بین الملل تابناک: ترور سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان، یک لحظه مهم در تشدید تنش بین ایران و اسرائیل بود که پیامدهای مهمی برای لبنان و منطقه خلیج فارس دارد.
با تشدید تنش ها بین ایران و اسرائیل، کارشناسان پیامدهای بالقوه ثبات منطقه، چالش های پیش روی دیپلماسی ایالات متحده و نیاز فوری به حکومت موثر در لبنان را بررسی می کنند. این مجموعه از بینش، تعامل پیچیده پویایی های محلی و بین المللی را بررسی می کند که آینده لبنان را در میان این بحران شکل خواهد داد.
در ادامه دیدگاه این کارشناسان برجسته بین المللی آمده است.
دکتر «دانیا ظفر»، مدیر اجرایی فورم بین المللی خلیج فارس در آمریکا: اقدامات اشتباه ایالات متحده به ناامنی خلیج فارس دامن می زند و منافع ایالات متحده را تضعیف می کند
اکثر رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس احتمالاً برای نصرالله همدردی چندانی نداشتند و ممکن است بی سر و صدا از ترور وی استقبال کرده باشند. با این حال، نگرانی اصلی آنها اجتناب از یک درگیری میان ایران-اسرائیل یا ایران-آمریکا است. زیرا پیامدهای چنین درگیری ها بسیار بیشتر از تهدیدهای حزب الله است. پتانسیل پیامدهای ویرانگر در سراسر شورای همکاری خلیج فارس با در خطر بودن ثبات و امنیت منطقه، نگرانی بسیار بیشتری است.
رهبر ایران ممکن است باور داشته باشد که گزینه دیگری ندارند، اما آخرین دور حملات موشکی این کشور خطر واکنش بیسابقهای را در پی دارد که از زمان جنگ ایران و عراق دیده نشده است. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس احتمالاً عمیقاً ناآرام هستند، زیرا این درگیری پتانسیل تبدیل شدن به یک رویارویی منطقهای گستردهتر با پیامدهای گسترده برای اقتصاد و امنیت آنها را دارد.
خوشبختانه برای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، عادی سازی روابط اخیر آنها با ایران ثابت شده است که یک اقدام استراتژیک بسیار مهم است و آنها را در برابر پیامدهای احتمالی تشدید درگیری بین اسرائیل و ایران محافظت می کند. این تغییر دیپلماتیک، کشورهای حاشیه خلیج فارس را در موقعیتی قرار داده است که از گرفتار شدن در آتش متقابل اجتناب کنند و لایهای از حفاظت سیاسی را در میان تنشهای منطقهای فزاینده ارائه دهد.
با این حال، نزدیکی تأسیسات حیاتی نفت و گاز خلیج فارس به ایران، آنها را مستعد حملات در صورت ادامه تشدید در درازمدت میکند. علیرغم بهبود اخیر در روابط ایران و شورای همکاری خلیج فارس، همچنان به طور گسترده پذیرفته شده است که ایران همچنان شورای همکاری خلیج فارس را جزء لاینفک موضع استراتژیک ایالات متحده در منطقه می داند. از زمان شروع جنگ غزه، عربستان سعودی موشک هایی را که به سمت اسرائیل می رفتند رهگیری کرده است و این پادشاهی را در موقعیت دشواری قرار داده است. عربستان سعودی بهعنوان متحد کلیدی ایالات متحده، باید از خاک خود محافظت کند و در عین حال خطر جانبداری از اسرائیل را مدیریت کند، موضعی که میتواند به طور غیرضروری باعث برانگیختن افکار عمومی ناراضی شود.
در طول سال گذشته، ایالات متحده به طور مداوم منافع خود را در خلیج فارس تضعیف کرده است. منافع اصلی ایالات متحده در منطقه خلیج فارس - مقابله با اقدامات بیثباتکننده ایران، ترویج تنشزدایی، حفظ آزادی دریانوردی در آبراههای حیاتی و حفظ امنیت نیروهای آمریکایی - همگی تضعیف شدهاند. ایالات متحده توانسته است ایران را جسور کند، به تنش های منطقه ای اجازه داده است که توانایی ایالات متحده برای دستیابی به اهداف استراتژیک خود را پیچیده کند.
دکتر کریستین کوتس اولریکسن، استاد دانشگاه رایس آمریکا: با سیاست ایالات متحده، دیپلماسی منطقه ای پیشرو است
در یک دنیای ایده آل، مقامات ایالات متحده به دنبال کاهش تنش در خاورمیانه با استفاده از ابزارهای دیپلماتیک و سایر ابزارهای در اختیار خود برای تغییر محاسبات طرف های درگیر هستند. با این حال، در طول سال گذشته، دولت بایدن نشان داده است که تمایلی به در نظر گرفتن اقداماتی که بسیاری از پیشینیان خود انجام دادهاند، ندارد. این امر ایالات متحده را در موضعی واکنشی قرار داده است و توانایی آن را برای شکل دادن به رویدادها در حین وقوع آنها محدود کرده است. این موضع به همان اندازه که برای ناظران نزدیک سیاست منطقه ای گیج کننده است، به تلقی از ایالات متحده به عنوان یک بازیگر بین المللی منصف و منسجم آسیب می رساند.
