به گزارش سرویس بین الملل تابناک، سایت تحلیلی فان ارز در مقاله ای با قلم «آری شویت» نوشت: حمله حماس در 7 اکتبر 2023 نه تنها برای اسرائیلی ها، بلکه برای کل جهان بسیار مهم بود. حماس توانست یک حمله فنی پیچیده انجام دهد.
اما اگر اسرائیل می خواست جنگ خود را علیه حماس تنظیم کند، دولتش باید با اشغال سرزمین های فلسطینی توسط اسرائیل مبارزه می کرد؛ باید با ایالات متحده آمریکا و ناتو در مورد ماهیت جنگ و چگونگی به راه انداختن آن به تفاهم می رسید؛ باید اعلام می کرد که هدف آن نه تنها امنیت اسرائیل بلکه آزادی مردم غزه است؛ اسرائیل باید خود را متعهد به یک فرآیند دیپلماتیک با هدف ایجاد یک راه حل عادلانه و واقع بینانه برای مناقشه اسرائیل و فلسطین می کرد؛ اسرائیل باید با امضای توافقنامه صلح با عربستان سعودی به دنبال تقویت روابط با جهان میانه رو عرب بود و باید قبل از شروع لشکرکشی شدید، موقعیت اخلاقی بالایی را به دست می آورد.
بنیامین نتانیاهو جنگی را در غزه بدون مشروعیت بین المللی، پشتوانه دیپلماتیک یا حتی یک استراتژی جامع آغاز کرد. این رژیم بدون تعیین اهداف سیاسی روشن و دست یافتنی و بدون تئوری روشن پیروزی، عملیات نظامی بزرگی را آغاز کرد. و حتی یک سلسله حملات چشمگیر علیه حزبالله در لبنان انداخت و مورد حملات موشکی ایران قرار گرفت. اسرائیل در این جنگ یک استراتژی کلی ایجاد نکرد. اسرائیل هر روز در باتلاق غزه فرو رفته و از روشن کردن زمینههای منطقهای و جهانی درگیری غفلت کرده است.
طرح جامع ایران روشن است: ایران در حال تولید تسلیحات متعارف پیشرفته - راکت، موشک کروز، هواپیماهای بدون سرنشین - است تا بتواند مزیت تکنولوژیک مورد استفاده ایالات متحده، اسرائیل و متحدان آنها را کاهش دهد. ایران با حلقهای از پایگاهها، اسرائیل را محاصره میکند که از آنجا بتواند روزی تهاجم کامل به اسرائیل را آغاز کنند.
ایران در حال حاضر از این پایگاه ها به صورت دفاعی استفاده می کند. با این حال زمانی که ایران هسته ای شود، می تواند به سمت حمله نیز برود. فرض اساسی تهران این است که می تواند اسرائیل را ظرف یک یا دو دهه نابود کند، خاورمیانه را کنترل کند و با غرب مقابله کند.
نقشه های اصلی حماس و حزب الله نیز روشن است. هدف مشترک آنها تبدیل اسرائیل به چیزی شبیه ویتنام جنوبی در دهه 1960 با ایجاد این تصور است که اسرائیل چیزی بیش از مشتری ضعیف واشنگتن نیست و افکار عمومی آمریکا را علیه آن برگرداند.
باید گفت عادلانه ترین جنگ در تاریخ اسرائیل از نظر بسیاری در سراسر جهان وحشیانه و بی رحمانه است، نبردی ناعادلانه بین یک جالوت اسرائیلی و یک داوود فلسطینی. تعداد کمی نقش ایران و شرکای آن در مسکو و پکن را می شناسند یا درک می کنند. کمتر کسی جنگ را از منشور تهدید برای ارزش های غربی می بیند. به لطف ترکیب وحشتناک اشتباهات استراتژیک اسرائیل مردم در سراسر جهان اسرائیل را قدرت شرور امپریالیستی می بینند.
با از بین رفتن مشروعیت بین المللی اسرائیل، اوضاع در داخل آن نیز بدتر شد. پس از شوک اولیه 7 اکتبر، ملت آسیب دیده وارد عمل شد. در ماه های بعد، جامعه اسرائیل بسیج شد، ارتش بهبود یافت و دولت وحدت تشکیل شد.
