به گزارش «تابناک» به نقل از خبرآنلاین، «وحیدی نماینده جبهه پایداری در دولت است.» این پاسخ وزیر دولت اصلاحات به ادعای سخنگوی جبهه پایداری است که اخیراً اعلام کرده بود دولت سیزدهم خالی از حضور اعضای جبهه پایداری است چراکه نفوذ در دولت به درد این گروه نمیخورد اما با این وجود از دولت سیزدهم حمایت میکنند.
علی صوفی، چهره اصلاح طلب در گفتگو با خبرآنلاین با استناد به اظهارت احمد وحیدی در مراسم سالگرد فوت آیت الله مصباح یزدی مبنی بر اینکه «دولت پیرو افکار و اندیشههای مصباح یزدی است.» میگوید دولت در اختیار تفکر جبهه پایداری قرار گرفته و این امری غیرقابل انکار است.
صوفی دربخشی دیگری از این گفتگو گریزی نیز به ادعاها درباره ثروت محصولی زد و گفت: «بر فرض که محصولی در دولت آقای احمدینژاد حتی یک ریال هم کار اقتصادی نکرده اما باید بگوید چه زمانی کار اقتصادی کرده و آن کار اقتصادی چه بوده که توانسته این همه ثروت به دست آورد.»
در ادامه گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با علی صوفی، وزیر دولت اصلاحات را میخوانید:
********
*آقای صوفی! یکی از نقدها به دولت رئیسی نفوذ طیف خاص سیاسی در رده های مختلف مدیریتی دولت است، با این وجود سخنگوی جبهه پایداری در اظهاراتی عجیب مدعی شده است که از جبهه پایداری کسی در دولت حضور ندارد، واکنش شما به این ادعا چیست؟
در مراسم سالگرد فوت مرحوم مصباح یزدی، وزیر کشور مطلبی را عنوان کرد که بنده از تلویزیون شنیدم، آقای وحیدی گفت که دولت پیرو افکار و اندیشههای مصباح یزدی است که این یعنی نفوذ جبهه پایداری زیرا جبهه مذکور هم همین را میگوید که ما وابسته به مصباح یزدی هستیم.
جبهه پایداری به دنبال حکومت اسلامی است نه جمهوری اسلامی
البته این جبهه در داخل خود اصولگرایان هم پذیرفته نیست بهطوری که از اصولگرایان و افرادی نظیر روحالامینی شنیدم که میگفتند ما با جبهه پایداری صحبت میکنیم و میگوییم شما با این تفکر دنبال حکومت اسلامی هستید در حالی که در قانون اساسی، جمهوری اسلامی مطرح شده است. لذا اول جمهوری اسلامی را پیاده کنید بعد دنبال ایده خودتان در رابطه با حکومت اسلامی بروید.
کابینه رئیسی تحت تاثیر تفکر احمدی نژادی و پایداری است
بنابراین حکومت اسلامی الان قانونی نیست اما این طیف دنبال حکومت اسلامی هستند. من وقتی از وزیر کشور این حرف را شنیدم خیلی تعجب کردم چراکه بههرحال وقتی یک مقام رسمی این حرف را میزند، خیلی بار دارد و بنابراین به نظر من وزرایی که در کابینه فعلی هستند، خصوصا بعضی از وزرای احمدینژاد که در بین آنها حضور دارند، وابسته به جبهه پایداری هستند. درمجموع تفکر فعلی در کابینه دولت سیزدهم تفکر احمدینژادی است که آن هم به جبهه پایداری وصل بود.