در شرایطی که چرخه مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری وارد ماه آخر خود می شود، و رئیس فعلی که ظاهراً از سرمایه سیاسی باقیمانده بی بهره است، شاید دلیل کمتری برای انتظار رهبری ایالات متحده در زمانی وجود داشته باشد که توجه سیاسی به شدت بر امور داخلی متمرکز شده است. ممکن است ریاستجمهوری لنگ تا 5 نوامبر صبر کند تا عضله دیپلماتیک خود را منعطف کند که یک پنجره پنج هفته تا آن نقطه باز میشود. با در نظر گرفتن این موضوع، گزینهها (و همچنین انتظارات) برای تعامل مؤثر آمریکا در جدیترین دوره حاشیهنشینی در منطقه از سال 2003، محدود به نظر میرسد. در عوض ممکن است بر عهده مقامات منطقه ای، از جمله مقامات در سراسر منطقه باشد، که تلاش خود را در زمینه دیپلماسی مضاعف کنند.
اگر اتفاقی در سال گذشته وجود داشته باشد که زمینههای خوشبینی را فراهم کرده است، این است که کشورهای خلیجفارس به دنبال مسیرهای نزدیکشدن و تنشزدایی که قبل از 7 اکتبر 2023 بود ادامه دادهاند و با حوادث بعدی از مسیر خارج نشدهاند. تصورات موجود در خلیج فارس از عدم تعامل ایالات متحده در منطقه، در گذشته، پاسخهای سیاستی را ایجاد کرده است که همیشه برای ثبات منطقه مفید نبوده است و مداخله نظامی پس از 2015 در یمن نمونهای از آن است. حال و هوای بسیار متفاوت در خلیج فارس در سال 2024 می تواند بنایی برای باز نگه داشتن ابتکارات دیپلماتیک و بشردوستانه و برای کاهش انتخاب های سیاستی در جاهای دیگر باشد.
«نور دابوسی»، معاون شورای آتلانتیک آمریکا: فوریتهای لبنان
نقاط عطف تاریخ در خلاء اتفاق نمی افتد. آنها از شبکه پیچیده ای از ایده ها و رویدادهای به هم پیوسته بیرون می آیند که، خوب یا بد، در لحظه ای مهم به اوج خود می رسند که قادر به تغییر وضعیت موجود است. پس از یک رشته ترور فرماندهان بلندپایه حزب الله، ترور حسن نصرالله ممکن است نقطه عطفی در تاریخ لبنان باشد. در مه جنگ، هنوز زود است که بگوییم. با این حال، آنچه مسلم است این است که ما در برههای از زمان هستیم که دولت لبنان باید فوراً اقدامات قاطعانهای را برای تعیین مسیر رو به جلو انجام دهد. پیامدهای ترور نصرالله نفوذ ایران را در سیاست لبنان تضعیف میکند، اما چندین سناریو نگرانکننده را نیز به همراه دارد: تهاجم گسترده اسرائیل میتواند به اشغال طولانیمدت مشابه آنچه در سالهای 1982 و 1978 منجر شود، شکافهای فزاینده در لبنان میتواند بافت اجتماعی-سیاسی و انسانی آن را بیثبات کند. عدم اطمینان بیش از یک میلیون آواره داخلی را در یک کشور فقیر تهدید می کند.
با این حال، آنچه مسلم است این است که با ترور نصرالله، پنجرهای از فرصت - هرچند کوچک و دشوار برای بازگرداندن ثبات - برای دولت موقت لبنان به وجود میآید. این امر با تاکید مجدد بر تعهد کامل دولت به اجرای قطعنامه 1701 سازمان ملل - که نجیب میقاتی، نخست وزیر موقت قبلاً تعهد خود را به آن اعلام کرده بود - و با درخواست برای برقراری آتش بس که فقط توسط نیروهای مسلح لبنان (LAF) با همکاری نزدیک با نیروهای یونیفل اجرا شود، آغاز می شود.
نبیه بری، رئیس پارلمان، باید خواستار تشکیل جلسه فوری برای اتخاذ چندین اقدام و مواضع کلیدی شود: انتخاب رئیس جمهور برای جمهوری، متعهد به حمایت از قانون اساسی لبنان، درخواست از جامعه بین المللی برای استفاده از اهرم های خود علیه اسرائیل از حاکمیت لبنان محافظت کند و بر وحدت میان مردم لبنان تاکید کند. این عنصر نهایی برای قطع شتاب به سوی تفرقه و جلوگیری از شعله ور شدن خصومت های فرقه ای داخلی که زمانی در جنگ داخلی خونین لبنان رایج بود، ضروری است.
درخواست اسرائیل برای احترام به حاکمیت لبنان به سرعت از سوی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، به ویژه از کویت، عمان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی مطرح شد و دو کشور آخر نیز متعهد به ارائه کمک های بشردوستانه اضطراری به لبنان شدند. از آنجایی که اسرائیل تهاجمات زمینی خود را در لبنان گسترش می دهد، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس باید با محکوم کردن نقض حاکمیت لبنان توسط اسرائیل، به تعهد خود نسبت به احترام به قوانین بین المللی ادامه دهند.