به گزارش «تابناک»، حسن رشوند طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: امید به آینده بدون برخورداری جامعه از اعتماد عمومی، امکان تحقق ندارد. اگر در جامعهای اعتماد به اجزای حاکمیت، اعتماد به تصمیمسازان و تصمیمگیران، اعتماد به سیاستگذاران و سیاستمداران، اعتماد به قانون گذاران، اعتماد به مجریان و ناظران باشد، امید به آینده در مردم تقویت میشود. در واقع در بستر این اعتماد است که امید شکل میگیرد و جامعه با تصمیمگیران و تصمیمسازان همسو میشود و آن را میپذیرد و اجرا میکند. طبیعتاً جامعهای که در آن اعتماد اجتماعی پایین باشد، هر اقدامی میتواند به ضد خود تبدیل شود.
بنابراین توجه به اعتماد عمومی در عرصه حکمرانی یکی از مؤلفههای اجتنابناپذیر امیدآفرینی است. در سایه اعتماد مردم و پذیرش اشتباهات و محرم دانستن آنها در حوزه حکمرانی است که امید شکل میگیرد. در رفتار امامین انقلاب بسیار دیدهایم اقداماتی که دغدغه این بزرگواران خدشه وارد نشدن به اعتماد و امید جامعه بوده است. سیرهای که نیاز به سرایت و تعمیم به سایر اجزای قدرت در آن به شدت احساس میشود. در واقع مسئولان با حضور بیشتر در متن مردم، شفافسازیهای معقول، پاسخگویی بموقع، اطلاعرسانی و روایت بهنگام، میتوانند تا حدود زیادی اعتماد عمومی و امید به آینده نظام سیاسی را افزایش دهند. برای امیدآفرینی دو ساحت عمل و احساس وجود دارد.
در واقع امیدآفرینی زمانی معنا پیدا میکند که عملی رخ داده باشد و کاری صورت گرفته باشد و ساحت دوم امید آفرینی که احساس است در شرایطی اتفاق میافتد که آن تلاش و عمل به گونهای مناسب خود را نشان دهد و احساس آن در جامعه گسترش یابد.
در ساحت عمل، مخاطب امیدآفرینی مسئولان، متولیان و کارگزاران هستند و در ساحت بازنمایی و ایجاد احساس، مخاطب امیدآفرینی رسانه و دستگاههای اطلاع رسانی رسمی و غیر رسمی کشور است. آنچه این روزها در اقدامات دولت در حوزه مسکن، ثبات نسبی در حوزه اقتصاد و ارزهای خارجی و کاهش قیمت سر به فلک کشیده مسکن و تلاش رئیسجمهور در سفرهای استانی برای کاهش مشکلات مردم دیده میشود، معلوم است که دولت میخواهد در ساحت عمل در حوزه امیدآفرینی نقش آفرینی کند.
سفر آقای رئیسی به استان گلستان و رضایت مردم و امام جمعه محترم از اقدامات عملکرد دولت در استانی که جریان اصلاحات در این استان پایگاه قابل توجهی در گذشته داشته است، این مفهوم را در ذهن متبادر میکند که دولت آقای رئیسی در همین دو سالی که سکان اجرایی را با هزاران چالش و مشکلات بر عهده گرفته است، اقدامات خوبی را انجام داده است. در عین حال این نقد بر تیم رسانهای دولت وارد است که چرا در ارائه دستاوردها و اقدامات دولت در ساحت دوم امید آفرینی ضعیف عمل میکند.
اگر هر کدام از این دو ساحت، مأموریت خود را به درستی انجام ندهند، امیدآفرینی به درستی شکل نخواهد گرفت. چه اینکه اگر کاری بدون پیوست رسانهای شود، مردم آن کار را آنگونه که باید نخواهند دید، همانطور که اگر کاری انجام نشود و رسانهها و تریبونها، گزارشی غیر واقعی از آن رویداد را بازنمایی کنند، خروجی آن جز رشد بیاعتمادی نیست.
بنابراین به نظر میرسد برای رسیدن به شکلگیری جریان موفق امیدآفرینی در کشور باید به هر دو موضوع «اقدام عمل مسئولان و کارگزاران و نمایش و بازنمایی رسانهای» توجه لازم داشت.
