به گزارش گروه فرهنگی تابناک؛ شب گذشته ۲۱ تیرماه محسن علیاکبری تهیهکننده سینما و تلویزیون با حضور در برنامه «سینما ملت» شبکه ۵ درباره پروژههای سینمایی ارگانی بهخصوص فیلم سینمایی «نامیرا» که تولید آن با توقف و حاشیههایی همراه بوده، صحبت کرد.
او در این برنامه گفت: مدیران ما کاسب شدهاند و وزیر میپرسد فیلم میفروشد یا نمیفروشد. قرار است یک فیلم دینی به اسم «نامیرا» کار کنیم. آقای وزیر تو موظفی بگویی به جای ۱۰۰ میلیارد تومان، ۲۰۰ میلیارد تومان میدهم، اما فیلم خوب و تاثیرگذار یا «روز واقعه» دوم را میخواهم. نمیدانم چرا وقتی پیش هرکدام از مدیران فرهنگی میرویم، دغدغهشان درآمدزایی شده است و اینکه به ما میگویند طرح شما برای فروش این فیلم چیست؟
سخنان این تهیهکننده سینما از جهاتی قابل تأمل است؛ خصوصا به دلیل آن که درباره اثری صحبت میکند که وضعیت نامشخصی دارد و از مدتها قبل با حواشی توقف تولید و تغییر کارگردان مواجه شده است. تجربه دنبالکنندگان جدی سینما، دورنمای خوبی از این اثر به دست نمیدهد.
رقم ۲۰۰ میلیارد تومانی نیز که از زبان محسن علیاکبری شنیده میشود، به خلاف ظاهر سادهاش در بودجه دستگاههای فرهنگی رقم قابل توجهی است. در صورتی که سازمان سینمایی برای سال ۱۴۰۳ بر اثر مشکلات اقتصادی دولت و تحریمهای ظالمانه، حدود ۱۵۰۰ میلیارد تومان بودجه دارد که باید بین بخشهای مختلف این دستگاه تقسیم شود، تصور هزینه ۲۰۰ میلیارد تومانی برای تولید تنها یک فیلم سینمایی سادهاندیشانه است.
از سوی دیگر تجربه نشان داده که ارقام سنگین تولید، در اغلب موارد به افزایش سطح کیفی آثار سینمایی منجر نمیشود. مثلا در چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر که بهمن سال گذشته برگزار شد، چند اثر جنگی و با پروداکشن بزرگ، چون «آسمان غرب»، «دست ناپیدا» و «قلب رقه» به نمایش درآمد که در جلب نظر بسیاری از منتقدان و تماشاگران ناموفق بود.
در کارنامه این تهیهکننده هم البته چنین آثاری به چشم میخورد که سرآمد آنها را میتوان «استرداد» دانست. این اثر که در سال ۱۳۹۱ با هزینه بالایی به تولید رسید و حتی با وجود رقبای بسیار بهتر در جشنواره سیویکم فیلم فجر، با ۱۳ نامزدی و ۴ سیمرغ از جمله جایزه بهترین فیلم تقدیر شد، به عنوان نمونه بارز ریختوپاش بیتالمال برای آثار بیکیفیت، ضدتماشاگر و بهیادنماندنی شمرده میشود.
اساسا یکی از مشکلات بزرگ سینمای ارگانی را میتوان بیتوجهی به تماشاگر عام دانست که با معیار روشن فروش گیشه قابل بررسی است. از این رو اگر این درک در مدیران فرهنگی ارگانهای تولیدکننده فیلم به وجود آمده باشد که نظر تماشاگر و گیشه فیلم، از درجه اهمیت بالایی برخوردار است و پیش از تولید هر اثر، باید به آن فکر کرد، باید به آنها آفرین گفت. در صورتی که مطابق سخنان این تهیهکننده سینما، محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم یا مدیران زیرمجموعه وی، پیش از سرمایهگذاری روی فیلم، از فروش احتمالی آن پرسیدهاند، اقدام بهجا و لازمی انجام دادهاند.
نکته عجیب آن که تهیهکننده فیلم «نامیرا»، دغدغه مدیران فرهنگی برای فروش فیلمها را با برچسبهایی، چون «کاسبی» و «درآمدزایی» همراه میکند.
این در حالی است که تا پیش از این، مسئله مهم بعضی از فیلمهای ارگانی سینمای ایران، توجه به نظر مدیران نهادها به جای توجه به نظر تماشاگر عام به عنوان مخاطب واقعی سینما بود. به نظر میرسد برخی تهیهکنندگان سینمای ایران همچنان با این نگاه به سینمای ایران مینگرند.
احتمالا تحت تأثیر همین نوع نگاه، آثار پرهزینه و بیکیفیتی، چون سریال «روزهای ابدی» در تلویزیون ساخته میشود که با وجود شکست فصل اول، ظاهرا قرار است با فصل جدید ادامه یابد!
آنچه گفته شد، البته به آن معنا نیست که ساخت آثار ارگانی لزومی ندارد، بلکه باید روال تولید در اینگونه آثار اصلاح شود تا هزینهای که از بودجه عمومی کشور برای این محصولات صرف میشود، به تأثیرگذاری روی مخاطب بینجامد.
روشن است که سینمای ارگانی با وجود استفاده از بودجه عمومی از اهمیت قابل توجهی برخوردار است، چراکه بخشی از سوژههای سینمایی تنها در این نوع فیلمها امکان تولید دارد. بعضی از این آثار مثل «غریب» درباره شهید بروجردی، گاه حتی با شکست در گیشه نیز کارکرد درست خود را دارند و در نمایش خانگی یا نمایشهای متعدد تلویزیونی، به حد مناسب از تأثیرگذاری میرسند. با این حال نگاهی که در صحبتهای علیاکبری درباره سینمای ارگانی دیده میشود، بعید است به آثاری تماشاگرپسند مثل «غریب» منجر شود و بیشتر آثاری، چون «استرداد» یا «روزهای ابدی» را به یاد میآورد.
نویسنده: مصطفی قاسمیان