بنام خدا
حوادث منطقه بحران زده ما، عبرت آموز و مشحون از حوادث ریز و درشتی است، که هر یک در جای خود قابل توجه و تحلیل است.
بخصوص بعد از انقلاب اسلامی و زلزله ای که در مناسبات منطقه ای و بین المللی ایجاد کرده است، این حوادث عمق و معنای جدیدی پیدا کرده اند.
فراموش نکرده ایم در جریان دفاع مقدس در یک حمله هوایی، شاهرگ حیاتی ما یعنی مهمترین پایانه صادرات نفتی ایران در جزیره خارک را طوری زدند، که به گفته شاهدان عینی، آهن آلات آن ذوب و صادرات نفت ما در آنجا بکلی متوقف گردید.
همچنین بیاد داریم در یک روز، دو ناوچه ما به نامهای سهند و پیکان با موشک‌های امریکایی منهدم و همراه با سرنشینان مظلوم و قهرمان آن به قعر دریا رفتند.
این شمه ای از رویارویی مستقیم ما با امریکا و مزدوران غربی او در دریاهای آزاد بود.
چند سال بعد ایران تهدید کرد، اگر فشارها ادامه یابد، تنگه هرمز را به روی تردد کشتی ها می بندد، که البته کسی آنرا جدی نگرفت.
بعد از دفاع مقدس، ایران بر قدرت دفاعی خود افزود، اما طی سه دهه فقط در جنگهای نا متقارن و نیابتی پنجه در پنجه نظام سلطه داشت، و شکست های تحقیر آمیزی را هم بر آنان تحمیل نمود.
از جمله در جنگهای لبنان و اسرائیل و آنچه در سوریه گذشت، که جهان شاهد شکست امریکا و اسرائیل و متحدان عرب آنها بود.
تا اینجای کار مرزهای اسرائیل امن باقی ماندند، و تقابل ها بیشتر خارج از مرزهای این رژیم اشغالگر اتفاق می افتاد.
در واقع با همه فعل وانتقالات نظامی که صورت می گرفت، عملا تا شهادت حاج قاسم، جز توقیف متقابل کشتی های نفتی و موارد جزئی دیگر، هیچ رویارویی دریایی مهمی بین جبهه مقاومت و امریکاییها پیش نیامد. امنیت اسرائیل نیز بطور جدی تهدید نشد.
و اما در ادامه طوفان الاقصی و بهم ریختن امنیت داخلی اسرائیل، امروز عبدالملک الحوثی رهبر انصارالله یمن، پس از شکست سعودی‌ها، امارات و امریکا در جنگ رویاروی، بعد از اینکه در مقابل چشم جهانیان
نیروی دریایی انگلیس و آمریکا را در باب المندب تحقیر و عملا از عبور کشتی به سمت اسرائیل جلوگیری کرد.
رسما اعلام نموده است که:
"ما ممنوعیت عبور کشتی‌های مرتبط با رژیم صهیونیستی حتی از طریق اقیانوس هند و در مسیر مجاور آفریقای جنوبی به سمت اراضی اشغالی را اعلام می‌کنیم".
این جریانات اولا بعد از شهادت حاج قاسم اتفاق افتاده است که خود حاوی پیام مهمی است. ثانیا ابعاد آن از جنگهای چریکی و نا متقارن فراتر رفته است و معادلات را زیر و رو کرده است.
در واقع کشور یمن که یکی از متحدان نوپای ایران است، به تنهایی کشتی های باری و جنگی ائتلاف غرب به رهبری آمریکا را مرتب مورد هدف قرار می دهد و بعضا به اعماق دریا می فرستد.
حملات متقابل غرب نه تنها ذره ای بر اراده و قدرت حوثی ها اثر نگذاشته، که یمنی ها قاطعانه اعلام کرده اند، منبعد اقیانوس هند و دماغه امید نیک هم به منطقه ممنوعه مورد نظر ما اضاف می شوند.
مقایسه شرایط دو رویایی مستقیم ایران و امریکا در دوران دفاع مقدس، و آنچه این روزها توسط متحدان ایران رقم می خورد، دارای پیام و حاوی نکات آموزنده و بسیار راهبردی است.
در واقع اکنون علاوه بر آشفتگی و استیصال اسرائیل در مقابل حماس، و در گیر شدن آن در یک جنگ طولانی مدت داخلی آنهم پس از پس از یک دوران طولانی پس از اشغالگری، یمن نیز به یک بازیگر مهم بین المللی تبدیل شده است، و عملا نفوذ منطقه ای ایران تا اعماق اقیانوس‌ها و مهمترین آب راههای جهان گسترش یافته است.
تا جایی که اخیرا در اخبار داشتیم امریکایی ها، از یک طرف چین را واسطه قرار داده اند تا از نفوذ خود در ایران استفاده کند و از حوثی ها بخواهند از حمله به کشتی ها خودداری کنند.
از طرف دیگر در عمان مذاکرات مهمی با ایران در جریان است تا مگر با ارائه امتیازاتی از شدت حملات یمن کاسته شود.
این بدان معناست که بازدارندگی غرب در مقابل جبهه مقاومت به صفر نزدیک شده، و ناگزیر راه تعامل در پیش گرفته اند.
بعلاوه ژئوپلتیک منطقه و جهان دچار دگرگونیهای اساسی شده و بازیگران جدیدی به خود می بیند. در چنین شرایطی غرب ناگزیر هژمونی مقاومت در این وسعت از آب‌های بین المللی را پذیرفته است.
گفتنی است که همزمانی این حوادث بزرگ با آنچه در اوکراین در جریان است را نباید از نظر دور داشت، و باید آثار عملی حوادث چند ماه گذشته بر مناسبات بین المللی را با دقت زیز نظر داشت.
به شهیدان مظلوم دوران حرمان و سخت وطن درود می‌فرستیم.
مسعود امیری
اسفند ۱۴۰۲
درود تحلیل جالبی بود