شبکه مافیایی چمن مدتهاست که با رانتی بزرگ آبروی ایران را به بازی گرفته است تا منافع عدهای خاص فراهم شود.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، سالها میشود که معضلات زمینهای فوتبال به یک چالش بزرگ در ورزش کشور تبدیل شده است. زمینهای چمنی که زمانی هیچ شباهتی به زمین چمن نداشت و این روزها نیز به شکل دیگری آبروی ایران را میبرد. از روزهایی که فیروز کریمی در مصاحبههای آمیخته با طنزش میگفت که پای بز هم در زمینهای چمن ایران پیچ میخورد تا این روزها که زمین چمن ورزشگاهها یک روز سوژه نیمار میشود و روز دیگر حضور رونالدو در ورزشگاه آزادی مایه آبروریزی.
تمام معضلات به جایی باز میگردد که زمینهای چمن هم برای خود مافیایی دارد. در روزهایی که در بازار ارز اخلال به وجود میآمد و «جمشید بسمالله» عامل این اخلال نامیده میشد یا گرانی سکه را به «سلطان سکه» پیوند میدادند، با دستگیری و اعدام جمشید بسماللهها و سلطان سکهها هم روند گرانیها متوقف نشد. چراکه جدا از اشکالات نظام کلان اقتصادی، مافیای بزرگتری از عواملی که نام برده شد وجود داشته و دارد که روند گرانیها را غیرقابل کنترل میکند. در داستان چمن ورزشگاهها نیز داستان بی شباهت به دیگر نظامهای مافیایی نیست و با اینکه سالها پیش از «سلطان چمن» هم رونمایی شد، اما شاهد تغییر روند نبودیم.
چمن ورزشگاهها همچنان مایه آبروریزی برای ایران است و تفاوتی هم ندارد که این چمن در کدام ورزشگاه باشد. از ورزشگاه نقش جهان اصفهان گرفته که خیلی سریعتر از آنچه فکر کنید زیر آن لودر انداخته شد تا زمین چمن فولادشهر که در بازی ایران و قرقیزستان دستمایه طنز رسانههای خارجی بود. عکسی هم که از تصویربرداری خوسلو، بازیکن سابق رئال مادرید و حال حاضر الغرافه قطر از وضعیت زمین چمن ورزشگاه شهدای شهر قدس پیش از بازی با استقلال در لیگ نخبگان آسیا منتشر شد، پرده دیگری از این آبروریزی بود. وضعیت چمن ورزشگاه تختی تهران هم که تعریف چندانی نداشت و در دیدار پرسپولیس و چادرملوی اردکان کیفیت نازل زمین چمن این ورزشگاه هم مشخص شد.
نکته جالب توجه اینجاست که مافیای چمن در ایران بخش عمدهای از پروژههای زمین چمن را در اختیار دارد. از چمن کردن ورزشگاههای بزرگ و معروف ایران گرفته تا پروژههای احیای چمن که با چندبرابر هزینه کارشناسی شده در اختیار میگیرد و گویا هیچ نهاد ناظری هم برای بررسی و کارشناسی وجود ندارد. داستان پروژههای زمین چمن ورزشگاهها در ایران به بازی شهروند و مافیا نیز شبیه است؛ با این نحو که انگار گرداننده این بازی هم با مافیا همدست میشود تا شهروندان را از بین ببرند و مافیا با قدرت به بازی خود ادامه دهد.
داستان مافیای چمن در ایران اینگونه پیش میرود که اگر واگذاری پروژهها با ترک تشریفات همراه نباشد، عمدتاً کارشناسی مناقصات به نحوی انجام میشود که فقط دو شرکت خاص پیروز آن باشند. به طور مثال در برگزاری مناقصات شروطی تعیین میشود که فقط دو شرکت مدنظر از آن برخوردار باشند و به این شکل اجازه برنده شدن به دیگر شرکتها داده نمیشود تا به این شکل مافیا برنده شود و شهروند از بین برود.
در شیوه اجرای مناقصات برای چمن ورزشگاهها، باتوجه به اینکه کارشناسی صورت گرفته و شروط ورود به مناقصه مخصوص دو شرکت خاص است، بالا بردن رقم نیز چندان کار سختی نیست؛ این اتفاق به سادگی هم رقم میخورد و گاهی ارقام به قدری تکان دهنده میشود که گویا به جای برگزاری مناقصه، مزایده برگزار شده است. (در مناقصهها شرکتی که پایینترین پیشنهاد را برای اجرای پروژه بدهد برنده است و در مزایدهها بالاترین پیشنهاد دهنده برنده میشود)
در یکی از موارد اخیر و چمن یکی از ورزشگاهها، مناقصه به گونهای برگزار میشود که یکی از شرکتهای مورد نظر برنده شود؛ با قیمت ۱۱۰ میلیارد تومان که عددی بسیار قابل توجه است. پیگیریهای خبرنگار تابناک درباره این ارقام نشان میدهد که با قیمتهای روز چمن کردن یک زمین فوتبال با راهاندازی موتورخانه و گرمایش کف چمن برای جلوگیری از یخ زدگی، چیزی حدود ۳۵ میلیارد تومان هزینه دارد، اما اینکه چگونه پروژهای که سال گذشته تکمیل شد ۱۱۰ میلیارد واگذار شده است، جای تعجب دارد.
موارد جالب دیگری هم از مافیای چمن وجود دارد. به طور مثال اگر ورزشگاهی توسط یکی از دو شرکت خاص چمن نشده باشد، مافیا شرایط را به گونهای پیش میبرد که چمن زودتر از آنچه که باید خراب شود و نیاز به تعویض داشته باشد تا پروژه جدیدی راه بیافتد. به طور مثال ورزشگاه پارس شیراز که دارای موتورخانه است، در دو زمستان قبلی یک بار به مدت ۱۴ روز روشن شد و در زمستان قبل هم اصلاً روشن نشد تا چمن دچار یخ زدگی شود و زودتر از موعد به خرابی برسد. در حالی که اگر تمام اصول و قواعد حفظ و نگهداری چمن رعایت شود، نیازی به تعویض زودهنگام نیست. اما حالا پیمانکاران در صدد لودر انداختن زیر چمن ورزشگاه پارس شیراز هستند و اگر یکی از دو شرکت خاص پیمانکار جدید چمن این ورزشگاه شود، نباید چندان تعجب کرد.
آیا دستگاههای ناظر بر این موارد اشراف ندارند؟ مدیران اداره کل ورزش و جوانان استانی یا رؤسای مختلف شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی در این سالها و حتی وزاری پیشین و فعلی ورزش و جوانان از چنین مافیایی بی خبر هستند یا در این بازی همراهی میکنند؟ چگونه میشود مافیا برای منافع خود اینگونه با آبروی کشور بازی کند و هیچ اقدامی برای جلوگیری از فعالیتهای آسیبرسان مافیا صورت نگیرد؟