به گزارش سرویس فرهنگی تابناک، در رکود و ضعف اغلب تولیدات نمایش خانگی طی ماههای اخیر که باعث شده این مدیوم از محصولاتی بسیار باکیفیت و پربیننده خالی شود، مجموعه «افعی تهران» بیش از دیگر سریالها، توجهات را به خود جلب کرده و دارای مخاطبی فراوانتر است. این سریال که فردا چهارشنبه با پخش قسمت چهاردهم به پایان میرسد، به خلاف آنچه مصطلح شده، یک درام جنایی نیست، بلکه از نظر ژانری، بیش از هرچیز ویژگیهای یک کمدی-درام روانشناسانه را دارد که البته در بعضی قسمتها، مایههای معمایی و جنایی نیز در آن گنجانده شده است.
اگرچه تا پیش از پخش قسمت پایانی، به نظر میرسد «افعی تهران» به نام شخصیت محوریاش نامگذاری نشده، ولی این اثر را میتوان سریالی بر پایه کاراکتر «آرمان بیانی» دانست که عمده جذابیت آن نیز به طراحی پر از جزییات و همدلیبرانگیز این شخصیت برمیگردد. با وجودی که میتوان حدس زد احتمالا قصه «افعی تهران» با پخش قسمت چهاردهم به پایانی کامل میرسد، اما شخصیت اصلی این اثر به اندازهای جالب و دنبالکردنی طراحی شده که بشود حدس زد احتمالا مخاطبان برای ادامه آن تمایل داشته باشند.
روی موج «پوست شیر»
ایده تجاری که پلتفرم فیلمنت برای مجموعه «افعی تهران» اجرا کرد، تداعی خاطرات «پوست شیر» محصول بسیار موفق قبلی این پلتفرم است. بر همین اساس، فیلمنامه معادی که مایههای جنایی دارد و از این جهت واجد شباهتهایی به ساخته برادران محمودی است، توسط سامان مقدم با سبک بصری خاصی اجرا شد که «پوست شیر» را به یاد میآورد؛ با دوربینی که معمولاً روی دست قرار دارد و در بسیاری از صحنهها از پشت جزییات مختلف صحنه، شخصیتها را نظاره میکند.
زمان انتشار این مجموعه هم چهارشنبه تعیین شد تا شباهت دیگری به «پوست شیر» پیدا کند و روی موج موفقیت این اثر، سوار شود.
اثری عمیق و کند
مجموعه «افعی تهران» از نظر کیفی، اثری قابل قبول به شمار میشود که امتیازات و ضعفهایی در متن و اجرا دارد. قصه آن به همان اندازه که از ایده اولیه خوب و کمترشنیدهشدهای بهره میبرد، ریتم کندی دارد. در هر قسمت از این سریال، اتفاقات کمی رخ میدهد و بعضی تک سکانسهای طولانی پردیالوگ که بیشتر در اتاق درمان رخ میدهد و البته مواردی خارج از اتاق درمان نیز دارد، بیش از آن که به پیشبرد داستان سریال کمک کند، عمق و جذابیت کاراکتر اصلی را افزایش میدهد.
از آنجا که فیلمنامه «افعی تهران» همهچیز را حول محور «آرمان» چیده، در شخصیتپردازی هم اختلاف چشمگیری میان او و دیگران قائل شده تا هرچه از لحاظ عمق ویژه شخصیت «آرمان»، اثری تحسینبرانگیز باشد، با داشتن چند کاراکتر سطحی و نسبتا سطحی دیگر، ضعف داشته باشد.
«افعی تهران» البته بیش از اغلب سریالهای نمایش خانگی سالهای اخیر، ظرافتهای روایی و بیانی دارد که نمود آن بیش از هرچیز در تشابه قابل توجه رابطه دوگانه «آرمان» با پدر و فرزندش دیده میشود. ظرافتهای یادشده تا جایی ادامه مییابد که این سریال را به یک محصول 14 قسمتی سینمایی شبیه میکند و این امر، فراتر از انتظاری است که به طور معمول، از یک سریال وجود دارد.
چالشهای یک درامکمدی
مهمترین چالش «افعی تهران» به عنوان یک محصول مرتبط با جنایت، آن هم جنایاتی از نوع قتل و کودکآزاری، طرح شوخیهای بسیار در فیلمنامه و صحنههای کمیک در آن است که به طور معمول، در اثری با تم یادشده کمتر دیده میشود. حالا پس از پخش 13 قسمت با اطمینان میتوان گفت سازندگان ضمن حفظ تعادل میان لحن کمدی و غیرکمدی، شوخیها را به صحنهها و موضوعاتی فاقد حساسیت عمومی محدود کردهاند تا از حواشی احتمالی بگریزند و در این راه موفق بودهاند.
نتیجه تلاش عوامل، در عین آن که گاه برای مخاطب شیرین و خندهدار میشود، گاه تأثیرگذار و حتی تکاندهنده است و از این رو، میتوان «افعی تهران» را یک کمدی-درام قابل توجه دانست.
سامان مقدم در مقام کارگردان این سریال، با چالش بازی گرفتن از ماهور نعمتی هم مواجه بوده که سکانسهای زیادی در جایجای سریال دارد. هرچه انتخاب آزاده صمدی برای ایفای نقش زنی معمولی و ظاهراً خوشقلب، با تداعی ذهنی از این بازیگر در تضاد است و به نظر انتخاب درستی نبوده، اما هنرپیشه خردسال سریال چه از نظر میمیک و چه از نظر بازی، برای مخاطب دلنشین است. بخش زیادی از اعتبار این امر را البته باید به سامان مقدم کارگردان «افعی تهران» و پیمان معادی همبازی او داد که وظیفه خود را به خوبی انجام دادند و شیمی مناسبی میان کاراکتر او و «آرمان» پدرش را رقم زدند.
مجموعه «افعی تهران» را از نظر مسائل تربیتی، اثری با محتوای دوگانه میتوان دانست. خط اصلی که سریال در اغلب سکانسها دنبال میکند، تداوم آسیبهای روانی ایام کودکی در بزرگسالی و اثرات منفی آن در زندگی شغلی و زناشویی افراد است. در کنار این مسئله مهم و قابل توجه، این مجموعه اهمیت بذل توجه لازم و مناسب به کودکان را نیز که در دنیای امروز، با والدینی پرکار و کمتوجه روبرویند، گوشزد میکند.
در مقابل، «افعی تهران» نوعی فردگرایی را ترویج میکند که شکل افراطیتر آن از گفتمانهای روانشناسانه زرد مسلط در فضای شبکههای اجتماعی است. «آرمان بیانی» چه در توضیح جهانبینی و دلیل تصمیماتش در اتاق درمان و چه در خارج از آن، مروج این ایدههاست که نشانههای واضحی دارد، از جمله: محاسبهگری رفتار اطرافیان، پالایش مدام آنان و قطع رابطه با برخی که برچسب «سمی» خوردهاند.
اینگونه گفتمانهای مسلط که در سریال مقدم و معادی به وفور یافت میشود، از جمله ایدههای آسیبزای این مجموعه است.
نویسنده: مصطفی قاسمیان