۳ میلیارد درآمد سوآپ نفتی در زمان شهرداری احمدی نژاد در اردبیل به حساب محصولی واریز شده بود
*به رابطه احمدینژاد با دولت سیزدهم اشاره کردید، سخنگوی جبهه پایداری مدعی است که محصولی در دولت احمدینژاد حتی یک ریال هم کار اقتصادی نکرده است، این ادعا تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟
ما میگوییم که اگر ایشان اصلاً کار اقتصادی نکرده است، این ثروت را از کجا آورده و از چه طریقی مولتی میلیاردر شده است؟ آنچه که در دولت خاتمی به خاطر دارم این است زمانی که احمدینژاد به عنوان شهردار مطرح شد، وزیر کشور از امضای حکم او امتناع میکرد و دلیل آن هم پروندهای بود که احمدینژاد در شهرداری اردبیل داشت که آن پرونده هم به سوآپ نفتی ارتباط پیدا میکرد که انجام داده بودند و همان موقع ۳ میلیارد تومان درآمد آن به حساب محصولی واریز شد که در نهایت او بر مبنای این معامله پولدار شد و الان هم خانه آنچنانی دارد و طبق گفتههای حتی اصولگرایان محصولی ثروت هنگفتی دارد.
بر فرض که محصولی در دولت آقای احمدینژاد حتی یک ریال هم کار اقتصادی نکرده اما باید بگوید چه زمانی کار اقتصادی کرده و آن کار اقتصادی چه بوده که توانسته این همه ثروت به دست آورد.
*نکته جالبتر آنکه این جبهه در راستای تطهیر چهره محصولی به تخریب چهرههای اصلاحطلب نظیر کواکبیان و چهرههای معتدل میپردازند، ارزیابی شما از این اقدام اعضای جبهه پایداری چیست؟
بنده از ثروت افرادی که این جبهه نام برده، خبر ندارم که بخواهم ثروت محصولی را با آنها مقایسه کنم. از سوی دیگر در رسانهها هم چنین چیزی مطرح نشده که کواکبیان یا لاریجانی مولتی میلیاردر هستند که بخواهیم این سه مولتی میلیاردر را با هم مقایسه کنیم. اینکه ادعا کنند فلان چهره ثروتمند است که محصولی را تطهیر نمیکند.
وزیر کشور گفت که در دولت پیرو افکار مصباح یزدی هستیم
* به بحث نفوذ جبهه پایداری در دولت برگردیم، اقدامات سلبی و تند در مباحثی چون حجاب چقدر برگرفته از تفکر جبهه پایداری است؟
موردی که سال گذشته از وزیر کشور شنیدم اصلا از یک کارمند رده پایین دولت هم بعید بود مطرح شود چه برسد به کسی که عضو کابینه رئیسی و از قضا وزیر کشور یعنی وزیر سیاسی است زیرا سیاست داخلی مربوط به وزارت کشور میشود.
من خودم شنیدم و صداوسیمای جمهوری اسلامی نشان داد که وحیدی در مراسم سالگرد مصباح یزدی گفت که اصلاً در دولت رئیسی پیرو افکار و اندیشههای مصباح یزدی و مجری افکار و ایدههای او هستیم. من همان موقع در خانه احزاب اعتراض کردم و گفتم وقتی وزیر کشور میگوید مجری ایدههای مصباح یزدی هستیم، ایدههای مصباح یزدی کاملاً روشن است و میگوید مردم اصلاً کارهای نیست. طرفداران مصباح یزدی مطرح میکنند که علاوه بر ولایت مطلقه فقیه باید اطاعت مطلقه هم داشته باشند.
افکار مصباح یزدی با افکار امام راحل و رهبری زاویه دارد
علاوه بر این، یکی از حضرات اعلام کرده که افکار مصباح یزدی با افکار امامین زاویه دارد، یعنی هم با افکار امام خمینی (ره) و هم با افکار رهبر انقلاب زاویه دارد، آن وقت وحیدی به عنوان عضوی از کابینه دولت صراحتاً اعلام کرده که ما پیرو افکار مصباح هستیم، لذا با توجه به اینکه مصباح یزدی معتقد است مردم کارهای نیستند و از طرفی وحیدی اعلام کرده پیرو افکار مصباح یزدی است، چگونه انتخابات را برگزار میکند؟
چراکه مصباح اصلاً انتخابات را قبول ندارد. مصباح عنوان میکند مردم رعیت هستند و ولیفقیه را خدا انتخاب میکند. این افکار مصباح یزدی است و الان جبهه پایداری این افکار را دارد و اشکالی هم ندارد چراکه یک حزب و جریان سیاسی است اما وقتی که عضو کابینه دولت نظام جمهوری اسلامی یک چنین انتصابی به مصباح یزدی را اقرار و اعتراف میکند این اصلاً دیگر از نظام اسلامی و از جمهوری اسلامی خارج است.
