به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، علی خضریان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در نشست انجمن فارغ التحصیلان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدسسره با موضوع «انتخاب مقاومت و مقاومت در انتخاب» که در سالن همایشهای موسسه برگزار شد در سخنانی گفت: این موسسه مفتخر است که عمار انقلاب در اینجا افرادی را پرورش داده که قرار است یاری رسان امام جامعه یعنی مقام معظم رهبری باشند.
وی با اشاره به اهمیت انتخابات در کشور و لزوم مشارکت حداکثری در انتخابات گفت: مشارکت در انتخابات سه سطح دارد، یک حکومت، دوم مردم و سوم نیز سطح نخبگانی و گروههای سیاسی و احزاب، باید بررسی شود که شورای نگهبان چه نقشی دارد در مشارکت سیاسی؛ امروزه کسانی که سالها در قدرت بودهاند، حکومت را متهم میکنند به کاهش مشارکت و یا به مردم اتهام بی بصیرتی میزنند که چرا ما رأی نیاوردهایم.
خضریان خاطرنشان ساخت: ضرورت مشارکت بالا در انتخابات و مجلس و دولتی که انتظار میرود روی کار بیاید و البته میزان کارآمدی و ناکارآمدی این نهادهای انتخابی و ضرورت تغییر و تحول یا حفظ وضع موجود همه از جمله موضوعاتی است که در آستانه هر دور از انتخابات کشور مورد بحث قرار میگیرد.
عضو هیأت رئیسه کمیسیون اصل نودم قانون اساسی گفت: زمانی که ما در مورد مردمسالاری دینی و مشارکت در انتخابات بهعنوان یکی از محصولات مردمسالاری دینی میخواهیم صحبت کنیم، خوب است اول از همه این را یک بار مرور کنیم که در نگاه حضرت امام(ره) بهعنوان پایهگذار نظام جمهوری اسلامی ایران باور به مردم و ایمان به مردم یک امر ویترینی و تصنعی نبوده است.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه دوگانه اصول گرا و اصلاح طلب به کاهش مشارکت در انتخابات میانجامد، گفت: به باور من بعد از سال ۱۳۸۴ این موضوع اصولگرا و اصلاح طلب کنار رفته بود یعنی این دوگانه کارکرد خودش را از دست داد، یعنی دیگر نمیتوانیم گروههای سیاسی را بر مبنای چپ و راست یا اصلاحطلب و اصولگرا با هم تعریف کنیم، زیرا در مشارکت سیاسی مردم اینطور نبود که در رأی دادن و مشارکتشان نگاه کنند که فلانی اصلاحطلب است یا اصولگرا و اصلاً مبنای رأیدهی رفت روی ایدههای ادارۀ کشور.
وی گفت: اگر غیر از این بود ما شاهد حضور همزمان آقایان کروبی، مهرعلیزاده و حتی آقای هاشمیرفسنجانی با هم در انتخابات نبودیم، از آن طرف در اصولگرایان شاهد حضور همزمان آقایان احمدینژاد، قالیباف، توکلی، ولایتی و رضایی نبودیم و چون جریانهای سیاسی هنوز این باور دقیق را از جامعه نداشتند، جامعه دیگر در این دوگانۀ چپ و راست رأی نمیداد و یک تکثر سیاسی در کشور رقم خورده است.
خضریان با اشاره به اتهام زنی برخی به شورای نگهبان در مورد مشارکت در انتخابات خاطرنشان ساخت: بالاترین سطح احراز صلاحیتهایی که میشود از استانداردهایی که در جمهوری اسلامی هست گذر کرد، در انتخابات دوم شورای شهر دوم رقم میخورد. بطوریکه حتی اعضای نهضت آزادی با کراوات تبلیغاتشان را در سطح شهر تهران زده بودند، یعنی آنها هم تأیید شده بودند؛ برگزار کننده انتخابات نیز دولت خاتمی بود، اما مشارکت در آن انتخابات ۱۳ درصد بود، یعنی پایینترین مشارکت سیاسی در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، یعنی مسأله مشارکت دیگر صرفاً مسأله تأیید یا رد یک نهضت آزادی یا ملی ـ مذهبی یا اصلاحطلب یا فلان چهرۀ اصولگرا نیست.
