یک مجری تلویزیونی راهیافته به مجلس در مخالفت با وزیر پیشنهادی خارجه، همدوپهلو حرف زد، تا جایی که برای رسانههای خارجی خوراک ضد رهبری جور کرد؛ هم با داخل مجلس ستیزه کرد و گفت برخی همکاران بازی خطرناکی را شروع کردهاند؛ هم با خارج مجلس ستیزه کرد و نقلقولهایی به برخی افراد نسبت داد؛ و هم در استقلال مجلس تشکیک ایجاد کرد و یک هزینه بزرگ را از روی دوش ضدانقلاب برداشت. کاربران مجازی هم فرصت را غنیمت شمردند و فضای مثبت کشور را با این حرفها به سیاهی بردند. برخی با یادآوری یک توییت قدیمی موهن و خالی از هرگونه خردورزی این نماینده که هموطنبودن با وزیر خارجه پیشنهادی را برای خود ننگ دانسته و به آن «مرگ» فرستاده بود و برخی هم با یادآوری توییت دیگری که شهید امیرعبداللهیان را ادامهدهنده راه روحانی و ظریف دانسته بود، همهچیز را به حاشیه بردند!
این رفتارهای جوانان راهیافته به عالم سیاست که اندوختهای جز هیجان و راهبردی جز جدال و دعوا برای دیدهشدن ندارند، متأسفانه در میان کسانی که خود را به جبهه انقلاب منتسب میدانند هم نزاع و دعوا بهپا کرد، تا آنجا که نوشتند با سخنان این نماینده جوان مجلس، معلوم شد حتی بدترین وزیر کابینه پزشکیان از نامزدی که این نماینده از او حمایت میکرد، بهتر است! یعنی سلسلهای از فروافتادن در وراجی مرگبار که شروعکننده آن یک نماینده مجلس است.
اصولاً اثبات اینکه مجلس مستقل است، نیازی به این حرفها ندارد. یکی از نشانههای استقلال مجلس این است که کسی تلاش نکند آرای نمایندگان را با سخنان دوپهلو و شاید هم دروغ تغییر دهد. ادعای این نماینده که «برخی گفتهاند فردی چنین گفته است» یا از اساس ناراست بود یا اینکه برای ایجاد ستیزهگری در مجلس به آن ضریب داده شد و در آن مبالغه شد. حتی اگر چنین چیزی بوده است، هر نماینده یک رأی دارد و در فهم خود از وقایع نیز مختار است و بنابراین بهتر است ناطقان پشت تریبون، بهجای جدال و ستیزه با دیگر نمایندگان که چرا به هر دلیل میخواهید به فلانی رأی بدهید یا ندهید، استدلال خود را بیاورند، اگر استدلالی وجود دارد!
طنز ماجرا اینجاست که مجلس را مثلاً در دفاع از یک سخن رهبری به جدال بکشانند، آنهم در حالی که تازهترین سخن رهبری به مجلسیان این بود: «آن چیزی که میتواند شیرینی مجلس جدید را نابود کند، سخنان اختلافانگیز و دعوا راه انداختنها و ستیزهگریهای دشمنپسند است؛ شیرینی مجلس جدید را اینجور چیزها از بین میبرد. باید خیلی مراقبت کرد؛ باید خیلی مراقبت کرد.»
حالا مراقبت برخی تازهبهدوران رسیدهها دقیقاً ستیزه با دیگران بر سر حرف پوچ است! وقتی چنین نابخردیهایی دیده میشود، آن وقت زبان منتقدان راستین هم بسته میشود و کسانی از طرف مقابل عین همین بیخردیها را بهنفع خود به روی میز میریزند و میگویند بازندههای انتخابات میخواهند در مجلس انتقام بگیرند! درحالیکه این حق مجلس است که با دلایل حرفهای و فنی، با برخی وزیران پیشنهادی مخالفت یا موافقت کند، اما یاوهگویی دومینووار به جریانهای همسو و غیرهمسو سرایت میکند.
حکایت برخیها حکایت آن مردی است که ادعای فاضلی میکرد. مردم او را گرفتند و پیش شاه بردند که ببین این شخص میگوید از همه فاضلتر و پیغمبر است. شاه از او پرسشهای بسیار پرسید که چهداری و چهنداری؟ و شخص مدعی هر بار میگفت اگر چیزی داشتم که ادعای فاضلی نمیکردم: «اشتها داری چه خوردی بامداد؟ / که چنین سرمستی و پر لاف و باد؟! / گفت اگر نانم بدی خشک و طری/ کی کنیمی دعوی پیغامبری!» پس در راه پرفراز و نشیب فضیلتجویی باید ابتدا بدیهیات و اولیات حیات سیاسی را تضمین و عقل گرسنه را سیر کرد!