اتحاد دیرینه اسرائیل با واشنگتن قوی بود، روابط آن با رژیمهای عرب ضدایرانی پابرجا ماند. اما در غیاب رهبری شایسته و یک استراتژی متمرکز، برخی از این دستاوردها به سرعت از بین رفت. در نیمه اول سال 2024، دولت وحدت ملی منحل شد، جامعه دوباره از هم پاشید، ارتش متلاشی شد و پیوند اسرائیل با واشنگتن شروع به متلاشی شدن کرد.
حدود 100 اسیر هنوز در تونل های غزه نگهداری می شدند و حدود 100000 اسرائیلی در سرزمین خود پناهنده شدند - و دولت اسرائیل به سختی کار می کرد. سیاستمداران راست افراطی بر کابینه تسلط داشتند، افراط گرایان راست افراطی به غیرنظامیان در کرانه باختری حمله کردند، تشکیلات خودگردان فلسطین در خطر بود و خطر وقوع انتفاضه سوم وجود داشت.
در تابستان 2024 تحولی مهم رخ داد: اسرائیل ابتکار عمل نظامی را به دست گرفت. این رژیم کنترل رفح و گذرگاه مرزی مصر را به دست گرفت، اقدام تلافی جویانه قدرتمندی را علیه حوثی ها در یمن انجام داد و اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس را در تهران ترور کرد. در اواسط سپتامبر، جنگ به یک چرخش تمام عیار تبدیل شد: مجموعه ای از حملات بی سابقه علیه حزب الله صورت گرفت.
در 17 سپتامبر، انفجار هزاران پیجر صدها تن از اعضای ارشد حب الله را ناتوان کرد. در 23 سپتامبر، نیروی هوایی اسرائیل بسیاری از زرادخانه موشکی این سازمان را منهدم کرد. در 27 سپتامبر رهبر حزب الله و بسیاری از معاونانش در بمباران هوایی مقر آنها در جنوب بیروت ترور شدند.
جنگ اسراییل در غزه به طور بیوقفه و اشتباه آغاز شده و تاکنون دهها هزار غیرنظامی را کشته و زخمی کرده است. در مقابل، عملیات هوایی آن در لبنان انجام شده است. ظرف ده روز در ماه سپتامبر، اسرائیل مهمترین دارایی استراتژیک خود را پس گرفت: بازدارندگی. اما در اوایل اکتبر نزدیک به 200 موشک ایرانی سایتهای اسرائیلی از جمله مقر موساد، راکتور هستهای در دیمونا و پایگاههای هوایی استراتژیک را هدف قرار دادند.
در این زمان کاملاً مشخص شد که نبوغ تاکتیکی اسرائیل در ماه گذشته بخشی از چارچوب استراتژیک و سیاسی جامع نیست. هیچ راه حل عمیقی برای مشکلات عمیقی که منجر به ناکامی 7 اکتبر شد و مشخصه رفتار اسرائیل پس از آن رویداد دردناک بود، ارائه نشد.
آنچه امروز در خاورمیانه رخ می دهد یک رویداد منفرد و دور دیگری از خصومت ها نیست. آنچه در اکتبر گذشته آغاز شد یک رویداد چند بعدی است که دامنه آن از هر چیزی که در قرن بیست و یکم اتفاق افتاده است بزرگتر است. این درگیری جدید پایان پنج دهه برای اسرائیل و همچنین پایان دوران هشت دهه یهودیان است که طی آن احساس گناه جمعی در مورد هولوکاست، یهودی ستیزی را مهار و سرکوب کرد. و این نشان دهنده پایان هشت دهه عصر آمریکایی Pax Americana است.
از بسیاری جهات، جهان در حال بازگشت به گذشته است. اسرائیلیها جنگی را به راه انداختهاند که از سال 1948 تاکنون چنین جنگی را انجام ندادهاند. دیاسپورای یهودیان با فوران نفرت متزلزل شده است که مانند آن پس از هولوکاست رخ نداده است و آمریکایی ها با چالشی مشابه با چالش فرانکلین روزولت و هری ترومن در دهه 1940 روبرو هستند.
در نهایت باید گفت ائتلاف جناح راست نتانیاهو، اسرائیل را تقویت نکرده بلکه آن را ضعیف کرده است. به جای سرمایه گذاری در علم، آموزش و انسجام داخلی، منابع ملی را با شهرک سازی و دست زدن به تحریکات غیرضروری به هدر داد. نهادهای دولتی را ضعیف کرد، جامعه را تقسیم کرد و ارتش را فرسوده کرد و در عین حال مشروعیت بین المللی صهیونیسم را از بین برد.