وزیر کشور نماینده جبهه پایداری و تفکر مصباح در دولت است
* یعنی می گویید وزیر کشور به نوعی نماینده جبهه پایداری و تفکر مصباح یزدی در دولت است؟
بله، وحیدی نماینده جبهه پایداری و تفکر مصباح یزدی در دولت است وقتی که او صراحتاً اعلام میکند پیرو او است و عملکردش را هم که مشاهده میکنیم. در هر صورت این بخشنامه طبقهبندی شدهای که وزیر کشور راجع به حجاب منتشر کرده که بزنید، بگیرید و فلان کنید که الان روزنامه اعتماد آن را افشا کرده، برگرفته از همان نوع تفکرات است و هیچ ربطی به تفکرات امام (ره) ندارد و دقیقاً همان تفکرات آیتالله مصباح یزدی است.
انتخابات ۱۴۰۲ را خدا به خیر کند
*آقای صوفی! عملکرد هیاتهای اجرایی وزارت کشور و ردصلاحیتهای گسترده در انتخابات در راستای تفکر خالص سازی و تفکر آیت الله مصباح است؟
مردم از انتخابات عبور کردهاند، چنانچه از سالهای ۹۸ و ۱۴۰۰ با عدم مشارکت خود یک تحریمی را در رابطه با انتخابات اعمال میکنند لذا انتخابات ۱۴۰۲ را خدا به خیر کند. البته پیشبینیها و همه نظرسنجیها دال بر خود تحریمی انتخابات است اما اینها میخواهند عنوان کنند که با حضور ۲۴ هزار نفر در مرحله پیش ثبتنام که نسبت به گذشته خیلی بیشتر بوده از مردم میخواهند که مشارکت کنند.
رئیسی دنبال مجلس یکدست تر است
در نهایت انتخابات برگزار میشود و معلوم خواهد شد. اما موردی که لاریجانی به اینها نسبت داده، خالصسازی است که این خالصسازی توسط دولت در حال انجام است. بههرحال آن چیزی که حتی از مقامات امنیتی مانند سپاه نقل میکنند این است که میگویند برای حفظ نظام خواهان مشارکت حداکثری و یک مجلس کارشناسی قوی هستند که این امر مستلزم مشارکت اصلاحطلبان است، حتی به ما اصلاحطلبان میگویند چرا آن انتخابات تناسبی را شما رد کردید و اجازه ندادید تشکیل شود البته همانها میگویند دولت این افکار را ندارد بلکه رئیسی دنبال مجلس یک دست کامل یعنی از مجلس فعلی خالصتر که وابسته به خودش باشد تا ناکارآمدیهای این دولت را بپوشاند.
* در حال حاضر جبهه پایداری میگوید دنبال وحدت هستیم اما برخی بر این باور هستند که اقدامات و اظهارات اعضای جبهه پایداری نشانی از وحدت ندارد، به نظر شما جبهه پایداری در نهایت به وحدت می رسد یا ...
باید دید منظور از وحدت، وحدت با چه کسی است؟ گاهی اوقات وحدتی که طرف میگوید منظورش این است که همه شما بیایید با من وحدت کنید. یعنی من این تفکر، روش و منش را دارم، همه شما بیایید زیر چتر من و با من وحدت کنید، این هم اسمش وحدت است.
