به گزارش تابناک به نقل از جوان، ایران با بیشترین سرعت رشد سالمندی نسبت به دنیا و به ویژه کشورهای آسیا روبهرو است. همین مسئله موجب شده ما آمادگی لازم را برای مواجهه با پدیده سالمندی نداشتهباشیم. پدیده لاعلاجی که میتواند برای کشورمان خطرناک باشد؛ بنابراین تا دیر نشده باید کاری کرد. به گفته رئیس انجمن سالمندان ایران طی 45 سال گذشته جمعیت سالمندی از 3/5 درصد به 3/10 درصد رسیده که زمان دو برابر شدن جمعیت سالمندی در مرحله بعدی کمتر از این رقم بوده و در 20 سال آینده اتفاق میافتد، به طوری که در سال 1420، 20 درصد جمعیت ایران را سالمندان تشکیل میدهند؛ این در حالی است که ایران آمادگی ورود به سالخوردگی جمعیت را ندارد. بر این اساس سال گذشته بود که مژگان رضازاده کاوری، رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان کشور از تدوین پیشنویس لایحه جامع حمایت از حقوق سالمندان خبر داد. به گفته وی علت عدم اجرای قوانین این است که بودجه خاصی برای موضوع سالمندی نداریم. با تمام اینها، اما امیرحسین بانکی پور فرد، رئیس کمیسیون مشترک طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده در گفتگو با «جوان» معتقد است بهترین راهکار برای مدیریت سالمندی جمعیت، تلاش برای افزایش نیروهای جوان و پیشگیری از پیر شدن هرم سنی جامعه است و برای تحقق این مهم پنج سال بیشتر فرصت نداریم.
آقای دکتر بانکیپور! همانطور که میدانید ما با چالش سالمندی و پیری جمعیت مواجهیم و طی سالهای آینده مطابق پیشبینیها قرار است آمار سالمندان جامعه به 30 درصد کل جمعیت افزایش یابد. بدیهی است مواجهه با این حجم از جمعیت سالمندان نیازمند تدبیر است. بر همین اساس سال گذشته پیشنویس لایحه حمایت از حقوق سالمندان تدوین شد. از نگاه شما چنین لوایح و قانونهایی چقدر میتوانند به مدیریت سالمندی در کشور کمک کنند و به موازات جوانی جمعیت چالشهای سالمندان را هم ببینید؟
مسئله پیری جمعیت و اصلاح هرم جمعیتی بستگی به فعالیتهای پنج سال آینده ما دارد. بله ما پیری جمعیت و جمعیت سالمند را طی سالهای آینده خواهیم داشت و چارهای از این نیست. بالاخره دهه پنجاهیها، دهه شصتیها و دهه هفتادیهای ما طی سالهای آینده به سمت سالمندی میروند و چارهای از این نیست، اما مشکل اساسی این است که آیا ما متناسب با سالمندان جوان داریم یا نداریم؟ یعنی سالمندی امری ناگزیر است، اما کم یا زیاد بودن جمعیت جوان در اختیار ماست. اگر در کشوری جمعیت جوان 10 برابر جمعیت سالمند باشد، مشکلی برای آن کشور ایجاد نمیشود، اما اگر بر اساس سیاستهای تنظیم خانواده که در 30سال گذشته صورت گرفت، جمعیت جوان کم باشد، چالشبرانگیز میشود. تمام نگرانی ما این است که جمعیت جوان کشورمان رو به کاهش دارد.
خب راهکار چیست و چگونه میتوانیم وضعیت مناسبتری را برای جمعیت کشور طی سالهای آینده ترسیم کنیم؟
اگر ما طی پنج سال بتوانیم جمعیت پایه را تا قبل از اینکه وارد دوران سالمندی جمعیت شویم، جوان کنیم بخشی از مشکلات حل میشود. در واقع اگر ما جمعیت جوان زیادی داشته باشیم نگرانی ایجاد نمیشود. برخورد طبیعی با این قضیه این است که هرم سنی جمعیت حفظ شدهباشد، اما اگر جمعیت جوان را در این چند سال اخیر نتوانیم زیاد کنیم، تحت هیچ شرایطی نمیتوانیم بحران سالمندی را مدیریت کنیم. چه در بحث سلامت و درمان و چه در بقیه مباحثش؛ یعنی واقعاً جامعه دچار یک بحران عظیمی میشود.
