به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه هممیهن، بهعنوان نمونه، آنتن گران و ارزشمند رسانه ملی روز دوشنبه هفتم خردادماه بهطور کامل در اختیار مهرداد بذرپاش قرار گرفته و بهطور زنده پروژههایی را به تصویر کشیده بود که بسیاری از آنها اصلاً هیچ ارتباطی با وزارت راه و شهرسازی ندارد.
رفتار رسانه ملی در القای پروژههای عمرانی به اقدامات بذرپاش در وزارت راه و شهرسازی و سنگتمام گذاشتن برای وزیری که یکی از ضعیفترین کارنامهها را از خود به جا گذاشته، جای سوال دارد. بررسی کارنامه بذرپاش در حوزه مسکن و حملونقل هوایی، ریلی و جادهای از یک تناقض بزرگ میان واقعیت و آنچه برخی رسانهها سعی دارند القا کنند حکایت دارد.
پروژه مبهم مسکن ملی
۱- عملکرد بذرپاش در پروژه مسکن ملی آنچنان مبهم و نامعلوم است که کسی تاکنون متوجه نشده واقعاً چند واحد مسکونی قرار است ساخته شود و تاکنون چند واحد ساخته شده و یا در حال ساخت است. وزیر راه در آخرین صحبتهای خود مدعی شده که در ساخت واحدهای مسکن ملی از ۲/۶ میلیون واحد عبور کردهایم اما نه مستنداتی از این ادعا وجود دارد و نه آثار فیزیکی آن در کشور مشاهده میشود! این موضوع که با عملکرد وزارت راه و شهرسازی به پاشنه آشیل دولت سیزدهم تبدیل شد؛ در هالهای از ابهام قرار گرفته و اکنون که به انتخابات ریاستجمهوری نزدیک میشویم؛ با بمباران خبری و دستاوردسازی برای وزیر راه، تحت تأثیر قرار گرفته است.
هواپیماها زمینگیر و بلیط نایاب و گران
۲- بذرپاش در حوزه حملونقل هوایی هم موفق عمل نکرده است. ناوگان هوایی ایران بسیار فرسوده، بسیاری از هواپیماها زمینگیر، تراکم صندلیها بسیار بالا و بلیط برای متقاضیان نایاب و قیمت آن نسبت به وضعیتی که هواپیماها دارند گران است. امروز کمتر کسی که با صنعت هوایی کشور ارتباط دارد را میتوان راضی دید. جالب اینجاست که اخیراً اخباری از جنس همان دستاوردسازیهایی که در حوزه مسکن شاهد هستیم؛ از ساخت هواپیمای ایران۱۴۰ و آمادگی برای ساخت هواپیمای ۱۰۰ نفره منتشر شد که سعی داشت کارنامه ضعیف بذرپاش در صنعت هوایی را هم تحت تأثیر فضاسازی آن قرار دهد.
تراژدی ریلی و جادهای
۳- حال و روز صنعت ریلی کشور هم دستکمی از صنعت هوایی و وضعیت مسکن ندارد. طبق برنامه ششم توسعه قرار بود ۳۰ درصد بار و ۲۰ درصد جابهجایی مسافر کشور به سمت بخش ریلی سوق پیدا کند اما در دوره مدیریت مهرداد بذرپاش این عدد از هشت درصد هم فراتر نرفته است. این در حالی است که برخی سعی دارند عملکرد وزارت راه را در حوزه حمل و نقل ریلی بسیار عالی نشان دهند درصورتیکه بررسی آخرین یافتههای مرکز پژوهشهای مجلس، گفتوگو با فعالان حوزه ریلی، مقایسه وضعیت ایران با کشورهای همسایه، نگاه به تعداد کشندههای در حال کار راهآهن از یک تراژدی و فاجعه حکایت دارد.
