به گزارش تابناک به نقل از اقتصادنیوز: در شرایطی که کامالا هریس خود را برای کارزار نوامبر آماده می کند، گمانه زنی ها در باب سیاست او در ارتباط با خاورمیانه افزایش یافته، گروهی میگویند که هریس بعید است دکترین خود را پیش از پیروزی علنی کند. اما گروهی دیگر با استناد به موضع گیریهای این چهره دموکرات از عزم هریس برای انعقاد معاملهای بزرگ با ایران میگویند و سردی روابط واشنگتن و تلآویو.
نشنال اینترست به بهانه رقابت شانه به شانه کاملا هریس و دونالد ترامپ، رقبای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با انتشار یادداشتی تلاش دارد تا ضمن بررسی سیاست خارجی هرکدام از نامزدها به این سوال پاسخ دهد که خاورمیانه از پیروزی کدام یک از این دو استقبال خواهد کرد. در ابتدای این یادداشت آمده، مقوله تجربه اندک هریس در عرصه سیاست خارجی که منتقدانش بر آن مانور میدهند و تاکید دارند این نامزد دموکرات در صورت پیروزی به کهنه سربازان حزب یعنی بایدن، اوباما و کلینتون متوسل میشود را باید کنار گذاشت. چنین تصوری مسکنی موقت برای همانهایی است که تلاش دارند تا وضعیت به همین شکل ادامه یابد و مسیر سیاستها تغییری نکند. علاوه بر این، چنین موضع گیری از منظر حامیان دو حزب نیز با اهمیت است؛ گروهی که میخواهند به شکافهای آبی – قرمز دامن زده و با استناد به سوابق بایدن از عملکرد هریس دفاع کنند.
هریس را دست کم نگیریم!
نشنال اینترست در ادامه این یادداشت آورد، تجربه اندک هریس در عرصه سیاست خارجی، فرضیهای نادرست است. چرا که او در قیاس با ترامپ در سال 2016 و بسیاری از رقبای جمهوری خواه در سالهای 2008 و 2012 دارای سابقه اجرایی بیشتری است. رهبران کشورهای متحد یا مستقل، از جمله رهبران چین و روسیه به خوبی او را میشناسند. از منظری دیگر، هریس هیئت نمایندگی ایالات متحده را در سه کنفرانس امنیتی مونیخ رهبری کرد؛ جایی که مقامهای ناتو برای بحث و گفتگو درباره تهدیدات جهانی گرد هم آمدند. در این نشستها نخست وزیران، وزرای دفاع، خارجه، ژنرالها، دریاسالارها و دیپلماتها به نمایندگی از کشورهایشان حضور داشتند.
به گفته فرد کاپلان، هریس دیدگاههایش در عرصه سیاست خارجی را در کاخ سفید با شرکت در جلسههای شورای امنیت ملی و مهمتر از آن، تقریباً در گزارش روزانه رئیسجمهوری منعکس کرده است. این نشریه در ادامه به گزارشهای روزانه اشاره کرده و نوشته، در این گزارش ها ضمن اشاره به تحولات جهانی، ارزیابی کارشناسی از بده و بستانهای بین المللی ارائه شده است. از همین رو وقتی صحبت از گزارش روزانه میشود، ما درگیر چیزی شبیه مقاله علمی هستیم که در قابش، هم به شکلی دقیق به دادهها اشاره شده، هم راهکاریهای اجرایی و تخصصی برای هرکدام از آنها ارائه شده است.
نشنال اینترست در ادامه ضمن اشاره به جلسههای منظم و برنامه ریزی شده هریس با آنتونی بلینکن نوشته، این ادعا که نامزد دموکراتها در حوزه سیاست خارجی ایدهای ندارد، خندهدار هست.
سیاست یک بام و دو هوای خانم معاون
نشنال اینترست در بخش دوم یادداشت خود آورده، این که نامزد حزب دموکرات در مسیر مبارزات انتخاباتیاش نه بیانیه جامعی در باب سیاست امنیت ملیاش اعلام میکند و نه از "دکترین هریس" رونمایی خواهد کرد. چرا که این کنش موجب خواهد شد تا ائتلاف شکنندهاش از بین برود. حامیان این باور اعتقاد دارند که هر کدام از نامزدها هر اندازه مبهمتر باشند، موفقتر هستند. با این همه گروهی از تحلیلگران با استناد به مواضع کاملا هریس در قامت سناتور و معاون رئیس جمهوری آمریکا، این ادعا را مطرح میکنند که این نامزد دموکرات حداقل در ارتباط با ایران و اسرائیل تلاش دارد به گونهای متفاوت از گذشته عمل کند. هریس در قامت سناتور از پیوستن مجدد به برنامه جامع اقدام مشترک 2015، توافقی با ایران برای برداشتن تحریمها در ازای کاهش سرعت پیشرفت برنامه هستهای، حمایت کرد؛ توافقی که نخست وزیری اسرائیل و دونالد ترامپ، رئیس جمهوری پیشین آمریکا به شدت با آن مخالف بودند.
