نیت کرده بودم فردای انتخابات یادداشتی بنویسم با این مضمون که «پزشکیان مثل روحانی نیست؛ مثل روحانی با او رفتار نکنید» روحانی آدم عصبی بود. از عصبی کردن منتقدین و نمایش تکبر هم لذت میبرد، ولی پزشکیان بارها از تقابل و حرفهای ساختار شکنانه دوری کرد. متنهایی برایش نوشتند که حاضر نشد بخواند و از عصبی کردن رقیب پرهیز داشت.
باید این خصلت پزشکیان را قدر دانست و اگر منتقد دولت او هستیم در چارچوب همین اصول با او تعامل کنیم. هرچند در مناظره آخر پزشکیان نشان داد کم حوصله است و خشمگین شد و از اصول خودش عدول کرد.
اما اگر این انتخابات را منصفانه نگاه کنیم پزشکیان مخالفینش را تحقیر نکرد، با زبان نیش و کنایه با رقبا حرف نزد. در میانه گسلها قرار داشت، ولی جز مواضع همیشگیاش حرف تندی به زبان نیاورد. نسبت خودش را با نظام و رهبری و ارزشهای این کشور روشن کرد. نسبت به شهیدجمهور بدگویی نکرد و خلاصه اینکه هیچکدام از رفتارهای زشت روحانی را تکرار نکرد.
باید پزشکیان آنطور که هست و آنطور که رفتار کرده را با خود مرور کنیم تا بدانیم به عنوان اقلیت منتقد دولت چطور باید با او رفتار کنیم. دولت پزشکیان و کارگزاران دولت پزشکیان احتمالا تفاوت چندانی با دولت روحانی ندارند. بضاعت جریان اصلاحات و اعتدال همین آدمهاست که مجدد به واسطه صندوق رای به قدرت میرسند. اما مسعود پزشکیان با حسن روحانی تفاوتهای زیادی دارد که باید آن را قدر بدانیم.
تولید نفرت نسبت به کسی که دنبال نفرت نیست عاقلانه نیست. تخریب کسی که برخلاف روحانی برای تخریب جریان رقیب نیامده منطقی نیست. این پیامی است که باید به کف گروههای ایتا و جماعت سرخوردهای برسد که از امروز در نقش اقلیت سیاسی قرار است در این کشور زندگی کنند و به رسانه و ابزارهای آن دسترسی دارند.
برخی اعضای ستاد پزشکیان در موقعیت مرگ یا پیروزی بودند. هیچ آیندهای جز با پیروزی پزشکیان نداشتند. آنها نفرت تولید کردند. جنگیدند و البته پیروز شدند. اما پزشکیان در چنین موقعیتی نبود. او حتی اگر از صندوق بیرون نمیآمد بازهم یکی از ظرفیتهای جدید جمهوری اسلامی و جریان اصلاحات بود. پس نه تنها روحیه جنگیدن نداشت؛ نیازی به جنگیدن و خراش انداختن به صورت رقیب نداشت. در چنین شرایطی و با چنین رئیس جمهوری آرایش جنگی نگیریم و در تراز یک منتقد دلسوز بمانیم.