وی در بیان نقدی درباره بخش نخبگانی اظهار کرد: در سطح نخبگان باید به عدم مسؤلیتپذیری این بخش اشاره کرد، بد کارکردی، کج کارکردی، کم کارکردی و بی کارکردی نخبگان در زمان پذیرش مسئولیت موجب کاهش مشارکت مردم در انتخابات بعدی کشور میشود. ما عموم مشکلاتمان در کشور از بی کارکردی و کم کارکردی نخبگان در زمان مسئولیت است. نخبگان در خصوص کم کارکردی و بد کارکردی هیچ مسئولیتی قبول نمیکنند. به طور مثال دکتر زیباکلام با سفر به تمام نقاط ایران اقدامات فراوانی برای تبلیغ و جمعآوری دولت روحانی انجام داد اما مسؤلیت نسبت به برخی از عملکردهای اشتباه ندارند و تنها به نقطه قوت و بالندگی آن توجهی دارند. کم کارکردی و بیکارکردی دولت قبل را کسی گردن نمیگیرد، در حوزه حیف و میل مالی صحبتهای زیاد و نقدهای فراوانی مطرح شده اما در حوزه حیفها کسی حرفی نمیزند.
خضریان در بیان مثالی دیگر ادامه داد: زمانی که فردی از جریانهای سیاسی همسو با دولت گذشته، همسر خود را میکشد، با این حال نخبگان و جریان سیاسی به جای دفاع از حقوق این زن، موضوع را به استخدام پرستو تقلیل میدهند، این رفتار متناقض باعث کاهش مشارکت میشود.
این نماینده مجلس در قسمت دیگری از سخنان خود با تمجید از اقدامات دولت سیزدهم گفت: وقتی این دولت را آقای رئیسی تحویل گرفت یک عده در خیابانها دنبال واکسن در بازار سیاه میگشتند، دوستانی که غربگرا بودند این را هم به FATF، برجام و این چیزها رأی دادند. یعنی ایده حکمرانیشان این بود، ما از خاطرمان این جمله نرفته است که باران و آب هم مربوط به برجام است.
وی با اشاره به سیره سیاسی علامه مصباح یزدی در مواجهه با فردی که از سوی ایشان برای ریاست جمهوری مطرح شده بود، گفت: در حوزه مسؤلیت پذیری نحوه مواجههی علامه مصباح یزدی یک درس است. وقتی دیدند آن رئیس جمهور از مسیر انقلابی منحرف شد، خودشان در مقابل وی ایستادند و ضمن تبیین انحرافات، برای حفظ بدنه نیروهای انقلاب اقدام به تأسیس تشکیلات زدند.
سخنگوی کمیسیون اصل نود مجلس خاطرنشان کرد: کلید مشارکت مردم در انتخابات، اعتماد عمومی است و عدم مسئولیت پذیری احزاب و گروههای سیاسی باعث آسیب رساندن به اعتماد عمومی میشود و اگر اعتماد عمومی آسیب ببیند مشارکت مردم نیز کاهش پیدا میکند.
وی با اشاره به نقش نخبگان در ارتباط میان حاکمیت و مردم هم گفت: اعتماد میان مردم و حکومت توسط نخبگان میتواند تنظیم شود و این موضوع میتواند در مشارکت تأثیر پذیر باشد. یکی از کار ویژههای نخبگان و احزاب، بازسازی مداوم بین حکومت و خودشان و همچنین خودشان و حکومت است و یکی از کار ویژههای دیگر میانجیگری میان مردم و حکومت است.