همچنین، عملکرد وزارت راه بذرپاش در حوزه کریدورهای ترانزیتی بهصورت کاملاً محسوس بد و هزینهساز بوده است. بهعنوان نمونه، در هفت مسیر کریدور شمال-جنوب که ایران میتواند نقش مؤثری در ترانزیت ریلی ایفا کند، به دلایل اغلب مدیریتی اعم از تأمین نکردن کشندههای قوی برای مسیرهای صعبالعبور، دوخطه نکردن برخی مسیرهای شلوغ مانند قم-تهران، ایجاد گلوگاههای ظرفیتی در مسیرهای پرتردد ماند طبس، اولویت ندادن حمل بار نسبت به مسافر، کاهش مداوم تعداد کشندههای آماده به کار، خرابی نیمی از کشندههای موجود و تمرکز زیاد بر کار رسانهای بهجای کار اجرایی، حدود ۲۰ میلیون تن ظرفیت ترانزیتی بیاستفاده مانده که این منجر به از دست رفتن حدود ۱۲هزار فرصت شغلی و بیثمر ماندن رایزنیهای خارجی با کشورهای همسایه که به ایران در کریدور شمال-جنوب نیاز دارند، شده است. در بخش راهآهن شاهد فاجعهای هستیم که با سنگتمام تصنعی رسانه ملی و برخی رسانههای دیگر برای بذرپاش زیر فضای غبارآلود خبری مخفی شده است.
تردد لشکر کامیونهای ۵۰ ساله در جادههای کشور
۴- جادهها و ناوگان حملونقل عمومی هم به اندازه کافی گویاست. سالانه ۱۸هزار نفر در جادههای ایران جان خود را از دست میدهند که بخش زیادی از آنها به علت ایمن نبودن جادهها دچار حادثه میشوند. عملکرد وزارت راه در رفع نقاط حادثهخیز و احداث مسیرهای استاندارد و ایمن مطلوب بوده است که رسانه ملی اینطور برای وزیر راه دست به تبلیغات و اختصاص آنتن زده است؟ اوضاع ناوگان حملونقل عمومی انتقادبرانگیز نیست؟ اینکه ۴۰ تا ۵۰ هزار کامیون بالای ۵۰ سال در جادههای کشور تردد دارند و کسی هم در این چند سال به فکر جایگزینی آنها نبوده جز به عملکرد وزارت راه و مسکن باز میگردد؟ حال چطور میتوان برای وزیری با این کارنامه چنین تبلیغاتی به راه انداخت؟
دولت سیزدهم وزیر دیگری ندارد؟
۵- آیا دولت سیزدهم در این چند سال هیچ وزیر موفقی نداشته که رسانه ملی اینگونه دست ضعیفترین وزیر را بالا برده است. آیا این زیر سوال بردن خدمات دولت سیزدهم نیست؟ اگر هدف بیان خدمات دولت سیزدهم است چرا از بزرگترین دستاورد آن نمیگویید. اینکه با تلاشهای وزارت نفت و دیگر مجموعههای دولت و با وجود تمام سنگاندازیهای آمریکا برای صفر کردن صادرات نفت ایران، امروز صادرات نفت ما حدوداً به همان اندازه پیش از اعمال تحریمهای ترامپ و به ۳/۳ میلیون بشکه در روز رسیده، دستاورد کمی است؟
آیا تلاشها و ثمرات کار وزارت امورخارجه در گشایش روابط با کشورهای مهمی چون عربستان، تونس، مصر و... اهمیت ندارد یا در فراق شهید امیرعبداللهیان دیگر بهصرفه نیست؟ اگرچه هر مدیری محق است خدمات خود را در چارچوب مجموعههای تحت مدیریت خود رسانهای کند؛ اما تمرکز زیاد بر کار رسانهای آن هم در خلأ عملکرد واقعی چیزی جز بازخورد منفی و تردید افکار عمومی نسبت به آن مجموعه را به دنبال نخواهد داشت.
در پایان، یادآوری ماده ۶۸ قانون انتخابات ریاستجمهوری که استفاده از وسایل و سایر امکانات عمومی و دولتی برای فعالیت تبلیغاتی را ممنوع کرده است؛ خالی از لطف نیست.