درباره اینکه بعضاً گفته میشود در کنار توجه به جوانی جمعیت باید به مسئله سالمندان نیز توجه داشت. شما درباره این دیدگاه چه نظری دارید؟
اشتباهی که بعضاً نهادهای بینالمللی به کشورمان تحمیل میکنند، این است که به جای اینکه به سمت این برویم که جمعیت جوان جامعه را تقویت کنیم، به سمت این برویم که خودمان را با سالمندی منطبق کنیم. این رویکرد اشتباهی است. به طور طبیعی سالمند همیشه وجودش در جامعه مغتنم بوده و باعث انتقال تجربه و باعث برکت جامعه بودهاست. همه نگرانی وقتی است که جمعیت جوان با جمعیت سالمند تناسب نداشتهباشد و ما نباید در آن مسیرجلو برویم؛ لوایحی هم که دولت میدهد باید در این سمت یعنی سمت تقویت جمعیت جوان ما باشد. البته شرایط برای سالمندی هم باید مهیاتر باشد که خب این باز هم توسط همان جمعیت جوان صورت میگیرد.
در صحبتهایتان به پنج سال آینده اشاره داشتید. دلیل تأکید شما روی این پنج سال چیست؟
در پنج سال آینده اگر نتوانیم وضعیت جمعیت را اصلاح کنیم، بعد از این پنج سال هر کاری هم بکنیم به سیاهچاله پیری جمعیت محکومیم. یعنی ما پنج سال برای نجات جمعیت فرصت داریم، اگر در این پنج سال نتوانیم نرخ باروری را به 5/2 برسانیم، بعد از این پنج سال هر کاری هم بکنیم، نمیتوانیم از سیاهچاله پیری جمعیت خارج شویم. این یکی از مهمترین کارهایی است که ما اگر بخواهیم شرایط مساعدی برای زندگی سالمندان ایجاد کنیم و مسئله حل بشود، باید روی آن تمرکز کنیم.
یعنی طی پنج سال آینده پنجره جمعیت بسته میشود؟
نه پنجره جمعیتی 15 تا 20 سال دیگر بسته میشود ولی پنجره جمعیتی باروری ما یعنی پنجره جمعیتی که امکان باروری دارند تا پنج سال دیگر میتوانند کمبود جمعیت را جبران کنند. اگر ما این پنج سال را از دست بدهیم، دیگر فرصت جبران از دست ما میرود.
یعنی به اصطلاح توان جمعیتی ما خالی میشود. درست است؟
بله، این پنج سال برای ما حیاتی است. برای همین هم در سیاستهای برنامه هفتم رهبری قید عددی کردند که تا آخر برنامه هفتم نرخ باروری باید دو شود.
که الان 1/6 هستیم؟
بله، دقیقاً.
آقای دکتر همانطور که اشاره داشتید در بحث جوانی جمعیت باید تناسب جمعیت حفظ بشود و اینکه بخشی از تدبیر و ارائه خدمت برای سالمندی را همین جوانان ما باید انجام بدهند؛ کارهایی مانند پرستاری و مراقبت از سالمندان نیازمند نیروی انسانی جوان است، اما خود آن جمعیت سالمندی هم که تا دو، سه دهه دیگر طبق پیشبینیها حدود یک سوم جمعیت کشور را تشکیل میدهند هم نیازمند تدابیر و برنامهریزیهایی هستند در غیر اینصورت هم جامعه به چالش میخورد. نظر شما در اینباره چیست؟
اگر با همین روند حرکت کنیم و روندمان را تغییر ندهیم، در سال 1430، 30 درصد جامعه پیر خواهند بود. یعنی یکسوم از جمعیت و به عبارت دیگر به ازای هر دو نفر، یک نفر سالمند وجود دارد. این یعنی که شما در عمل دیگر کاری نمیتوانید بکنید. این دو نفر که میگوییم از نوزادی که به دنیا میآید تا کودک، نوجوان یا جوان و میانسال را شامل میشود. این دو نفری که به ازای هر فرد سالمند وجود دارد، خیلی هنر کنند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند. پس این دوره تلخی برای سالمندان میشود که 150 سال هم طول میکشد و این طور نیست که فقط در یک مقطع 20، 30 ساله باشد. اگر ما در این سیاهچاله بیفیتم 150 سال در این سیاهچاله باقی میمانیم و امکان بازسازی جمعیت نخواهیم داشت، بنابراین میبینید که تمام فرصت ما برای اصلاح جمعیت همین پنج سال آینده خواهد بود.
برای مواجهه با این 30 میلیون سالمند باید چه تدابیری اندیشید؟
بهترین مواجهه این است که ما جوان داشتهباشیم، جوانهای ما چندین برابر سالمندان در کشور حضور داشته باشند تا بتوانند این سالمندان را اداره کنند؛ و نکته پایانی...
تأکید من این است که قانون جوانی جمعیت تنها راه نجات ماست که باید کامل اجرا شود. در حال حاضر 50 درصد از قانون جوانی جمعیت بیشتر اجرا نشدهاست و ما باید به اجرای 100 درصدی این قانون برسیم.