یک کارشناس انرژی در خصوص مصرف بالای گاز در کشور و بهینه سازی مصرف آن در گفتوگو با تابناک اقتصادی بیان کرد: بر اساس دادههای مدیریت دیسپچینگ شرکت ملی گاز، سال گذشته حدود ۲۴۲ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی مصرف شده که حدود ۱۲۳ میلیارد مترمکعب از آن مربوط به مصارف بخش خانگی، تجاری و صنایع غیرعمده است. درواقع میتوان گفت، بیش از ۵۰ درصد مصرف گاز طبیعی در بخشهای خانگی، تجاری و صنایع غیر عمده بوده که در میان این سه گروه، بخش خانگی به دلیل جامعه آماری بالا، بیشترین مصرف را دارد. همچنین لازم به ذکر است که میزان مصرف گاز طبیعی بخش خانگی در چهار ماه سرد سال بیش از سه برابر مصرف گاز طبیعی در هشت ماهه نخست سال است.
سعید نوری کرم در ادامه تصریح کرد: مصرف بالای گاز طبیعی در بخش خانگی به خصوص در چهار ماه سرد سال دلایل زیادی دارد که از مهمترین آنها میتوان به عدم رعایت اصول مباحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان، استفاده از تجهیزات گرمایشی غیراستاندارد، عدم رعایت دمای آسایش در منازل و... اشاره کرد. با توجه به اینکه مصرف گاز طبیعی در این بخش اثر زیادی بر تولید ناخالص داخلی نداشته، میتوان در درجهی اول با اعمال سیاستهای غیرقیمتی و سپس دقیق کردن تعرفهگذاری پلکانی به بهینهسازی مصرف گاز در این بخش پرداخت.
وی در ادامه افزود: از جمله راهکارهای ابتدایی که میتواند سبب کاهش مصرف گاز طبیعی در بخشهای خانگی و تجاری شود، جایگزینی و نصب بخاریهای راندمان بالا، تعویض و نصب پنجرههای دوجداره، جایگزینی و نصب آبگرمکنهای گازسوز با رده برچسب انرژی بالا، جایگزینی بویلرهای راندمان بالا در موتورخانهها، توسعه کاربرد انرژیهای تجدیدپذیر مانند استفاده از آبگرمکنهای خورشیدی در ساختمانها، بهینهسازی تجهیزات گرمایشی و موتورخانههای موجود و اختصاص پاداش یه مشترکانی که نسبت به سال گذشته کاهش مصرف داشتهاند، است.
این کارشناس در خصوص تعرفه گذاری پلکانی عنوان کرد: نکته مهم در تعرفهگذاری پلکانی به ویژه در سالهای ابتدایی و با اوضاع کنونی اقتصادی خانوار، این است که عموم مردم تا حد امکان از افزایش ناگهانی نرخها در امان باشند و از طرفی مشترکین پرمصرف ـ که حدودا ۵ تا ۶ برابر مشترکین عادی مصرف دارند ـ بهای واقعی گاز مصرفی شان را بپردازند. در واقع باید توجه کرد جهش قیمت در مرز پرمصرفی نباید ناگهانی رخ دهد، بلکه افزایش قیمت در مرز الگو به صورت نرمتر و در مصارف چند برابر الگو باید کاملا تصاعدی باشد.
نوری کرم در ادامه افزود: سیاستهای قیمتی، اثرگذاری قابل توجهی بر کاهش مصرف، بهینهسازی، زمینهسازی و شتابدهی نسبت به سیاستهای غیرقیمتی دارند، اما به تنهایی نمیتوانند مشکلات حوزه بهینهسازی را برطرف کنند، از طرفی وضعیت مصرف گاز طبیعی یا به طور کلی انرژی تنها ناشی از الگوی مصرف مشترکان نیست و محیط مصرف انرژی یعنی تجهیزات مصرفکننده و نوع ساختمان هم دارای سهم بسزایی است.
وی در ادامه تصریح کرد: اعمال سیاستهای قیمتی بر مشترکان پرمصرف و سیاستهای غیرقیمتی، علاوه بر مدیریت مصرف، باید در بهبود وضعیت محیط مصرف انرژی هم اثرگذاری خود را نشان دهد. همچنین باید توجه داشت که هیچ راهکاری به تنهایی مساله بهینهسازی مصرف انرژی را برطرف نخواهد کرد. به همین علت باید مجموعهای از راهکارها یعنی هم اعمال سیاستهای قیمتی و هم غیرقیمتی که هر کدام بخشی از مسئله افزایش بیرویه گاز طبیعی را بهبود میبخشند، اتخاذ کرد.
