به گزارش تابناک اقتصادی ، با روی کار آمدن دولت سیزدهم و با هدف جبران برخی ناکارآمدی ها و کم کاری های دولت گذشته در حوزه صنعت و اشتغال، کارگروهی با نام «پیشرانان پیشرفت ایران» با هدف طراحی مدل تعاملی جدیدی بین دولت و بخش خصوصی تقریبا دو سال قبل و در ابتدای دولت سیزدهم آغاز به کار کرد.
"۴۸ طرح پیشران پیشرفت اقتصاد ایران" با جدیت در حوزه های مختلف اقتصادی، صنعتی و معدنی در حال اجراست اما در این بین هستند طرحهای مهمی که با انتصاب های غیر اصولی عامدانه دچار دست اندازهای بزرگی در مسیر خود شد و امروز ملت از چشیدن ثمره آن محروم است.
ابتدای دولت سیزدهم با حضور آیت الله رییسی رییس جمهور و معاونان و وزرای اقتصادی دولت مراسمی برای تکمیل و اجرای ۴۸ پروژه بزرگ اقتصادی در سراسر کشور برگزار و بر اساس آن مقرر شد این طرحها با برنامه ریزی دقیق و کارشناسی تا پایان دولت به بهره برداری برسد.
اما در این بین هستند طرحهایی که به دلیل کارشکنی برخی از مسئولین و مدیران اقتصادی بازمانده از دولت قبل، یا مسکوت مانده و یا با سرعت بسیار پایین پیش می رود.
شرکت سرمایه گذاری توسعه معادن و فلزات (ومعادن) به عنوان یکی از مهمترین و بزرگترین هلدینگهای بورسی کشور و از زیرمجموعه های وزارت صمت است که ۷ طرح مهم از ۴۸ طرح مذکور را در اختیار دارد.
جالب توجه است "اردشیر سعد محمدی" مدیری که در دولت قبل در سطوح عالی و راس شرکتهای معدنی بزرگ مانند شرکت ملی صنایع مس ایران (فملی) حضور داشته و حتی در مقطعی به عنوان معاون سازمان توسعه و نوسازی معادن ایران (ایمیدرو) منصوب شده بود و مجری سیاستهای سران دولت وقت بوده حالا در راس شرکت سرمایه گذاری توسعه معادن و فلزات با انتصاب مدیران بعضا ناکارآمد در شرکتها و پروژه های بزرگ ملی، خواسته یا ناخواسته مانع پیشرفت و به سرانجام رسیدن پروژه های پیشران و مهم دولت سیزدهم شده که قرار است پس از چهارسال رزومه کاری این دولت تلقی گردد. مانوریتی که شاید بدخواهان دولت فعلی هم نمی توانستند به این شکل پیش ببرند.
چنانچه در جدول فوق مشهود است از این ۷ پروژه تنها یک پروژه نیروگاهی تقریبا به 98 درصد رسیده، یک پروژه حدود 45 درصد پیشرفت فیزیکی داشته، یک پروژه حدود 38 درصد و مابقی آنها از برنامه زمان بندی بسیار عقب مانده و پیشرفت فیزیکی بسیار پایینی دارند یعنی تقریبا در مرحله کلنگ زنی و اختصاص زمین متوقف مانده اند.
با ریشه یابی این عقب ماندگی از برنامه زمانی تعیین شده می توان رد پای مدیران ناکارآمد را دید.
بررسی خبرنگار ما نشان می دهد پیشرفت سه پروژه با درصد بالاتر مربوط به دوره مدیریت قبلی این هلدینگ است و اردشیر سعدمحمدی تنها کمتر از 5 درصد در این سه پروژه نقش داشته است.
به طور مثال بر اساس جدول فوق از بین ۷ پروژه مورد نظر، نیروگاه خورشیدی در زمان مدیریت قبلی شرکت سرمایه گذاری توسعه معادن و فلزات و با همکاری گروه مپنا به حدود 90 درصد پیشرفت فیزیکی رسید، شرکت صبا امید (گندله سازی) نیز در زمان مدیریت فعلی تنها ۵ درصد پیشرفت فیزیکی داشته و شرکت فولاد الماس آرتاویل (اردبیل) هم اکنون به مدت یک سال است که تقریبا متوقف مانده است. ما بقی پروژه ها نیز با پیشرفت فیزیکی زیر 15 درصد بسیار بعید است عقب ماندگی در برنامه زمان بندی را جبران کرده و در پایان دولت سیزدهم به مدار تولید برسند.
همچنین تعداد زیادی شرکت و پروژه، تحت سهامداری این هلدینگ بزرگ قرار دارند که خارج از لیست پیشگامان بوده و آنها نیز کم و بیش بر همین مدارند.