اما یک وحدت هم این است که همه افکار و اندیشهها در کنار هم قرار گرفته و با هم در اداره کشور مشارکت کنند، که وحدت واقعی همین است. وحدت واقعی باید عملی باشد و عمل به آن هم در فضای انتخابات شکل میگیرد. اولاً باید نظارت استصوابی از بین برود و این ردصلاحیتهای جناحی و جریانی که جبهه پایداری به کمک شورای نگهبان و دولت اجرا میکند، برداشته شود که انتخابشوندگان از همه سلایق سیاسی کشور، امکان کاندیدا شدن داشته باشند، البته به دنبال آن انتخابکنندگان هم مشاهده کنند که در بین کاندیداها، کاندیدای باب سلیقه و میل خودشان وجود دارد و تلاش کنند تا او را به مجلس بفرستند، بنابراین مشارکت حداکثری انجام شود و آنوقت است که یک وحدت و وفاق ملی به وجود میآید که میتوان اسم آن را وحدت گذاشت.
وحدت مورد نظر جبهه پایداری همان انحصارطلبی و حذف دیگران است
اما وحدتی که این افراد مطرح میکنند این است که همه شما کنار بروید، هیچکس مشارکت نکند، همه قدرت را هم به ما بدهید و شما هم زیر چتر ما بیایید. لذا تفکر اینها تفکر انحصارطلبی و خودبرتربینی است به این معنی که اینها اصلاً دیگران را قبول ندارند. چنانچه مصباح یزدی تفکر هیچکس غیر از تفکر خودش را قبول نداشت حتی تفکر امام (ره) را هم قبول نداشت. بنابراین جبهه پایداری که پیرو خالص مصباح است جایی برای وحدت ندارد چراکه اینها حتی با خودشان هم نمیتوانند وحدت کنند چه برسد به اینکه با جریانهای دیگر وحدت کنند.
شنیده شده رهبری دستور داده اند در ردصلاحیت ها تجدیدنظر شود
درست است که کشور نیاز به وحدت دارد، وحدتی که میتوانست در این انتخابات اتفاق بیفتد اما با قانون انتخابات که مجلس تحت سلطه جبهه پایداری، تصویب کرده، حسن نیت خود را نیت نشان داده است. به عبارت دیگر اگر این مجلس اساساً دنبال وحدت بود باید در این قانون، حسن نیست خود را نشان میداد و قانون انتخابات را به صورتی مینوشت که نظارت استصوابی برداشته شود و کار انتخابات با استعلام از چهار منبع که البته کردند پنج منبع یعنی سپاه هم هست، انجام میشد اما کاری کردند که خودشان هم زیر نظر هیئتهای اجرایی هستند.
بنابراین مجلس قفل محکمتری به انتخابات زد و کار را به جایی رساند که الان هیاتهای اجرایی که وابسته به دولت هستند، تمام اصلاحطلبان را رد صلاحیت کردند تا جایی که حتی پزشکیان که مورد قبول مقام معظم رهبری هستند، ردصلاحیت شد البته اخیراً هم شنیده شده که ایشان دستور دادند باید در صلاحیتها تجدید نظر شود. بنابراین اینها حتی نتوانستند پزشکیان را هم در مجلس تحمل کنند و اساساً با هر تفکری غیر از تفکر خودشان، دشمن و در تضاد هستند و تحول نمیکنند.
جبهه پایداری کشور را دچار بحران کرده است
جبهه پایداری تا الان کشور را دچار بحرانهای مختلفی کردهاند، نگاهشان اصلاً به مردم و جمهوری نیست بلکه نگاهشان به همان حکومت اسلامی است و اساساً هم عنوان کردهاند که کشور برای ماست تا جایی که محمود کریمی، مداح مشهور در برنامه به افق فلسطین در شبکه افق عنوان کرد این حرفی که زده میشود کشور برای حزباللهیها یا برای یک عده خاصی است غلط است، ایران برای همه ایرانیان داخل و خارج از کشور است. البته از نظر مصباح یزدی مردم اصلاً هیچ حقی در اداره کشور ندارند و فقط باید اطاعت کنند، مردم فقط رعیت هستند، بنابراین به زمان قاجار برگردیم.