به علاوه آنگونه که پولتیکو نوشته، کاملا هریس یکی از منتقدان جدی ترور شهید قاسم سلیمانی بود و هرگونه حمله (ادعایی) به اهداف و چهرههای ایرانی را به چالش میکشید. با این همه آنگونه که این نشریه مدعی است، هریس موضع خود را تغییر داده و از تحت فشار قرار دادن ایران برای تغییر کنش و واکنشهایش در منطقه حمایت کرده است؛ این رویکرد انحرافی آشکار از سیاست پنج نفر از اسلافش است.
هریس همچنین در بازهای از زمان از حامیان برهم خوردن روابط آمریکا با عربستان بود. او که از حملات هوایی عربستان به حوثی ها خشمگین شده بود، به قطعنامه ای پیشنهادی برای اعمال محدودیت بر فروش تسلیحات و کمکهای نظامی به پادشاهی رای مثبت داد. اما امروز هریس در باب ایران، عربستان و خاورمیانه موضعی متفاوت دارد. نشنال اینترست در این باره نوشت، امروز ایران هم صدا با محور مقاومت اسرائیل را در تنگای جدی قرار داده، حماس در غرب اسرائیل را هدف قرار میدهد و حزب الله از شمال مواضع این بازیگر را میزند. همزمان فعل و انفعال ها در کرانه باختری نیز به تهدیدی جدی تبدیل شده است. جنوب سرزمینهای اشغالی در اختیار مخالفان تل آویو است که بر هر دو دهانه دریای سرخ تسلط دارند، بخش شرقی در یمن که در اختیار انصار الله است، گروهی که از آغاز جنگ در غزه، کشتیهای اسرائیلی و کشتیهایی به مقصد این بازیگر را هدف حملات موشکی و پهپادی قرار داده و زمینه ساز اختلال در مسیر تجارت جهانی شده اند. از سمت غرب، ساختار تحت رهبری البرهان در سودان که با روسیه و چین هم صداست، کنترل این دریا را برعهده گرفته است.
هریس به دنبال توافق بزرگ با ایران است
امروز هریس بیش از هر چیز از پاسخ احتمالی ایران به اسرائیل هراس دارد. در مورد سودان، وضعیت وخیم تر است. جنگ داخلی و نسل کشی به بحران پناهندگان دامن زده است. شاید در مقیاس اتیوپی در دهه 1980. ایران و روسیه ممکن است به زودی بخش وسیعی از سواحل آفریقایی دریای سرخ را تحت کنترل خود درآورند؛ گزاره ای که میتواند مسیری کلیدی برای تجارت جهان را (به ادعای نشنال اینترست) به خطر بیاندازد. هریس ممکن است تحریمهای اقتصادی و سیاسی علیه سودان را در نظر بگیرد هرچند پس از فشار قابل توجه و مداوم از جانب کنگره تسلیم خواهد شد. در ارتباط با ایران نیز این چهره دموکرات و تیم احتمالی اش در صورت پیروزی مقدمات توافق بزرگ با ایران را فراهم خواهند کرد.
به ادعای نشنال اینترست مذاکرات صلح با تهران با هدف توقف حملات موشکی و پهپادی مقاومت در ازای لغو تحریم ها و آزادسازی تجارت آغاز خواهد شد. در ارتباط با اسرائیل، بعید است هریس بیش از بایدن از تل آویو حمایت کند. با این همه اگر در اسرائیل چهره ای چپ جانشین نتانیاهو شود، آن زمان معادلات میان واشنگتن و تل آویو تغییر خواهد کرد.شاید به همین دلیل است که اسرائیل پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا پیروزی در غزه و فراتر از آن حمله پیشگیرانه ادعایی علیه حزب الله لبنان را لحاظ کرده، چرا که میداند نتایج کارزار پیش رو در آمریکا میتواند بسیاری از معادلاتش را برهم بزند.در همین راستا گروهی با استناد به عدم تمایل هریس جهت حمایت از اسرائیل و عربستان میگویند، خروج ایالات متحده از افغانستان، کامبوج و ویتنام جنوبی، اعتبار آمریکا را متزلزل کرد. حالا با توجه به این که سیاست خارجی هریس نوید خروج آمریکا از بسیاری از میدان ها را میدهد، شاید باید گفت آمدن و پیروزی اش تایید نظم چند قطبی است.