وی افزود: برخی نخبگان و احزاب در فضای سیاسی با یک خوانش رادیکال از مردم به حکومت و از حکومت به مردم باعث ایجاد فضای نامناسبی شدهاند؛ به طوریکه مدام از مردم پیش حکومت و از حکومت پیش مردم بدگویی میکنند. به طور مثال یک اقدام فردی از یک طبقه خاص را که در یک کنسرت بروز میکند به کل جامعه تعمیم میدهند و تلاش میکنند جامعه را پیش چشم حکومت خراب کنند. و از طرف دیگر یک عمل خطای یکی از کارگزاران و مسئولان نظام را به کل سیستم تعمیم میدهند تا در نهایت مردم را به کل حکومت بدبین کنند.
خضریان ادامه داد: همینها وقتی یک راهپیمایی بزرگی در روز عید غدیر برگزار میشود که بر مبنای شادی اجتماعی است، میبینید به آن نمیپردازند و وقتی هم که میپردازند تلاش میکنند با حاشیهسازی پیرامون آن، مانع دیده شدن اصل آن شوند. در حالیکه میتوانستند حتی این راهپیمایی را به نفع خودشان مصادره کنند.
عضو هیأت رئیسه کمیسیون اصل نود مجلس با بیان اینکه کسانی که میخواهند در قانون باشند نه بر قانون، در قدرت باشند نه بر قدرت، ما به ازای قدرتی که حکومت به آنها عطا میکند وظیفهشان این است که اعتماد میان مردم و حکومت را افزایش و ترمیم کنند، بیان کرد: این شدنی نیست که در عین بهرهمندی نخبگان و احزاب از مواهب حکومت، توأمان علیه آن اقدام کنند.
وی ادامه داد: بخشی دیگر از تلاش جمعی نخبگان باید در مسیر نفی سیاستورزی رفاقتی و فامیلی باشد، مردم از ما میپرسند که مکانیزم گزینش نخبگان در احزاب به چه شکلی است؟ در دولتها به چه شکلی است؟ مرام نامه شایستگی و معرفی افراد به مردم از سوی گروههای سیاسی براساس شاخصها برای انتخابات کجاست؟ مردم توزیع مناصب و توزیع منافع را میبینند. در دولتهای مختلف هم دیدند. باید از خودمان بپرسیم چرا مردم در چنین شرایطی باید به لیستی که از سوی احزاب و نخبگان برای مشارکت مردم در انتخابات معرفی میشود، اعتماد کنند و رأی بدهند؟ این رفتار را با رفتار مقام معظم رهبری مقایسه کنید، ایشان فعالیت خویشاوندان خود را از مناسب دولتی منع کردند.
خضریان گفت: اصلاح چرخه گردش نخبگان در کشور یکی از راهکارهای افزایش مشارکت است، نظریه پردازی در فضای غیرواقعی و انتقاد از حکومت در همه شرایط رفتار درستی نیست علاوه بر این نخبگان در زمانی که رأی مردم همسو با آنها نیست نباید آنها را تمسخر کنند. این فرایند باید تغییر پیدا کند.
خضریان در ادامه با انتقاد از فعال شدن روندهای غیر مردمسالار علیه روندهای مردمسالار، ادامه داد: سیاست پدرخواندهای به جای سیاست حزبی باعث شده تا تکثر سیاسی که واقعی است نادیده انگاشته شود و این خود دلیل دیگری بر کاهش مشارکت سیاسی است. وقتی یک جمع محدود قرار است با اسم رمز شرایط حساس کنونی به جای همه نخبگان و احزاب با تفاوت دیدگاههای طبیعی که نشأت گرفته از بخشی از جامعه است، تصمیم بگیرند حتماً امکان تحقق مطالبات اجتماعی را ندارد و انگیزههای جامعه برای حمایت از آن نیز کاهش مییابد.