این کارشناس در ادامه اظهار داشت: مساله ناترازی گاز و عدم اولویت تخصیص آن به صنایع عمده در ماههای سرد سال، سبب بروز مشکلات و چالشهایی از جمله کاهش ۲.۵ میلیون تنی تولید اوره و متانول و ۱.۵ میلیون تنی تولید فولاد در سال ۱۴۰۱ شده است، میتوان گفت مجموع ضرر وارده به صنایع مذکور، حدود ۱.۷ میلیارد دلاری (۷۰۰ میلیون دلار ناشی از عدم تولید اوره و متانول و ۱.۰۲۳ میلیارد دلار ناشی از عدم تولید فولاد) بوده است.
نوری فرد در ادمه افزود: لازم بهذکر است که این عدمالنفع تنها بخشی از ضرر صنایع عمده وابسته به گاز طبیعی بوده و در صورت ادامه وضع موجود ضرر این صنایع به سبب افزایش مصرف گاز طبیعی بخشهای خانگی، تجاری، صنایع غیرعمده و کشاورزی و افزایش سهم آنها از سبد تخصیص گاز طبیعی، بیشتر از مقادیر یاد شده خواهد بود.
این کارشناس در ادامه تصریح کرد: نکتهی قابل توجه این است که صنعت فولاد علاوه بر کاهش تولید ۱.۵ میلیون تنی در فصل زمستان به سبب قطعی گاز، در تابستان هم در اثر ناترازی برق تولید را ۲ میلیون تن دیگر کاهش میدهد. با این تفاسیر، کاهش سهمیه گاز در فصل سرما و ناترازی برق در فصل گرما سبب شده که تولید صنعت فولاد در مجموع به ۳۴.۵ میلیون تن در سال ۱۴۰۱ برسد و این میزان ۳.۵ میلیون تن با برنامه تعریف شده در سال ۱۴۰۱ فاصله دارد. این مساله در حالی است که در سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۰۴، ظرفیت تولید فولاد ۵۵ میلیون تن در سال در نظر گرفته شده است.
وی در ادامه گفت: با توجه به افزایش مصرف گاز در بخشهای مختلف و ادامه روند کنونی میتوان پیشبینی کرد که در سالهای آینده میزان تولید و ارزآوری صنایع عمده (پتروشیمی، فولاد، پالایشگاه، سیمان و..) برای کشور کاهش چشمگیری خواهد داشت.، چون بنا بر سند تراز تولید و مصرف گاز طبیعی در سال ۱۴۲۰، به ترتیب میزان کل عرضه و مصرف گاز طبیعی به ۸۹۸.۷ و ۱۴۱۰.۸ میلیون مترمکعب در روز خواهد رسید، که نشان از ناترازی ۵۱۲ میلیون مترمکعبی در روز دارد و به عبارتی ناترازی گاز تشدید خواهد شد.
این کارشناس در ادامه عنوان کرد: حرکت به سمت بهینهسازی و مدیریت مصرف گاز طبیعی یا به طور کلی بهینهسازی انرژی، زمانی آغاز خواهد شد که اثر آن در کاهش هزینهها نمایان و افراد جامعه در منافع ناشی از موضوع مدیریت مصرف و بهینهسازی سهیم باشند. یکی از راهکارهای موجود قابل انجام و متناسب با شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور بهکارگیری الگوی تعرفهگذاری پلکانی پرمصرفهاست.
نوری کرم در ادامه تصریح کرد: با ایجاد دو ساختار مختلف در تعرفه پلکانی برای مشترکان کم مصرف و پرمصرف، تعرفه مشترکان پرمصرف براساس الگویی متفاوت از مشترکان کم مصرف و با افزایش پلکانی تعیین شود. بهعبارت دیگر، باید برای مشترکان پرمصرف الگوی افزایش تعرفه پلکانی مجزایی تعریف کرد. این موضوع علاوه بر اینکه سبب تمایل مشترکان پرمصرف به سمت مدیریت و اصلاح الگوی مصرف میشود، عدالت در توزیع یارانه گاز طبیعی در بخش خانگی بین دهکهای مختلف کشور را هم در پی خواهد داشت.
وی در پایان افزود: نباید از اجرای سیاستهای توسعه میادین گازی و سیاستهای غیرقیمتی همچون ایجاد مشوقها، تخصیص پاداش به مشترکانی که مصرف خود را نسبت به سال گذشته کاهش دادهاند و بهینهسازی تجهیزات گرمایشی و موتورخانههای موجود و ... در کشور غافل شد.