به گزارش تابناک، تکلیف این انتخابات را نه اعتراض به وضع موجود، که تردیدها تعیین میکند و کسی که بتواند صدای مرددها باشد. و البته اگر نظام سیاسی نتواند نظر مرددها را جلب کند، دیگران خواهند کرد و این شگفتی آینده ایران خواهد شد.
انتخابات فرصتی برای شناخت جامعه ایران نیز هست. اگر دو رفتار سیاسی روشن مردم، ده روز مانده به انتخابات، شامل تصمیم قطعی برای عدم شرکت در انتخابات، و انتخاب قطعی نامزد باشد، یک بعد دیگر هم هست که تا اینجا در این انتخابات هم متمایز است هم سرنوشتساز، و آن «تردید» است. مرددها را میتوان در این بخشهای نظرسنجیها یافت:
آنها که حاضر به همکاری با پاسخگویان نمیشوند و ترجیح میدهند در باره انتخابات حرفی نزنند، که بین چهل تا شصت درصد جامعه هستند؛
آنها که اعلام میکنند تصمیم قطعی برای شرکت یا عدم شرکت در انتخابات نگرفتهاند، که حدود ده درصد جامعه هستند؛ و آنها که تصمیم قطعی برای شرکت در انتخابات گرفتهاند، اما اعلام کردهاند نامزد مورد نظر خود را هنوز انتخاب نکردهاند، که اینها هم حدود ده درصد جامعه هستند.
برپایه نظرسنجیهای اخیر، میزان این سه دسته مردد یا ساکت، دستکم شصت درصد جامعه ایران هستند.
برخی از این تردیدها در مناظره، و با شیوه نقد نامزدها از دیگران و پاسخ آنها به نقدهای دیگران مشخص خواهد شد. به صورت سنتی، آنکه بتواند بیشترین میزان فاصله از وضع موجود را نشان بدهد، و همچنین بتواند پاسخ دندانشکن به نامزدهای دیگر بدهد، میتواند بخشی از مرددها را قانع کنند که هم رای بدهند و هم به او رای بدهند. لااقل از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۶، مناظرهها بوده که تکلیف انتخابات را مشخص کرده است. در زورآزمایی میان نامزدها، آنکه توانسته نشان بدهد مسئول وضعیت نابسامان موجود نیست و همچنین با مهارتهای زبانی، مسئول وضع موجود را درمیان سایر نامزدها مشخص کند و بتواند او را در مجادله، منکوب کند، پیروز انتخابات بوده است. البته نامزدها با نشان دادن اینکه به کدام بخش از وضع موجود انتقاد دارند، تلویحا یا صراحتا راه برونرفت را نشان هم دادهاند.
مشخصه انتخابات پیشرو، این است که اولین انتخابات پس از اعتراضات ۱۴۰۱ است. اعتراضات ۱۴۰۱ نشان داد که نظام سیاسی دیگر نمیتواند اعتراض را «درون» نظام نگاه دارد. از طرف دیگر، عدم همراهی مردم با اعتراضات و عدم تداوم آن هم نشان داد که «بیرون» از نظام هم، امکان پیش بردن اعتراضات نیست. لذاست که «موقتا» راهحلی برای برونرفت وجود ندارد، تنها گزینه های روی میز، حداکثر اندکی بهتر کردن است یا جلوگیری از بدتر شدن. اگر هم راهحلی متصور باشد، نه قابل بیان در مناظرات است و نه قابل اجرا توسط این نامزدها.
در غیاب راه حل فیصلهبخش، آنکه در میانه درب ایستاده، هم پایی در داخل دارد و هم نیمنگاهی به بیرون دارد، میتواند پیروز مناظره و پیروز انتخابات باشد؛ یعنی کسی که بتواند صدای مرددین باشد پیروز است، چه مرددین به او رای بدهند چه رای ندهند.
و البته اگر نظام سیاسی مرددها را به رسمیت نشناسد و به آنها توجه نکند، دیر یا زود، کسی از بیرون سیستم، مرددها را جلب خواهد کرد. آینده سیاسی ایران را نتیجه این منازعه مشخص خواهد کرد.
باید توجه داشت که تردید بعد دیگری هم دارد و آنهم کلنجار مردمان با خویشتن و تردید در تصمیم و نگرانی از عواقب آن است که باید جای دیگری به آن پرداخت.
محمدرضا جوادی یگانه
منبع: تحلیل شبکههای اجتماعی مجازی