پس از آغاز جنگ جهانی دوم در نهم شهریور ۱۳۱۸ (۱ سپتامبر ۱۹۳۹)، ایران بیطرفی خود را اعلام کرد؛ اما پس از آغاز تهاجم آلمان به شوروی به دلیل گستردگی مرز ایران با اتحاد جماهیر شوروی، این بیطرفی ناپایدار بود. نیروهای متفقین به بهانهٔ حضور کارشناسان آلمانی در ایران این کشور را اشغال کردند. به دنبال اتحاد بریتانیا و شوروی و نیاز شوروی به کمکهای ایالات متحده و بریتانیا در جبهههای نبرد، متفقین تصمیم گرفتند از ایران به عنوان کریدوری برای تأمین نیروهای خود استفاده کنند و در نتیجه، نیروهای متفقین در ۲۵ اوت ۱۹۴۱ به ایران حمله کردند و این کشور را به اشغال خود درآوردند. روز ۳ شهریور ۱۳۲۰، ابتدا نیروهای شوروی از شمال و شرق از زمین و هوا به ایران حملهور شدند و سپس نیروهای بریتانیایی نیز از جنوب و غرب حمله کردند و شهرهای سر راه را یکبهیک به سرعت اشغال و هر دو به سمت تهران حرکت کردند. ارتش ایران به سرعت متلاشی شد. رضاشاه با فشار متفقین به خصوص بریتانیا سریع استعفا کرد و سپس با گذشتِ مدتها کشمکش بینِ روسها با دیگر کشورهایِ متفقین، و همچنین شکلگیری بحرانهای فراوان در ایران، با وساطت محمدعلی فروغی، بالاخره بر سر نوع حکومت جدید ایران و انتقال سلطنت به پسرش (محمدرضا) که ولیعهد پیشین نیز بود، به توافق رسیدند. در جریان اشغال ایران، قوای شوروی شامل ۴۰ هزار سرباز و هزار تانک تی-۲۶ بود که برتری عددی و کیفی زیادی نسبت به نیروهای ایرانی داشت. علاوه بر اینها، بیشترین برتری شوروی با نیروی هوایی بود که ۴۰۹ هواپیمای جنگی از جمله بمب افکنهای سنگین را برای اشغال ایران فراخواندند. قوای انگلیس نیز ۱۹۰۰۰ سرباز و ۵۰ تانک سبک به کار گرفته بودند. نیروی هوایی نیز قوای زمینی را پشتیبانی میکردند. تعداد هواپیماهای بمب افکن شوروی که نیروی زمینی را تقویت میکرد، پنج برابر نیروی هوایی دولت انگلیس بود. پس از اشغال، راهآهن سراسری ایران برای انتقال کمکهای نظامی از جنوب ایران به پشت جبههٔ شوروی، بر اساس قانون وام و اجاره مورد استفاده قرار گرفت. ایران که در آغاز جنگ، بیطرفی خود را اعلام کرده بود، نهایتاً در ۱۷ شهریور ۱۳۲۲ به آلمان اعلان جنگ داد. به پشتوانهٔ همین اعلان جنگ ایران میتوانست پس از پایان جنگ به اعلامیهٔ ملل متحد بپیوندد و همچنین در کنفرانسهای صلح پس از جنگ شرکت کند. محمدرضا پهلوی در سخنرانی به ضعف نظامی ایران در دوراه حکومت پدرش و خوش باوریاش در اعلام بیطرفی که به اشغال ایران و حوادث پس از آن از جمله قحطی اشاره کرده بود. این سخنرانی دردناک را میبینید و میشنوید.