قبل از آغاز تبلیغات ریاست جمهوری،عازم حج شدم؛ مستطیع بودم و عمل واجب بر زمین مانده بود. دیروز پسرم علیرضا، پیام صوتی فرستاد و خواست دلایل قانعکننده برای انتخاب بین جلیلی و قالیباف براش بگم. گفت دلایلی بگو که برای من و دوستانم قابل فهم باشه. خوشحال شدم هم برای اینکه دنبال کنش سیاسی درست هست،با اینکه از مسئولیت من و نسبتم با آقای قالیباف خبر دارد، اما منجر به هواداری کورکورانه نشده.
علیرضا جان! پایبندی به افکار و اندیشههای اساسی اسلام و انقلاب اسلامی معیار اوا است که به نظرم هر دو نفر دارا هستند.
شناخت خوب منظومه فکری امام خمینی و آیتالله خامنهای هم هر دو دارند.
«پسرم، مردم ما روز به روز دارن از حاکمیت دور میشن و حاکمیت هم از مردم دور میشه... به کسی نیاز داریم که بتونه انسجام اجتماعی ایجاد کنه. میبینی تازگیها بعضی اطرافیان، ظاهرشون فرق کرده و تو مدام سوال داری از فلانی و بیساری؟ بخشی از اینها نتیجه همین شکافهای اجتماعیست که میگم. پس باید کسیرو انتخاب کنیم که جامعهرو به سفید و سیاه تقسیم نکنه، بلد باشه یک خانواده بزرگ رو اداره کنه، بلد باشه با همسایهها درست زندگی کنه، جوری که هم ما زندگیمون بههم نریزه هم اونها احساس بدی از ما نداشته باشن.
چند ماه پیش میخواستی برای آمادگی آزمون، استاد انتخاب کنی؛استادی رو انتخاب کردیم که با روش درست آموزش، دانشآموزان بیشتری رو به قبولی رسونده بود؛ نه استادی که صرفا ادعای بیشتری داشت، اما هنوز تازهکار بود. فردی که میخوای انتخاب کنی باید برای حرفهایی که میزنه و برنامههایی که داره، ثابت کنه توان اجرا داره.آقای جلیلی آدم خوبی است و دغدغهمند، اما هیچ فکر کردی در طول این همه سال ، چرا کار اجرایی به او نسپردند یا پیشنهاد دادند و او قبول نکرده؟ این سوال مهمی است.
کسی که دیکته نمینویسه، طبعا غلط هم نداره؛ قالیباف هرچه بیشتر دیکته نوشت کمغلطتر شد و جلیلی اصلا تا به حال دیکتهای ننوشته که غلطهایش را بتوان شمرد.
کسی رو انتخاب کن که هم تو دنیا به داشتن چنین مسئولی افتخار کنی، هم بتونه مسئلههای کشورمون رو حل کنه، هم مسئلههامون با کشورهای دیگه رو جوری حل کنه که "آقا" بمونیم.
انقلاب که شد، قولهایی به مردم داده شد که مردم توقع دارن تمام اونها عملی بشه. این زشته واسه ما،کسی رو انتخاب کنیم که دوباره فقط شعار جدید بده و توان عمل هم نداشته باشه!».