اردشیر سعد محمدی هلدینگ بزرگ و توانمند “ومعادن” را ابتدای سال ۱۴۰۱ و زمانی که نرخ دلار ۲۵ هزار تومان بوده با ارزش بازار بیش از ۱۱۰ هزار میلیارد تومان تحویل گرفت و امروز ارزش بازار آن با وجود رشد دوبرابری دلار، با بیش از ۳۰ درصد ریزش به کمتر از ۸۵ هزار میلیارد تومان رسیده است!
شاید یکی از علتهای این عدم پیشرفت، علاوه بر سو مدیریت و کم کاری احتمالی مدیریت هلدینگ، انتصابات معنادار و غیر اصولی باشد که این روزها نمونه هایی دیده می شود.
برای نمونه می توان به انتصاب محمدعلی عزیزمحمدی به عنوان شرکت فولاد الماس آرتاویل (اردبیل)اشاره کرد. وی پیش از این به عنوان مدیرعامل شرکت ایریتک و کارفرمای اجرای همین پروژه های پیشران فعالیت داشت و به دلیل توقف همه پروژه های تحت مدیریتش به مدت یک سال با اعتراض های متعدد از سوی همه ارکان و بخشهای مدیریتی صنعت فولاد مواجه شده و به دلیل همین مشکلات و ناکارآمدی ها از ایریتک کنار رفت اما از سوی اردشیر سعد محمدی، مدیرعامل شرکت توسعه معادن و فلزات به عنوان مدیرعامل شرکتی منصوب شد که تا پیش از این خودش دلیل کندی پیشرفت و به سرانجام رسیدن ماموریتهایش شناخته شده بود!
حال این پرسش مطرح است که این انتصاب با کدام نگاه کارشناسی و بر اساس چه منطقی صورت گرفته است؟ آیا این انتصابات با فشار جریان سیاسی خاصی از بیرون صورت گرفته و یا انتخاب شخص اردشیر سعد محمدی بوده که جزو مدیران مورد وثوق دولت قبل بوده است.
گفته می شود سعدمحمدی شخصا و بدون هماهنگی با مدیران بالادست خود در فولاد مبارکه، ایمیدرو و وزارت صمت، بصورت مستقیم با برخی نمایندگان مجلس تعامل نموده که شاید برای جلب نظر و حمایت آنها مهره های مورد نظر آنها را در این پروژه های کلیدی و ملی منصوب می نماید که جا دارد با توجه به نزدیک بودن انتخابات مجلس نهادهای نظارتی و نیز شورای نگهبان توجه ویژه ای به این نکات داشته باشند.
نکته قابل تامل دیگر این است که شایعه مدیرعاملی اردشیر سعد محمدی با این کارنامه بحثبرانگیز در به ثمر رساندن پروژه های بزرگ پیشران دولت در بخش معدن و فولاد، در شرکت "فولاد مبارکه" به گوش می رسد!
همانطور که ذکر شد از زمانی که سعدمحمدی مدیرعامل شرکت توسعه معادن شد پروژه های ملی و پیشران دولت روی زمین مانده و پیشرفت کمی داشته اند و تمامی پروژه ها از برنامه زمانی خود عقب هستند. پروژه هایی که می تواند به عنوان کارنامه چهارساله دولت درحوزه اشتغال و توسعه و افزایش بهره وری مورد ارزیابی قرار گیرد و حالا با عملکرد نگران کننده چنین مدیرانی که اتفاقا از مدیران رده بالای دولت قبلی در صنایع معدنی بودند مسکوت مانده است.
چطور ممکن است تصمیم گیران ارشد مربوطه در دولت، اشخاصی را که به مخالفت با اصل توسعه شهرت دارند و این موضوع در سوابق آنها هم کاملا مشهود است ، در مناصب کلیدی بگمارند که حرکت چرخ توسعه کشور چنین به سنگینی مواجه شده و امید مردم به خدمات دولت را کمرنگ کند.
ابهام در راهیابی بانیان وضع موجود و توقف توسعه بسیاری از پروژه های معدنی و فولادی کشور، برای گرفتن سکان هدایت بزرگترین شرکت فولادی که دارای بزرگترین طرح های توسعه ای فولاد کشور است، پابرجاست.
باید منتظر ماند و به نگاه دقیق مدیران فعلی وزارت صمت و ایمیدرو چشم دوخت که حساسیت ویژه ای روی ارتقای عملکرد دولت سیدابراهیم رییسی در حوزه صنعت و اشتغال دارند. شاید هم نیاز باشد نهادهای نظارتی با ورود بموقع و بررسی تخصصی عملکرد فنی، انتصابها و حسابرسی مالی کارنامه اردشیر سعد محمدی، مانع از چنین انتقالی در بزرگترین بنگاه صنعتی و معدنی کشور شوند.