وقتی چنین انتظاری برای تولید امید و اعتماد از مسئولان میرود طبیعی است که هر اقدام غلطی که باعث کاهش اعتماد و امیدسوزی مردم در جامعه صورت گیرد، عملی ناصواب خواهد بود. اما این روزها که چیزی بیشتر از دو ماه به انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در اسفند ماه باقی نمانده، اخباری منتشر میشود که اعتماد عمومی مردم را نشانه رفته است و میرود تا امید مردم که احساس میکردند با همگرایی سه قوه کشور، دست چپاولگران از حقوق ملت کوتاه شده است، جهت دیگری پیدا کند.
در حالی که رزمندگان جبهه مقاومت در غزه با دشمن صهیونیستی، جنگ تن به تن دارند و روزانه دهها زن و کودک مسلمان در زیر فشار و بمباران رژیم کودک کش صهیونیستی به شهادت میرسند و رزمندگان مقاومت از یمن گرفته تا عراق، لبنان و فلسطین در حال تغییر جغرافیای منطقه هستند، انتشار برخی اخبار داخلی حال مردم را ناخوش میکند.
خبر فساد چای دبش و تیتر شدن آن در رسانههای داخلی و خارجی آن هم با بزرگنمایی رسانهای بدون درک شرایط جامعه، از همان دسته خبرهایی است که ذهن افکار عمومی را در آستانه انتخابات مشوّش کرده است.
از این دسته اخبار کم نیستند که در فضای رسمی و غیر رسمی رسانهای رد و بدل میشود و ذهن مردم را درگیر مواردی میکند که نه در تولید آن نقشی داشتند و نه در انتشار آن نقش اول را داشتهاند. اخبار متناقض و متفاوتی که بیشتر به یک دعوای غیرمسئولانه برخی مسئولان و بازی رسانهای میماند تا واقعیتی که لازمه آن دست به دست هم دادن برای رفع آن باشد. این پریشانگوییها نه در شأن نظام جمهوری اسلامی است که چشم جبهه مقاومت و آزادههای جهان به او دوخته شده است و نه حق مردمی است که نجیبانه با مشکلات اقتصادی و تورم دست و پنجه نرم میکنند. مردم با انتشار این دسته اخبار این سؤال را از مسئولان میکنند اگر درمان دردمان نیستید، نمک بر زخم مان نباشید و بگذارید کشور آرام باشد. اگر مسئولان صلاح ملک را میپسندیدند، باید میدانستند که روان مردم را نباید بازیچه اخبار ضدونقیض و ناقص خود کنند.
رفتار برخی افراد غیرمسئولیت پذیر و بعضا مغرض که رسانههای دشمن و رقبای نه چندان همراه اصلاحطلب که همواره پیشقراول انتشار اخبار دروغ در کنار اخبار درست بودهاند، نشان میدهد آنها بیش از آنکه دلسوز مردم باشند، همانگونه که چند ماه است بر طبل تحریم انتخابات میکوبند، هدفی جز سرد کردن تنور انتخابات و ایجاد ناامیدی در مردم ندارند. این در حالی است که رهبر حکیم انقلاب در طول سالهای اخیر چندین بار کلید واژه امید را نقطه اتکا و پیشرفت کشور و ناامیدی را عامل بیانگیزگی و رخوت مردم و جامعه معرفی کردهاند.
رهبر انقلاب بارها یکی از مصادیق رعایت تقوا را، «اجتناب از ناامید کردن جوانان» برشمردهاند و فرموده اند: برخیها در مدارس، دانشگاهها و حتی در محیطهای کسبوکار، بهگونهای صحبت میکنند که جوان از آینده ناامید میشود. ناامید کردن جوان یعنی گرفتن فرصت و قدرت عنصر جوان از کشور و جامعه اسلامی و این خود یک منکر است. رهبری انقلاب با توجه به تمرکز دستگاههای تبلیغاتی دشمن بر «ناکارآمدنمایی نظام» و «ناامید کردن مردم» بارها تأکید داشتند که باید با بیان واقعیات امیدبخش، مردم را در مقابل هجوم رسانههای بیگانه کمک کرد.