نماینده تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس با بیان اینکه در طول ادوار مختلف افراد ناکارآمد و یا فاسد و قاتل توسط همین پدرخواندهها به قدرت رسیدند، افزود: چرا پس از اینکه این افراد به انحراف رفتند، کسب پاسخگو نیست؟ در حالی که پاسخگویی از اصول مردمسالاری است چرا پس از وقایع آبان ۱۳۹۸ فردی مثل آقای خاتمی نمیآید پاسخ بدهد، مگر دولت وقت با «تکرار» ایشان سر کار نیامده بود؟
خضریان وجود آگاهی کاذب در جامعه سیاسی ایران را یکی دیگر از چالشهای کاهش مشارکت سیاسی دانست و افزود: امروز بخش جدی رسانهای کشور که از سوی گروههای سیاسی مدیریت میشوند، آگاهی کاذب تولید میکنند و آگاهی بخشی سیاسی نمیکنند. آگاهی بخشی سیاسی یعنی احزاب و گروههای سیاسی اهداف و شیوه عمل خودشان را به جامعه نشان دهند. اما امروز برخی از این سیاسیون و نخبگان به جای اینکه اهداف و شیوه عمل خودشان را برای مردم روشن کنند، مدام در حال تخریب و دروغپردازی علیه دیگری هستند تا از دل ایجاد یک هراس خیالی از رقیب سیاسی بتوانند به قدرت برسند. غافل از اینکه این رفتار نه تنها باعث اقبال اجتماعی به ایشان نمیشود، بلکه باعث کاهش مشارکت خواهد شد.
سخنگوی کمیسیون اصل نود مجلس ادامه داد: توجه نخبگان سیاسی به مصالح عامه موضوع دیگری است که در افزایش مشارکت مردم نقش مهمی دارد. این موضوع با دو چیز در تعارض است، یکی مصالح خاصه و دیگری در برابر خواستهای طبقاتی است. گاهی منافع شخصی بر منافع عمومی رجحان پیدا میکند. کسی که از تحریم دشمن، پیروزی انتخاباتی برای خودش میسازد، یعنی منافع شخصی را بر منافع عمومی ترجیح داده است.
وی ادامه داد: احزاب و نخبگانی که بین خواست طبقاتی خصوصاً طبقه حامی خودشان و منافع ملی، خواست و رضایت طبقاتی حامیان خودشان را در نظر میگیرند نیز باعث دلسردی عموم مردم در مشارکت انتخابات میشوند. مثلاً یک طبقهای به دلیل سبک زندگی خاصی که دارد و اساساً مسأله اصلیاش با عموم جامعه متفاوت است، میگوید برویم هر جوری شده است با آمریکاییها ببندیم. و یا خرید ایرباس برایش از توسعه ریلی کشور که زیرساخت اصلی توسعه است، اهمیتش بیشتر است و دولتمردان به جای توجه به مصلحت عامه، با ایرباس عکس یادگاری میگیرند. و یا در حالی که کشور دچار کمبود منابع آبی است و در تولید برق نیز با مشکلات متعدد همراه است، حاضر نیست قیمت آب و برق را به صورت پلکانی محاسبه کند. تا طبقه حامی آن در پر کردن استخرهای خود دچار مشکل نشوند و یا مصرف بالای برق این طبقه خاص را حتی به تعطیلی کارخانجات و بیکاری کارگران و کاهش تولید ترجیح میدهد. در این شرایط عامه مردم در حضور مجدد خودشان در پای صندوق رأی دچار تردید جدی میشوند.
خضریان در ادامه با اشاره به نگاه عقبمانده علمی برخی سیاسیون در موضوع نظرسنجیها که صرفاً مسأله احراز صلاحیتها را ملاک مشارکت قرار میدهند، افزود: اینکه برخی معتقدند نظرسنجیها باید مبنای عمل حکومت و احزاب در سیاستورزی قرار بگیرد، حرف دقیقی نیست. در حال حاضر در دنیا به سمت اثرسنجی رفتهاند و وضعیت جامعه را براساس کلان دادهها تحلیل میکنند. چرا که در نظرسنجیها افراد گاهی خود واقعیشان را نشان نمیدهند. بلکه گاهی مبتنی بر خود مطلوب سؤال کننده پاسخ میدهند و گاهی نیز از سر لجاجت پاسخ میدهند. برخی نیز از سر دانش کم و یا بیحوصلگی پاسخ میدهند تا صرفاً از سؤالات عبور کنند. لذا دریافتهای پژوهشی آن خیلی قابل برنامهریزی نیست.