به گزارش تابناک، بدون شک ۱۵ تیرماه هرچند که خیلی برای اصلاح طلبان پیروزی محسوب نمی شود اما یک شکست به تمام معنا برای تندروها است. آنان فرصتی را از دست دادند که جبران آن بدون شک زمانبر خواهد بود.
تابناک؛ برای تحلیل دقیق تر آنچه در ۱۵ تیرماه ۱۴۰۳ گذشت نخست لازم است که فلش بکی به ۱۳ سال قبل بزنیم یعنی اسفندماه ۱۳۹۰؛ درست در شرایط قبرستانی که بر جناح دوم خرداد پس از اتفاقات سال ۸۸ حاکم شده بود و اقبالی به آنان از سوی مردم و حاکمیت برای کسب کرسی های پارلمان نهم وجود نداشت، رئیس دولت اصلاحات با حضور مخفیانه پای صندوق آرایی که رادیکال های اصلاح طلب آن را به نوعی تحریم کرده بودند، پیام معناداری را برای حاکمیت ارسال کرد.
پیش بینی آنکه اصلاح طلبان بخواهند پس از کنش گری سیاسی که خلاف میل حاکمیت در انتخابات ۸۸ رقم زدند، به قدرت بر گردند تقریبا چیزی در حد محال بود! اما تئورسین های این جریان به خوبی می دانستند که سیاست "بدنامی" بهتر از "گمنامی" است! از همین رو بود که کنش گری ها نه در حالت غیض بلکه با کمرنگ ساختن مواضع گذشته، مشارکت جویانه شد.
میتینگ ها و گعده های آنان در فصل برگریزان سال ۹۱، حکایت از جوانه زدن مجدد جریانی بود که با نامزد اجاره ای توانست در اردیبشهت سال ۹۲ تندروها را در اقدامی غیر منتظره به گوشه رینگ سیاست براند.
اصلاح طلبانی که در سال ۸۸ در لبه پرتگاه سیاست قرار گرفتند ۴ سال بعد آن مجددا سخن از پروژه سنگر به سنگر می کردند. پروژه ای که یاران رئیس دولت اصلاحات بعد از کنار زدن کارگزاران مرحوم هاشمی رفسنجانی در سال ۷۶ آن را برای نخستین بار مطرح کردند و نماد آن هم مجلس ششم بود.
پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم، حضور تعداد قابل توجهی از نمایندگان اصلاح طلب در پارلمان های محلی در تهران و مراکز استان های سراسر کشور در دوره چهارم، حضور بیش از ۱۰۰ سناتور اصلاح طلب در پارلمان ملی دوره دهم و کسب بیش از ۷۰ درصد پارلمان های محلی و مراکز استان های کشور در دوره پنجم و پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم بخشی از پروژه سنگر به سنگری اصلاح طلبان بود تا قبل از سال ۹۸ بود.
دلیل توقف توفیقات آنان در سال ۹۸ از حوصله این گزارش خارج است اما سیاست های اقتصادی بلاخص بنزین و مسائل آبان ۹۸ و تغییر کنش گری دولت با دیگر ارکان حاکمیتی از جمله دلایل برخورد اصلاح طلبان به تابلو ایست بود.
حالا اما بعد از ایست سال ۹۸ مجدد دوم خردادی ها بدنبال حاشیه راندن تندرو ها هستند. اینبار توفیقات آنان نه در پروژه های تقویمی بلکه در پروژه های موضوعی است.
قبل از ۱۵ تیرماه، اصلاح طلبان به همراه مستقلین سعی کردند تا پروژه تندروها در حذف محمدباقر قالیباف را ناکام بگذارند. از این حیث با ائتلافی پنهان از درون و بیرون مجلس با محوریت مسعود پزشکیان، قالیباف همچنان در راس پارلمان ملی باقی ماند.
ابقا قالیباف در راس پارلمان خط تخریب ۴ ساله تندروها را که گاها رادیکال های اصلاح طلب نیز در ابتدا در آن مشارکت داشتند را ناکام گذاشت و فرصت از تندروها برای تسخیر کامل مجلس گرفته شد.
تندرو هاکه توانسته بودند در مجلس یازدهم اعتبارنامه غلامرضا تاجگردون رئیس کمیسیون تلفیق مجلس دهم را رد کرده و او را از مجلس اخراج کنند در مجلس دوازدهم اما ناکام ماندند و اعتبار تاجگردون نماینده اصلاح طلب گچساران تایید شد.
اصل موضوع حالا اینجاست! زیربنای پیروزی در ۱۵ تیرماه ۱۴۰۳، در ۱۱ اسفندماه ۱۴۰۲ گذاشته شد زمانی که تئورسین های جریان اصلاحات اینبار غیض را بر کنش گری مشارکت جویانه ترجیح دادند تا به عبارتی همچون گشتیگیران برای گرفتن دو خم، خم شوند.
بدون شک ۱۵ تیرماه هرچند که خیلی برای اصلاح طلبان پیروزی محسوب نمی شود اما یک شکست به تمام معنا برای تندروها بود. آنان فرصتی را از دست دادند که جبران آن بدون شک زمانبر خواهد بود.
کابینه مسعود پزشکیان که پس از معرفی به مجلس با آه و وای اسفای رادیکال های اصلاح طلب رو به رو شد و واکنش های بسیاری به دنبال داشت در حالی توانست رای اعتماد یکدست بگیرد که تندروهای مجلس دوازدهم بنا داشتند که با ۵ الی ۶ گزینه پیشنهادی رای اعتماد ندهند.