به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه هم میهن، بهطور طبیعی اگر جنگی اتفاق بیفتد، آنها کنار اسرائیل خواهند بود، همانطور که در جریان اقدام متقابل ایران در پاسخ به حمله اسرائیل به کنسولگری، از لحاظ سیاسی و نظامی کنار تلآویو ایستادند. به همین دلیل اروپاییها و آمریکاییها علاقهای به آغاز جنگ در خاورمیانه و ورود به آن ندارند. در چنین شرایطی، تبادل پیام میان ایران و این کشورها و گفتوگوهای دیپلماتیک، امری طبیعی است. یکی از این پیامها میتواند این باشد که طرفین، ماجرا را خاتمهیافته تلقی کنند و به ترک مخاصمه بپردازند و ایران و اسرائیل اقدامی علیه یکدیگر نکنند.
تحلیل بنده این است که اروپاییها، آمریکا و کشورهای عربی منطقه خواستار این چارچوب هستند. چون اقدام نظامی و سیاسی آثار مختلفی دارد که ممکن است با هدف اولیه آن، متفاوت باشد. البته باید اضافه کنم که با همین چارچوب هم اسرائیل تلاش میکند بیشترین بهرهبرداری را داشته باشد. این بهرهبرداریها میتواند جلب کمکهای نظامی و مالی، کاهش فشارهای بینالمللی راجع به جنگ غزه و ادامه تلاش برای نابودی حماس باشد.»
محبعلی ادامه داد: «در عین حال، سیاستی در اسرائیل وجود دارد که این چارچوب را با مشکل مواجه میکند. این سیاست از ابتدای تشکیل اسرائیل وجود داشته و تمام دولتهای چپ و راست این رژیم به آن پایبند بودهاند؛ سیاست پاسخ و واکنش به اقدام گروهها و کشورها علیه اسرائیل. این پاسخ نیز حالتهای مختلفی داشته است. ترور عوامل قتل ورزشکاران اسرائیلی در المپیک مونیخ ۱۹۷۲، به شهادت رساندن عماد مغنیه، سران جهاد فلسطین و حتی حمله به فرودگاه انتبه در سال ۱۹۷۶ برای آزادی گروگانهای یهودی از جمله این پاسخهاست. برخی پاسخها مثل فرودگاه انتبه به صورت رسمی انجام شدند و مثالهای دیگری که زدم، اقداماتی غیررسمی هستند که مسئولیت آن هیچوقت توسط اسرائیل پذیرفته نشد. باید دید که در قبال ایران نیز همین سیاست قدیمی را در پیش میگیرند یا نه.»
سفیر اسبق ایران در یونان، با اشاره به اقدامات احتمالی رژیم صهیونیستی در پاسخ به حمله ایران، اضافه کرد: «دو سناریو وجود دارد؛ اول هدف قرار دادن هدف یا اهدافی نظامی داخل خاک ایران بهطور رسمی و دوم، اقدام به ترور یک شخصیت مهم بدون اینکه اسرائیل مسئولیت آن را بپذیرد. همانطور که پیش از این نیز اتفاق افتاده است. هر کدام از این سناریوها محتمل است و آثار خود را دارد. اما از سوی دیگر ممکن است که اسرائیل دست به اقدام متقابل نزند و در ازای آن از غربیها امتیاز بگیرد. این امتیازها میتواند شامل افزایش تحریم و فشار بر ایران، قرار دادن نام سپاه در لیست گروههای تروریستی توسط کشورهای اروپایی و امتیازهای سیاسی و اقتصادی برای تلآویو باشد.»
محبعلی ادامه داد: «یکی از مسائلی که اتفاق افتاد، انحراف توجه از بحران در غزه به درگیری ایران و اسرائیل است. در چنین شرایطی، اسرائیل با فشار کمتری میتواند به عملیات ادامه دهد. اسرائیلیها انتظار پاسخ ایران را داشتند اما منتظر عملیاتی با این حجم نبودند. آنها علاقه داشتند که ایران واکنشی نشان دهد که وضعیت از چارچوب اسرائیل – فلسطین خارج شود و فرصتی برای آنها به وجود بیاید تا کار را در غزه تمام کند.»
دیپلمات پیشین کشورمان در پاسخ به اینکه چرا در جلسه شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه یا بیانیهای علیه ایران صادر نشد؟ گفت: «نتیجه جلسه شورای امنیت مشخص بود. این جلسه برای شنیدن مواضع طرفین برگزار شد. رویه کار این است که بعد از استماع مواضع طرفین، اگر اعضای دائم یا موقت شورای امنیت تصمیم به صدور قطعنامه بگیرند، جلسه دیگری برگزار میشود. همانطور که در خصوص حمله به کنسولگری ایران در دمشق، فقط جلسهای اطلاعی برای بررسی وضعیت برگزار شد. اگر خروجی جلسات اطلاعی این باشد که صلح و امنیت جهانی به خطر افتاده و شورای امنیت باید به موضوع ورود کند، آن زمان بحث قطعنامه مطرح میشود.»
این تحلیلگر مسائل منطقه با اشاره به برگزاری جلسات ناموفق کابینه جنگ اسرائیل برای پاسخ به ایران، اضافه کرد: «همانطور که گفتم گزینههای مختلفی پیش روی اسرائیل است که احتمالاً در حال بررسی آن هستند. البته به نتیجه نرسیدن جلسات کابینه جنگ اسرائیل نیز میتواند یک بازی روانی باشد که ایران نتواند نسبت به پاسخ رژیم صهیونیستی به تحلیل برسد. چراکه اصل غافلگیری در اقدامات نظامی اسرائیل همیشه وجود داشته و بسیار بعید است که اگر بخواهد اقدامی انجام دهد، مثل ایران رفتار کند و کشورهای همسایه را در جریان بگذارد. البته اگر به احتمال یک درصد بخواهد اقدامی کند، آمریکا را در جریان خواهد گذاشت و بدون چراغ سبز واشنگتن کاری انجام نخواهد داد.»
محبعلی تاکید کرد؛ «وضعیت فعلی پیچیده است و باید مدیریت شود. جنگ به نفع ایران نیست و اگر این وضعیت پایان یابد، میتواند به نوعی بر قدرت بازدارندگی ایران تاثیر بگذارد. تاثیر آن نیز اینگونه است که کشورهای منطقه مثل ترکیه، آذربایجان و حتی عربستان محاسبه میکنند که ایران توانایی دارد و این اصل را مدنظر قرار خواهند داد که باید در برخورد با ایران ملاحظه داشته باشند. البته ممکن است ترس آنها باعث تشویق شدن به محکمتر کردن روابط با آمریکا منجر شود اما متوجه شدند که مقابله با حجم عملیات ایران در توانایی آنان نیست.»