این تغییر نه تنها در میدان نبرد و سیاستهای عملیاتی اسرائیل مشهود است، بلکه بر نوع نگرش این رژیم به امنیت ملی، بقا و مفاهیم سنتی قدرت نیز تأثیر گذاشته است.
۱. از تلفات فردی به بقا: تغییر نگاه اسرائیل
رژیم اسرائیل در سالهای گذشته، حساسیت ویژهای نسبت به تلفات نظامیان خود نشان داده است. به عنوان مثال، بازپسگیری اجساد سربازان و حتی اسیر شدن یک سرباز، بهانهای برای انجام عملیاتهای گسترده علیه مقاومت فلسطین یا حزبالله لبنان بود. این حساسیت که بر اساس استراتژیهای مبتنی بر حفظ انسجام اجتماعی و تقویت روحیه سربازان شکل گرفته بود، اهمیت ویژهای در سیاستهای دفاعی اسرائیل داشت.
اما پس از ۷ اکتبر، این معادله تغییر کرده است. اسرائیل دیگر تلفات نظامی خود را نه به عنوان یک موضوع فردی، بلکه در چارچوب بزرگتری از امنیت ملی و بقای رژیم میبیند. در حالی که پیشتر از دست دادن حتی یک سرباز موجب واکنش سریع و شدید میشد، اکنون اسرائیل در مواجهه با تهدیداتی که کل موجودیت آن را هدف قرار دادهاند، به سطح جدیدی از تحمل و عبور از تلفات انسانی رسیده است. این تغییر نشان میدهد که امنیت ملی اسرائیل به عنوان اولویتی فراتر از هر چیز دیگر دیده میشود.
۲. ترور رهبران مقاومت: بدون ابا از پیامدها
اسرائیل اکنون به مرحلهای رسیده است که ترور رهبران برجسته حماس و حزبالله برایش بدون تردید به یک اولویت تبدیل شده است. حتی با اینکه به خوبی میداند جانشینان این رهبران ممکن است تندروتر و رادیکالتر از آنان باشند، اسرائیل دیگر هراسی از پیامدهای این ترورها ندارد. این مسئله نشاندهنده عبور از ترس سنتی از ایجاد خلأ قدرت و تقویت جریانهای تندرو است.
به جای آنکه به دنبال ایجاد فضایی برای مذاکرات دیپلماتیک یا کاهش تنشها باشد، اسرائیل به سمت حذف فیزیکی رهبران مقاومت حرکت کرده است. اگرچه این استراتژی ممکن است در کوتاهمدت به کاهش توان مدیریتی و عملیاتی حماس و حزبالله منجر شود، در بلندمدت پیامدهای خطرناکی را به همراه خواهد داشت. تقویت جناحهای رادیکالتر و تشدید خشونت در میان نیروهای مقاومت، بخشی از این پیامدهاست.
۳. عبور از خطوط قرمز: قواعد نزاع به پایان رسیده است
یکی از نشانههای اصلی تغییر رویکرد اسرائیل در این نزاع، عبور از خطوط قرمز و قواعد قدیمی درگیری است. پیشتر نزاع میان اسرائیل و نیروهای مقاومت با مجموعهای از قواعد نانوشته همراه بود که شامل محدودیتهای خاص در حملات و حفظ نوعی تعادل بود. اما اکنون اسرائیل بهتدریج این قواعد را کنار گذاشته و به سمت راهبردی تمامعیار برای حذف تهدیدات پیش میرود.
این تغییر رویکرد سوالی اساسی را مطرح میکند: *حد توقف اسرائیل کجاست؟ * آیا رژیم اسرائیل تنها به دنبال محافظت از مرزهای خود است یا قصد دارد تمام تهدیدات منطقهای را حذف کند؟
تحلیل ابعاد آینده
با توجه به این تغییرات گسترده، آینده نزاع در منطقه ممکن است به سمت پیچیدهتر و حتی خطرناکتری حرکت کند. عبور اسرائیل از قواعد نانوشته و افزایش تلفات در هر دو طرف، احتمالاً منجر به شدت گرفتن تنشها و افزایش خشونتها خواهد شد. چند پیامد مهم این تغییرات عبارتند از:
۱. *تقویت جناحهای رادیکالتر در منطقه*: ترور رهبران مقاومت و سیاستهای اسرائیل باعث خواهد شد که جانشینان تندروتر جای این رهبران را بگیرند. این روند میتواند سبب شود که مسیر مذاکرات دیپلماتیک و آتشبسهای احتمالی، سختتر و پرچالشتر شود.
۲. *گسترش دامنه درگیریها*: با توجه به استراتژیهای جدید اسرائیل، احتمال گسترش دامنه درگیریها به مناطق بیشتری از لبنان و حتی فراتر از آن وجود دارد. این درگیریها ممکن است نه تنها کشورهای همسایه، بلکه قدرتهای بینالمللی را نیز درگیر کند.
همچنین، باید در نظر داشت که این روند حداقل تا انتخابات آینده آمریکا در سال ۲۰۲۴ ادامه خواهد داشت. در صورتی که دونالد ترامپ در این انتخابات به پیروزی برسد، حمایتهای ایالات متحده از اسرائیل به مراتب شدیدتر و قویتر خواهد شد. ترامپ در دوران ریاستجمهوری خود بارها نشان داد که به طور کامل در کنار اسرائیل ایستاده و آماده است که از سیاستهای تهاجمی این رژیم حمایت کند. در نتیجه، با انتخاب مجدد او، اسرائیل احتمالاً به مراتب افراطیتر و جسورتر عمل خواهد کرد و به افزایش دامنه درگیریها دامن خواهد زد.
۳. *افزایش فشارهای بینالمللی*: اگرچه اسرائیل همواره از حمایت قدرتهای غربی برخوردار بوده است، اما عبور از خطوط قرمز و حملات بیمحابا به زیرساختها و مناطق غیرنظامی میتواند به افزایش فشارهای بینالمللی علیه این رژیم منجر شود. این فشارها ممکن است اسرائیل را مجبور به توقف یا حداقل تعدیل رویکردهایش کند.
به طور کلی، این تحولات نشان میدهد که نزاع اسرائیل با فلسطین و لبنان به مرحلهای جدید و خطرناک وارد شده است که پیامدهای آن نه تنها برای منطقه، بلکه برای ثبات جهانی نیز غیرقابل پیشبینی خواهد بود. اسرائیل با عبور از خطوط قرمز و قواعد پیشین، سوال حیاتی را مطرح کرده است: آیا هیچ محدودیتی برای این درگیری وجود دارد؟
صالح العطار/دانش آموخته علوم سیاسی