت «مشروط» در انتخابات حاضر میشویم. آنها معتقدند که ما بنایی بر تحریم نداریم؛ اما این هم نمیشود که با دست بسته شنا کرد.» با اینکه رادیکالهای جبهه اصلاحات میخواهند ترمز هرگونه فعالیت انتخاباتی را بگیرند؛ اما اخبار، شواهد و قرائن از نوعی ائتلاف پنهان بین احزاب میانه جریان اصلاحات حکایت دارد. چندی پیش سه حزب شاخص جریان اصلاحات، کنگره ملی خود را با حضور دبیران و اعضای استانی برگزار کردند.
کنگره سه حزب مهم اصلاحات در آستانه انتخابات
۱۱ شهریورماه، ۱۵ مهرماه و ۲۸ مهرماه به ترتیب برگزاری سه کنگره حزب اعتماد ملی، حزب اعتدال و توسعه و حزب کارگزاران سازندگی انجام شد و به دلیل نزدیکی به انتخابات اسفندماه سال جاری، هر سه کنگره ضریب بالایی به لحاظ خبری در رسانهها داشت و البته سخنرانان مجامع عمومی این سه حزب بر اهمیت و لزوم مشارکت در انتخابات اشاره کردند. همانگونه که مسئولان این سه حزب اشاره کردند، در حال ارزیابی فضای انتخاباتی هستند. طبق برخی از اطلاعات، اعضای این احزاب در سراسر کشور در پیشثبتنام انتخابات نامنویسی کردهاند و به نظر میرسد از هماکنون نیز ائتلاف پنهانی بین این سه حزب؛ اعتدال و توسعه، کارگزاران سازندگی و اعتماد ملی شکل گرفته است.
ائتلافی که چاقتر میشود؟
البته به نظر میآید بدنه این ائتلاف با گذشت زمان و نزدیکشدن به انتخابات دوره دوازدهم مجلس مدام «چاقتر» و بر اعضای این ائتلاف اضافه شود. جریان علی لاریجانی، رئیس دورههای هشتم، نهم و دهم مجلس شورای اسلامی نیز در حال فعالیت سنگین و پرفشار انتخاباتی است و احتمالا این جریان نیز به این ائتلاف بپیوندند. منصور حقیقتپور، مشاور علی لاریجانی نیز چندی پیش در همین خصوص به «صبح نو» علیرغم اینکه گفته بود نمیتواند پیشگویی کند؛ اما از احتمال ائتلاف نیروهای اعتدال و اصلاحطلب در انتخابات پیشرو خبر داده و تأکید کرده بود که الان نیز زود است که بگوییم در انتخابات آتی چه اتفاقاتی میافتد.
حقیقتپور تأکید کرده بود: «همه چیز به تأیید صلاحیتها برمیگردد و باید ببینیم در نهایت آرایش انتخابات چگونه خواهد بود، آن زمان است که میتوان در مورد تحرکات انتخاباتی، تحلیل درست و شفافی ارائه کرد.»