به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه هم میهن، بسته و باز شدنهای مکرر در گذرگاههای مرزی تجاری بین دو کشور در گذرگاههای تورخم و چمن، میلیونها دلار برای تجار دو سوی مرز خسارت به بار آورده است. اگرچه پاکستان تمایل به حفظ رابطه مسالمتآمیز با امارت اسلامی دارد، اما گفتوگوی میان اسلامآباد و کابل تاکنون نتیجه مطلوبی در پی نداشته است و به جنگ لسانی مقامات دو کشور و طرح دعوی از سوی پاکستان در مجامع بینالمللی کشیده است؛ موضوعی که باب میل طالبان نبوده، چراکه در پی به دست آوردن اعتماد جهانی نسبت به رسمیت شناختهشدن خود هستند.
افغانستان در قبال گروه تحریک طالبان پاکستان که مرزهای این کشور را تهدید میکنند، حاضر به تعامل با دولت پاکستان نیست و ناامنیها و حملات گروههای تروریستی را به دهههای گذشته مرتبط دانسته و از قبول مسئولیت شانه خالی میکند. از آنسو، پاکستان برای مقابله با بحران اقتصادی در این کشور و حفظ امنیت شهروندان خود، اقدام به اخراج صدها هزار افاغنه ساکن در افغانستان کرده است. پاکستان برای بازگشایی گذرگاههای تجاری خواهان اجرای طرح ارائه پاسپورت و ویزا برای تجار و صاحبان وسائط نقلیه دارد؛ موضوعی که باب میل امارت اسلامی نبوده و همچنان اصرار بر همان تذکره سابق دارند. از دیگر موارد اختلافی میان دو کشور، تکمیل حصار مرزی 2600 کیلومتری از سوی پاکستان است. خط ریوند که در زمان حضور استعمار پیر بریتانیا بهعنوان مرز دو کشور تعیین شده، مورد قبول گروه طالبان پاکستان نبوده و افغانها نیز بدان معترضند.
درگیری مرزی میان پاکستان و گروه تندروی طالبان منجر به کشته شدن پرسنل امنیتی پاکستانی شده و با تداوم درگیریهای مرزی تعداد کشته و زخمیهای دو طرف در حال افزایش است. در پی این درگیریهای خونین، وزیر خارجه پیشین پاکستان به طالبان هشدارِ پرهیز از جنگی خونین داد. جنگی که احتمال میرود پس از مقابله با تحریک طالبان پاکستان در مرز و داخل کشور پاکستان به داخل مرز افغانستان هم کشیده شود که باید از آن پرهیز کرد.
اگر چه درگیریهای مرزی دو کشور به بیش از ۱۰ بار رسیده، اما بهصورت زبانی به نشست مسکو، مونیخ و سازمان ملل کشیده شده است. هشدار مکرر پاکستان نسبت به عدم پایبندی طالبان در خصوص تعهدات خود نسبت به جامعه جهانی و رعایت حقوق شهروندان افغانی، افزایش تنش بین دو کشور را در پی خواهد داشت. از آنسو هر چه رابطه دو کشور تیرهتر و رسیدن به یک توافق دشوارتر شده، گرایش طالبان به جمهوری اسلامی ایران برای مبادلات کالا و تأمین نیازهای اساسی از بنادر ایران دوچندان میشود. افغانستان در مرزهای خشکی محصور شده و دسترسی به آبهای آزاد ندارد و تا قبل از تنش مرزی با پاکستان، عمده نیازهای این کشور از بندر کراچی در پاکستان تأمین شده است. درگیریهای مرزی و تنشهای میان مقامات دو کشور باعث شده تا امارت اسلامی برای تأمین مایحتاج خود به بندر چابهار و هرمزگان توجه نشان دهد و نشست اخیر مقامات ایرانی و افغانی در راستای ایجاد ثبات در بازار افغانستان است. اگرچه تا چند ماه گذشته چندین درگیری مرزی میان جمهوری اسلامی ایران و امارت اسلامی اتفاق افتاد، اما خویشتنداری مقامات دو کشور و جدال لفظی محدود، به تنشها دامن نزد و اکنون رابطه افغانستان با ایران بهمراتب بهتر از رابطه افغانستان و پاکستان است.
چالش جدی جمهوری اسلامی ایران با امارت اسلامی بر سر دادن حقابه سیستان از هیرمند طبق معاهده ۱۳۵۱ است. معاهدهای که اگر محقق نشود افکار عمومی تداوم این رابطه را برخلاف منافع ملی تعریف خواهند کرد. طالبان در سال گذشته باوجود گفتوگوها و نشست کمیساران، وزیر نیرو، رئیس سازمان محیط زیست و سفر هیئتها به معاهده عمل نکرده است.
طالبان برخلاف وعدهها، سیلابها را به شورهزار گودزره منحرف کرده و به بهانههای مختلف از دادن حقابه طفره رفتند. شاید بتوان این اقدام طالبان را به دلیل درک نادرست از موقعیت خود در منطقه و عدم اطلاع از روابط شکننده خود با پاکستان تعبیر کرد، اما اکنون زمان آن فرا رسیده تا دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی با در نظر گرفتن خلفوعدههای طالبان، آیندهنگری کند.
هرگونه رابطه تجاری و سرمایهگذاری در افغانستان بدون توافق محکم و دارای ضمانت اجرایی در رابطه با حقابه ناپایدار خواهد بود و دو کشور را به سوی تنش سوق میدهد. تنش میان افغانستان و پاکستان یک فرصت مناسب برای دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران است تا هرگونه همکاری تجاری را منوط به پایبندی به معاهده دلتا کند. شاید افغانها با عدم همکاری با هیئت ایرانی در نحوه بازدید از ایستگاه سنجش دهراوود بتوانند از بهانههای واهی برای ندادن حقابه بهره بَرند، اما در فصل سیلاب دیگر هیچی وجود ندارد. آن موقع لازم است امارت اسلامی براساس یک توافق ضمنی از انحراف آب خودداری کرده و با نادیده گرفتن جدول تعیین سهم ایران، خسارتهای گذشته را جبران کند.